سلام دوباره الهام خانوم.
خیلی از دستت عصبانیم...
الهام من فکر می کنم تو هم مثل خیلی از زن های ایرانی با چندتا موضوع اساسی مشکل داری. یکی اش مردها هستند و
دومیش رابطه جنسی.(ا
ره اره.اصن ازین رابطه متنفرم.هیچوقت حوصله این رابطه رو ندارم.فک میکنم یه جور سواستفاده از منه.وقتی بهم خوش نمیگذره چرا باید تن بدم به این کار؟؟ حالا بماند که الان 21 روزه رابطه نداشتیم و اونم خوشحال و راضیه و هیچی نمیگه!!!)
الهام معامله ای که تو با همسرت کردی یه فاجعه است!!!!!! یه فاجعه ی دردناک!
هیچ شوهری با زنش چنین کاری نمی کنه. حتی هیچ دوست پسری با دوست دخترش اینکارو نمی کنه. یعنی رابطه ی شما نه تنها از شکل زن و شوهری خارج شده، بلکه حتی اسمش دوستی هم نیست!
فقط مردی که یه دختر رو میدزده تا بهش تجاوز کنه اونو میبره تو خونه باغ و توی سرما و گرما به قول خودت تا فقط و فقط نیاز جنسی اش رو برطرف کنه، بدون توجه به اینکه دختره چه احساسی داره، ...
تو خودت یه همچین وضعی درست کردی.
تو باعث شدی همسرت ببخشیدها ولی در حد یه حیوون، پایین بیاد!
چرا الهام؟ چرا همچین کاری باهاش کردی؟ چرا اینقدر کوچیکش کردی؟
(خب من بودم که کوچیک شدم.که باهام به قول شما مثه یه حیوون رفتار میشد!!
اصن این به کنار.همه تو این تالار گفتن اینکارت بده.ولی هیچکس نمیگه من تو اون شرایط چیکار باید میکردم؟؟
نباید باهاش میرفتم باغ؟؟ خب اون میرفت با کسه دیگه ای میخوابید!اونوقت باز من و خونوادم مقصر این جریان میشدیم.که شوهرمو ازینجا بیرون کردیم !!بدون اینکه کسی به ما حق بده از یه دوماد توقع یه اپسیلون احترامرو داشته باشیم
نباید در ازاش ازش میخواستم بیام خونمون؟؟ شما که نمیشناسیدش! اگه هزار سال دیگه م بگذره اون تن به اینکه بیاد با پای خودش بیاد خونمون نمیده.
همه چی خوب و خوش بود نمیومد چه برسه به الان که مامانم بهش گفته نیا اینجا نخواب!!...
میشه لطفا بگین رفتار درست اونجا چی بود؟بدجوری درگیرشم)
چون همه ی مردها بد هستند؟!!!!!!!!!
تو هستی که برای خودت احترام قائل نیستی. تو قدر خودت رو نمی دونی. اون هم از تو یاد گرفته که نباید به الهام احترام بذاره.
وقتی اون به تو احترام نمیذاره و اینقدر کوچیکت میکنه، چطور توقع داری به خانواده ات احترام بذاره؟؟؟؟؟
(خانوم she من هرجایی که بخوام احترامم حفظ شه به دست شوهرم.هر روزی که باشه و در هر نقطه ای از زندگی که باشیم باید این زندگی رو رها ش کنم و برم.چون اون یه ادم غیر منطقیه و خودخواهه(نمیخوام برچسب بزنم.ولی جور دیگه ای نمیشه توصیفش کرد!)که همیشه حق رو به خودش و خونوادش میده و هیچوقتم به هیچ عنوان از کاراش پشیمون نمیشه
الهام تو میخوای ثابت کنی مردها بد هستند؟ آره؟ خب پس بسه دیگه ثابت کردی!
.
.
.
.
کمی خانوم باش. تو عروس هستی. شخصیت برای خودت قائل باش.
وابسته و آویزون نباش.(دقیقا الان همه تمرکزم رو همینه.که این موضوع رو کمش کنم.چون واقعا اویزونم)
خودت رو با نوزاد خواهرش مقایسه نکن!!!
.
.
به شوهرت شخصیت بده.
بهش بفهمون که آدم ارزشمندیه.
بهش بفهمون که آدم خوبیه و رفتارش رو میتونه کنترل کنه در جهت خوبی.
بهش بفهمون که بهش افتخار می کنی.
مث یه همسر خوب کنارش باش.
.
.
.
به هیچ وجه در شرایط فعلی مستقیما ازش نخواه که به خانواده ات احترام بذاره.
نشون بده که خانواده ات رو دوست داری. ازشون به خوبی یاد کن. اما وابستگی نشون نده.
این موضوع شده نقطه ضعف تو برای آزار دادنت. چون شوهرت هم از دستت کلافه است. هر چی بیشتر تکرار کنی اون بدتر رفتار میکنه.
.
.
به خوب بودن با خانواده اش ادامه بده. خوب اما معمولی. چاپلوسی ای نداری بکنی آخه! فقط درست و محترمانه رفتار کن. طبیعی.
.(یه چیزی این وسط پاک نا امیدم میکنه از ادامه این روند احترام امیز!! اونم شوهر مه.که هر چقد من بیشتر به خونوادش احترام میذارم بیشتر فک میکنه که خوبی از خونوادشه که من دارم باهاشون میرم و میام و میگم و میخندم!
اگه نه منم مثه اون چشم نداشتم خونوادشو ببینم.
این طرز فکر ایشونه!! منطقشو توجه کنید!)
.
1. احترام رو برای خودت به دست بیار.
2. به همسرت احترام بذار و اونو با نگاه مثبت ببین.
3. به زندگیت سر و سامون بده و عروسی کن.
4. احترام خانوادت خود به خود با رفتار درست تو به دست میاد. از تذکر دادن در این باره، از خواهش و التماس، از معامله و اشاره مستقیم دست بردار!!!!
(یه مشکل بزرگی که تو این مورد دارم.رفتار من مهمه منظور یعنی چه رفتاری؟یعنی چه رفتاری درسته؟
وقتی جلوی من به پدر و مادرم سلام نمیده.یا پشت سرشون مسخرشون میکنه.یا تو روی من میگه ازشون بدم میاد.
من چه عکس العملی باید داشته باشم؟؟ عصبانی شم؟ناراحت شم؟بخندم؟ هر کار ی کنم اون برداشتی که دوست داره رو میکنه!)درستش چیه؟؟
نگاهت رو به همسرت و به رابطه ی جنسی تغییر بده. رابطه ی جنسی یه رابطه ی مقدس و دوست داشتنی و کاملا دو طرفه است!!
مواظب خودت باش.
علاقه مندی ها (Bookmarks)