متاسفانه یکی از برادرشوهرای منم این اخلاقو داره و الان یه 2 ساله ازدواج کردن جاریم بیچاره هر کار میکنه نمیتونه ترکش بده آخه از مجردی همینطور بود.اونموقع هم با مادرش. اونا با مادرشوهرم زندگی میکنن.
تا از در وارد میشه به زمان و زمون بد و بیراه و به همه چی ایرادمیگره. چرا چایی این رنگیه؟ چرا فلان لباسو پوشیدی؟ (به زنش). چرا غذا این طمعیه؟ این چیه توش ریختی؟ چقدر شارژ بخرم؟ وایییییییییی اعصاب من خورد میشه چه برسه به زنش. ولی میدونی خوبیه جاری من اینه که دیگه یه گوششو کرده در و یکی رو دروازه و اصلا دیگه به حرفاش بها نمیده و تا برادرشوهرم شاکی میشه میگه بکنم نکنم تو ایرادتو میگیری. حتی چندبار سر سفره قبل خوردن غذا گفته ایرادتو بگیر غذامون رو بخوریم واسه همین یه کم برادرشوهرم خوب شده.
شاید تو هم یه کم بی خیالش بشی یه کم بهتر بشه. شاید چون می بینه زیاد بها میدی پرتوقع شده و فکر میکنه داره حس مردانگی اش رو به رخت میکشه.
راستی یکی از نقطه ضعفهای مردا اینه که ایراداتشون رو تو جمع خانواده اش بگی. امتحان کن با سیاست و البته با خنده
علاقه مندی ها (Bookmarks)