سلام دوستان.
از اینکه از انجمن مشاوره خانواده و اختلافات زناشویی به قسمت طرح مشکلات فردی اومدم راضیم! این یعنی دنبال ریشه حل مشکلاتم هستم.
.
من آدم خنگی نیستم. تقریبن بیشتر عمرم در زمینه های مختلف شاگرد اول بودم. هم هوش خوبی دارم، هم قدرت تحلیل خوبی دارم. حافظه ام هم بد نیست. کتاب هم زیاد می خونم. روابط فامیلی و خانوادگی هم تا حد مناسبی داشته ام.
.
من یه مشکل جدی دارم! و فکر می کنم این باعث شده در زندگی مشترک هم به مشکل بخورم.
من شبیه آدم های خنگ و بی عرضه رفتار می کنم!:mad: و بعد از دست خودم کلافه می شم و دردسرهای بیشتری برای خودم درست می کنم.
..
..
.
1. من هیچ وقت بچگی نکردم.
.
2. من همیشه دختر بزرگ و فهمیده ای بودم که باید بقیه از من یاد بگیرند.
.
3. تا همین چند سال پیش خجالت می کشیدم برقصم چون فکر می کردم کوچیک میشم!
.
4. همیشه جدی، باوقار، مودب، منظم، مرتب، درسخوان و الگوی بقیه بودم.
.
5. بلد نیستم شوخی کنم.
.
6. بلد نیستم بلند بخندم یا داد بزنم.
.
7. بلد نیستم حقم رو بگیرم.
.
8. همیشه به من یاد دادند که مراعات دیگران رو بکنم.
.
9. همیشه به من یاد دادند که مهربون باشم.
.
10. بلد نیستم حرفم رو واضح، با صدای رسا و محکم بزنم.
در رابطه با همسرم و به خصوص در رابطه با خانواده ی او به شدت به مشکل برخوردم. اون ها ادم های فوق العاده پررو و راحتی هستند. هر حرفی رو راحت می زنند و راحتی خودشون رو هیچ وقت فدای راحتی دیگران نمی کنند.
.
من نمی تونم حرف خدایی ام رو بزنم چه برسه به اینکه در مقابل اون ها بتونم عرض اندام کنم.
ببینید قرار نیست بی ادبی کنم ولی وقتی به طور واضح جلوی روی همه حرفی رو به من می زنند نمی تونم پاشخ بدم! سکوت می کنم. می گم مرسی یا ببخشید.
.
برای همینه که خیلی از دستشون ناراحتم و نمی دونم باید چه کار کنم. چون خودم هستم که نمی تونم حرف بزنم.
.
حتی وقتی یه تعارف به من می کنند و من می تونم قبول کنم فقط میگم نه مرسی. روم نمیشه!
.
اکثر مواقع اصلا نمی دونم باید چی جواب بدم.:( دو روز بعد به ذهنم میرسه که اگر اون موقع اینو می گفتم چقدر بهتر بود.
.
بچه ها مشکل از منه. من میخوام حرف بزنم. حرف درست و مناسب همون موقع به ذهنم نمی رسه. حتی وقتی به ذهنم میرسه نمی دونم بگم یا نه.
وقتی هم که میگم با یه بغض یا حالت خاصی همراهه و ساده و روان نیست. چون گفتن حرفها برام سخته. بعدش کلی افسوس می خورم که چرا حرفی نزدم.
.
چه کار باید بکنم؟
من موقعیت ها رو درک می کنم ولی این درک رو به زبون نمییارم. روابط اجتماعی خوبی دارم ولی معمولا در روابط صمیمیانه ضرر می کنم. چون آدم ها کم کم حد و مرزهای منو پشت سر می ذارند و من نمی تونم از خودم دفاع کنم.
.
شوهر و خانواده شوهر من بیشتر از حد یه ادم عادی به حاضرجوابی من و دفاع من از خودم نیاز دارند چون آدم هایی هستند که خیلی راحت برخورد می کنند و اهل مراعات حقوق دیگران نیستند.
در حرف زدن خیلی راحت من بدهکار میشم.
.
سعی می کنم بیشتر مواقع ساکت باشم.
.
خواهش می کنم منو راهنمایی کنید.
.
- - - Updated - - -
جرات و جسارت، تعارف های معمول زبانی ، چرب زبانی، شیرین زبانی، قدرت پیچاندن آدم ها به صورت کلامی، شیطنت، ریلکس بودن، اعتماد به نفس، دوست داشتن خود و راحت بودن در برخوردها، اهمیت اول دادن به منافع خود و شرایط خود، نحوه برخورد در مقابل حرف های بی ربط، ...
.
اینا رو من از کجا یاد بگیرم؟
.
.
من می بینم دخترها تو جمع خودشون باهم شوخر می کنند و مسخره بازی درمیارن، منم دلم میخواد ولی خیلی پاستوریزه زفتار می کنم.:( زود جوش نیستم و با غریبه ها معذبم. با این حال غریبه ها رو ترجیح میدم چون رفتار صمیمانه با آشناها برام سخت تره.
.
- - - Updated - - -
جرات و جسارت، تعارف های معمول زبانی ، چرب زبانی، شیرین زبانی، قدرت پیچاندن آدم ها به صورت کلامی، شیطنت، ریلکس بودن، اعتماد به نفس، دوست داشتن خود و راحت بودن در برخوردها، اهمیت اول دادن به منافع خود و شرایط خود، نحوه برخورد در مقابل حرف های بی ربط، ...
.
اینا رو من از کجا یاد بگیرم؟
.
.
من می بینم دخترها تو جمع خودشون باهم شوخر می کنند و مسخره بازی درمیارن، منم دلم میخواد ولی خیلی پاستوریزه زفتار می کنم.:( زود جوش نیستم و با غریبه ها معذبم. با این حال غریبه ها رو ترجیح میدم چون رفتار صمیمانه با آشناها برام سخت تره.
.
- - - Updated - - -
نمیشه ویرایش کرد! ای بابا:(
علاقه مندی ها (Bookmarks)