سلام به همگی
ماجرای من از اونجایی شروع شدکه چند سال پیش یه نفر از شرکت ما (من وهمسرم همکاریم)کلاهبرداری کردبعد از مراجعه به اگاهی متوجه شدیم که ایشون در جاهایی دیگر هم با استفاده از همون شیوه کلاهبرداری کرد خلاصه پ لیس پیگیر شدو ماهم پیگیرتر از اون ها تا جایی که با جمع اوری سر نخ هاوارائه اونا به اگاهی توسط همسرم ایشون دستگیر شدن و دادگاه تشکیل شد و الا ن در زندان میباشد(ناگفته نماند هنگام دستگیری همسرم هم حضور داشتند و دعوای لفظی بینشون پیش اومده بود)
و اما مشکل من بعد از دستگیری این فرد اروم وقرار ندارمهمش نگرانم یاد اون پوزخندهای و نگاهههای کینه توزانش میوفتم تو این سه ساله فکر وذهنم شده اینکه اون میخواد به خونوادمون اسیب برسونه . وقتی میرم بیرون به همه شک دارم با خودم میگم یکی رو اجیر کرده بیاد انتقام بگیره امسال دخترم مدرسه ای شد با اینکه گررفتارم ودرگیر کارای شرکت ولی نمیتون بذارم با سرویس مدرسه بره و بیاد میترسم بهش اسیب برسه تو محیطای عمومی مثل شهربازی نمیبرمش که شاید در خطر باشیم وقتی از خونه مییم بیرون چند بار دور وبرمون رو چک میکنم واما حالا که چند ماه به ازادی ایشون موندهنگرانی های من چندین برابر شده چند شب پیش در موردش با همسرم حرف میزدم که عصبانی شد و گفت خسته شدم اگه یکبار دیگه در این مورد حرف بزنی بچه رو بر میدارم میرم تو دیونه شدی وسواس داری
ومن الان از خودم از وسواسم از افکارم بدم میاد
علاقه مندی ها (Bookmarks)