سلام دوستاي خوبم ، با توجه به ديدگاه شما و اينكه خودم هم با نظر اون كاملا موافق بودم رابطم با اون روانشناس كاملا قطع كرد
و الان سوال من اين است با خصوصياتي كه در پايين مينوسيم از شوهرم ادامه اين زندگي به صلاح من يا چند سال ديگه دوباره. بايد مسير سخت قانوني رو براي طلاق برم در ضمن در حال حاضر حق طلاق با من بخاطر محكوم شدن شوهرم به عسر وحرج و با برگشتن به زندگي اين حق را از دست ميدم.
ويژگي بد شوهرم:
1: وابستگي شديد از لحاظ مالي و عاطفي به خانواده و مستقل نبودن در زندگي
2: دهن بين بودن و هراتفاقي كه توي زندگيمون باش به همه اعضاي خانوادش ميگه
3:عصبي و بد دهن بودن
4: بد دل بودن طوري كه تنهايي نميتونم بدون اجازش تا دم در برم و حتي درس بخونم با وجودي كه هميشه ميگه من به اطمينان دارم ولي دوست ندارم زنم تنها جايي بره
5: چشم چرون بودن و داشته رابطه زياد با خانوم در دوران مجردي والانم كم وبيش خودم با چيزايي كه ازش ديدم الان هم در رابطه هست
6: وقتي طلاهام ازم گرفت و گفت تو طلايي نداشتي دست من ديگه بهش اطمينان ندارم
7: دخالت تموم اعضاي خانوادش در زندگيمون
خود من هم خيلي مهارت نداشتم وبيشتر موقع ها وقتي به ناحق به خونوادم توهين ميكرد جوابش ميدادم.
مسايلي كه باعث شده يكم با اين وجود دوستش داشته باشم
1: ظاهر و تيپش دوست دارم
2: دست و دلباز بودنش
3: تكيه گاه خوبي برام هست البته توي شرايطي كه هرخواسته اي داره چه منطقي ويا غير منطقي بهش گوش بدم
بنظرتون برگه هاي دادخواست طلاق امضا كنم؟؟؟
اين هم اضافه كنم شوهرم اصلا مشاوره رو زياد قبول نداره و فقط حرف حرف خودش و يك بار هم كه به خواسته واصرار من پيش مشاور رفتيم صحبتايي كه به نفع خودش و طبق خواستش بود قبول كرد و همش ميگه ديدي اون روانشناس هم تأييد كرد خواسته من و حرفاي ديگش اصلا انگار نشنيده
[color=#4682B4][size=large]
چرا كسي كمكم نميكنه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)