بله پدربزرگ این نازنین که بی خیاله .
من اگه متاهل بشم دو دقیقه بعد از عقد با گوشیم متاهلشم می کنم !!!!
تشکرشده 3,054 در 793 پست
بله پدربزرگ این نازنین که بی خیاله .
من اگه متاهل بشم دو دقیقه بعد از عقد با گوشیم متاهلشم می کنم !!!!
omid65 (سه شنبه 07 آذر 91)
تشکرشده 1,636 در 313 پست
پدربزرگ جان گل کاغذی... نه مقوایی...!!! اگه شما سختته کامل صدا کنی... گلی صدا کن... من راضی نیستم به زحمت بیوفتی.
می گن خدا سه جا دعا رو مستجاب می کنه یکی وقت اذون یکی وقت بارون یکی هم وقت دلی می شکنه...
حالا که همه جا بارونیه بیاین دست به دامن آسمون شیم و برای هم دعا کنیم مخصوصاً پدربزرگ تا خدا اون نیتی که تو دلشه رو زود زود برآورده کنه.
و
امید که هرچه زودتر بیاد پروفایلش رو به روز کنه بنویسه "با افتخار متأهل "!!!!
gole kaghazi (چهارشنبه 08 آذر 91)
تشکرشده 12,256 در 2,217 پست
سلام
الان نصفه شبه و تو تختم هستم و چون خوابم نمي بره به سرم زد اين پست رو بگذارم. خلاصه ممكنه به علت خستگي مغزم درست كار نكنه و پستم بي معني باشه. خلاصه ببخشيد
خيلي پيش اومده كه يكي بياد همدردي تاپيك بزنه من تنهام!
و اكثراً ما اعضاي گل همدردي :) (يكم خودمونو تحويل بگيريم) به طرف ميگيم نه! تو بايد با درون خودت ارتباط برقرار كني و بايد خودت تنهاييت رو پر كني و وگرنه ازدواج هم تو رو از تنهايي در نمياره و ...
بابا بنده خدا زن مي خواد، شوهر مي خواد...
اين حرفها خوبه! ولي براش زن نميشه! شوهر نميشه!
حالا اگه رفت و ازدواج كرد و بعد باز اومد گفت تنهام، اون موقع ميشه اين حرفها رو تحويلش داد.
مثل اينه كه به يه آدم گرسنه بگيم نه تو بدون غذا هم مي توني زندگي كني :)
آره، ولي تا كي؟ در مورد غذا تا چند روز. در مورد همسر هم آدم تا يه سني تحمل داره. بعدش ديگه يا به راه بد كشيده ميشه، يا ديوونه ميشه :)
شاعر ميگه:
خفته خبر ندارد سر بر كنار جانان
كين شب دراز باشد بر چشم پاسبانان!
آره، خلاصه اي كساني كه الان خواب هفت پادشاه رو هم ديديد! ما بي خوابيم، داريم ببعي مي شماريم خوابمون ببره
hamed65 (جمعه 10 آذر 91)
تشکرشده 8,124 در 1,482 پست
به به حامد خان...
بذار بعد مدت ها که پای من از فرط بیکاری!!! رسیده به باغ بگم که...
حامد خان گرام..راست می فرمایید ..الان شما مجردی و از تنهایی خوابت نمی بره !! منم متاهلم و از تنهایی خوابم نمی بره!!!
پس فرق ما چیه؟
فرق ما اینه که شما می تونی ببعی بشماری؟؟!!! راستی شماره چندی الان؟؟ من بیچاره باید حساب پول های از دست رفته رو بشمارم و زار زار گریه کنم؟؟؟
کاش منم می تونستم ببعی بسمارم ..اخرین بار شب قبل عروسیم بود!!!!
سارا بانو (چهارشنبه 15 آذر 91)
تشکرشده 2,267 در 375 پست
ســــــــلام دوست جونیا
کجایییید؟چرا تو باغ نیستید؟؟؟ یعنی فقط من تو باغم؟ :)
من دارم کمرنگ میشم
گفتم بیام اینجا یه پست بذارم بعدا هی شما اینجا چیز مینویسید من دلم آب نشه :D
وایییییی،همش احساس میکنم الانه که کمرنگ میشم هول کردم نمیدونم چی بگم
میگما،آقای مدیـــــر،ما که انقدر شما رو دوست میداریــــم،شما هم انقدر ما رو دوست میدارید،نمیشه یه ماه شارژ رایگان به من بدید؟ به نمایندگی از همه ی دوستان من این شارژو قبول میکنم
سری قبلی من دو روز بود کمرنگ شده بودم یعد یهو دیدم همه قهوه ای شدن،منم سرم بی کلاه مونده بود
البته از شارژ نیم بها استفاده کردم، دست آقای مدیرهم درد نکنه،ایشالا بازم تولدتون رو جشن بگیریم ;)
دوستان نامردی نکنید یهو از این خبرا شد یه ندا بدید منم بیام :)
فعلا ما بریم تو عالم کمرنگی،ززززت زیاد
راحیل خانوم (چهارشنبه 15 آذر 91)
تشکرشده 4,547 در 875 پست
مریم. گلی شما میایی تالار غذا میسوزونی دود خونه رو برمیداره .
فرهنگم چشمش تو لپ تابشه دستش تو آکواریوم لامپ 060 هزاری میسوزونه /
منم نیمی مشغول تعمیر گوشیم. نیم دیگرم در تالار هویه تو برق بود جز قاله شد سوخت نمیدونم گریه کنم یا بخندم.
نه میخندم کاری که شده .
و مدیر مسئولشه بس که تایپهای باحال میزنه منم میرم مشغول خواندش میشم. هویم میسوزنه .
مدیر اگر از این تایپها نزنی ما این همممممممممممممه خسارت نمیبینما . حالا یه دونه از اون هویه های دیجیتال برام ارسال کن گناه دارما . کارم لنگه
راحیل خیالت راحت من جاتو پر میکنم انقدر پست میزارم تا فرشته مهربون بیاد جریمم کنه
توام وقتی کمرنگ شدی نیم کیلو تخمه بخر سرت گرم بشه بیکار نباشی .
این الان یه نوع تحریک بود برای خرید شارژ
پدربزرگ (شنبه 11 آذر 91)
تشکرشده 1,636 در 313 پست
یکـــــــــــــــــــــــ ـــــــــی بیاد منو بفرسته برم پای درســـــــــــم
واااااااااای چقدر عقــــــبم... تا فردا چیزی نمونده!!!!
....
فکر کنم این تالار ضررش داره بیشتر از نفعش می شه... معتاااد شـــــــــــدم رفت... بیاین دست و پای منو ببندین به تخت باید تــــــرک کنم
gole kaghazi (دوشنبه 13 آذر 91)
تشکرشده 4,547 در 875 پست
نوشته اصلی توسط gole kaghazi
تمامی این افرادی که در لیست نامشون برده شده . توسط گل کاغذی شناسایی شده
در اولین فرست بازداشت وبه مدیر تحویل داده میشوند.
وا خود مدیر هم تواین افراد هست
ال فرار من که نبودم .
اینجا کجاست یکی بیاد این دستای منو باز کنه چرا چشمامو بستید . شکنجه !!!من جنبه شکنجه ندارما
پدربزرگ (چهارشنبه 15 آذر 91)
تشکرشده 566 در 110 پست
چی میخونی عزیزم؟بیا باهم درس بخونیممن هم یک عالم کتاب کنارم تلنبارکردم اما باخودم قرار میزارم اول این فصل رو تموم کنم بعدش برم همدردی ولی بازم زیادهنوشته اصلی توسط gole kaghazi
خداکنه این ترم هم تموم بشه خیال من راحت بشه
khanoomi (دوشنبه 13 آذر 91)
تشکرشده 9,108 در 2,116 پست
سلام
پدر بزرگ محترم خانم کاغذی محترم خانم یلدا محترم اشپزی خوب نیست تخم مرغ اب پز بلد نیست
پدر بزرگ محترم خانم کاغذی محترم خانم یلدا محترم املت بلد نیست درست کند
بعضی خانمها اشپزی خوب نیستند
محمدابراهیمی (سه شنبه 14 آذر 91)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)