امروز یه موضوع نسبتا ساده برام پیش اومد که باعث شد نگاهم و قضاوتم تغییر کنه.
خواستم این تجربه ام رو با دوستان همدردی هم تقسیم کنم.
امروز با صدای تلفن، گوشی رو برداشتم. یک آقای فوق العاده مودب احوالپرسی کرد و گفت من دکتر ... هستم خواستار شد که با آقای دکتر .... صحبت کند.
من هم مودبانه گفتم که اشتباه گرفته اند. خلاصه عذرخواهی کرد و همچنان صحبت می کرد. بقدری مودب و با کلمات غنی و موجه صحبت می کرد که یک لحظه احتمال نمی دادی که شاید مشکلی باشد!
در نهایت گفت که این شماره را منشی ام یادداشت کرده و احتمالا اشتباه یادداشت کرده و از اینجور حرفها.
من هم فقط پاسخش را درحد بله و خیر می دادم. درنهایت مجدد عذرخواهی کرد و گفت اگر مایل باشید، شماره مطب را به شما بدهم.
گفتم بابت چه موضوعی؟ یک مرتبه تن صداش عصبانی شد و گفت، من گفتم که پزشکم و شماره مطب رو می خواستم بدم. حقیقتش باز نتونستم بی ادب رفتار کنم یا گوشی رو بگذارم و گفتم منظورم این بود که زمینه تخصصتون رو نفرمودید.
می دونید پاسخش چی بود؟؟؟؟؟؟؟
من پزشک زنان هستم.
به هرحال از این اتفاق، یک تجربه و درسی گرفتم؛
صرف مودبانه و لفظ قلم صحبت کردن، نشانه درستی و صداقت فرد و در نهایت اطمینان به او نیست.
چندروزی بود که دنبال پرستار برای پسرم بودم. با چندنفری تلفنی صحبت کردم. از این بین، یک خانمی خیلی مبادی آداب و محترم صحبت می کرد که بنظر خودم نشان دهنده این بود که اهل مطالعه و کتاب خونده است و در اجتماع زیاد شرکت داشته، خیلی به دلم نشسته بود و قصد داشتم انتخابش کنم.
امروز این اتفاق ساده بهم نشون داد که خیلی ابتدایی معیاری برای قضاوت انتخاب کرده بودم. و برای شناخت افراد باید پارامترهای بیشتری علاوه بر خوب و محترمانه صحبت کردن، داشته باشم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)