به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 خرداد 03 [ 23:25]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    779
    امتیاز
    24,332
    سطح
    94
    Points: 24,332, Level: 94
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,325

    تشکرشده 1,636 در 592 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مقدار رفت و آمد با خانواده همسر

    سلام
    من یه تصمیم گرفتم ، این که هفته ای یک بار به دیدار خانواده همسرم برم
    این جوری هم به کارها و درس هام بیشتر می رسم و هم دیگه ارتباطمون باهم فرسایشی نمیشه و بهتر هست. یک ماه هست که این رو دارم عملی می کنم و واقعا احساس خوبی دارم. اما چند تا مسأله وجود داره.
    اول اینکه همسرم میگه تو وظیفه داری حداقل دو روز درهفته بیای. این رو خودم هم در گذشته قبولش داشتم و انجام می دادم. هروقت همسرم میخواست بره اونجا من هم همراهش می رفتم که البته به مرور رفتن من وظیفه شد.
    دوم : خانواده همسرم اصلا از این کم کردن ارتباطم خوششون نیومد و ابتدا با بی محلی سعی کردند با من برخورد کنند و بعد با کنایه که البته من به هردو بی تفاوت بودم. چون بهشون حق می دادم که زمان ببره تا متوجه بشن من نیت خیر دارم. واقعا این جوری هم آرامشم بیشتره و هم موقع حضورم اونجا حریم هامون بیشتر حفظه و هم بعد یه هفته دلم براشون تنگ میشه و دوست دارم ببینمشون که در طول این چند سال اصلا این طوری نبودم.
    اون چیزی که باعث شد تاپیک بزنم اینه که یه کم عذاب وجدان دارم که نکنه خدا خوشش نیاد ؟ چون همیشه عادت داشتم اون آدم خوبه ای باشم که به خواست دیگران اولویت میده. البته با این روش خیلی خشمم نسبت بهشون.کم شد ، و شاید دوماه یه بار هم گلایه ای ازشون به همسرم نکنم، احترام ها حفظه، حریم خصوصی ام محترم شمرده میشه.
    اندکی صبر، سحر نزدیک است.

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اردیبهشت 02 [ 17:56]
    تاریخ عضویت
    1399-7-01
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    52

    تشکرشده 34 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بهترین کار ممکن رو کردی.
    منم هفته ای ۱ بار میرم.
    یه مدت فوضولیم اود کرده بود و‌‌ دوس‌ داشتم بیشتر برم و سر دربیارم.
    یکی‌ دو بار که دو بار رفتم دیدم نه من آدمش‌ نیستم.

    زبون بریز، منم با زبون آرومشون کردم، هر دفعه گفتم یکم این هفته سرم شلوغ بود و ببخشید وقت نشد سر بزنم و خدمت برسم.
    کم کم براشون جا افتاد.
    یکی دو بار گفتم‌ وای چقد دلم برای حیاطتون تنگ شده بود، برای گلاتون، ولی حیف که نمیرسم بیام.

    سعی کن به شوهرت با آرامش بگی اگه اجازه میدی یه مدت طبق این روال پیش بریم که من یکم به کارام‌ برسم، قول میدم جبران کنم.
    اونوقت کم کم از سر شوهرت میفته.
    طی این مدت هم هیچ گله ای نکن، اخلاقت رو بهتر کن، اونوقت خودش ترجیح میده تو همون هفته ای یک بار رو بری.

    شوهر من هر روز سر میزنه بهشون.
    میدونه زبون مامانش چقد تنده، زیاد دوس نداره من برم اونجا.
    البته منم کم کم بهش فهموندم و براش عادی کردم.
    من بهونه رانندگی هم دارم.
    میگم چون جاده پر پیچ و خم هست، میترسم زیاد برم و بیام.

    خلاصه ۹۰ درصد مشکلات با زبون بازی حل میشن (شکلک موذیانه)

  3. 3 کاربر از پست مفید نیکی 69 تشکرکرده اند .

    Eram (جمعه 19 دی 99), tavalode arezoo (شنبه 20 دی 99), زن ایرانی (شنبه 20 دی 99)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 مرداد 00 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1395-6-23
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    5,974
    سطح
    50
    Points: 5,974, Level: 50
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 176
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 130 در 63 پست

    Rep Power
    24
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نیکی 69 نمایش پست ها

    خلاصه ۹۰ درصد مشکلات با زبون بازی حل میشن (شکلک موذیانه)



    جمله ی جالبی بود .
    یادمه چندین سال قبل با یکی از همکارام در مورد سیاست و زبون بازی ,در زندگی مشترک حرف میزدیم که من گفتم این چیزا سیاست و زبون بازی نیست اینا همش دروغه. و من هیچ وقت دروغ نمیگم .
    چند سال بعد با خانواده ای وصلت کردم که سر تا پاشون از این زبون بازی ها و سیاست هاا بود و من به شدت اذیت میشدم . چون فقط زبون بازی نبود دروغ و تهمت و حاشا کردن هم قاطیش شده بود.و همسری که خودشم دشمن شده بود , وقتی تو پروسه ی جدایی قرار گرفتم فهمیدم به قول اون همکارم زندگی مشترک باید همش سیاست و زبون بازی و دروغ باشه حتی با همسرت , در غیر اینصورت آسیب میبینی .





    و اما ارم عزیز اگر خودت با این روند آرامش داری و باعث دلخوری زیاد همسرت نمیشه و خانواده ش موجب آزار شما نمیشن , پس عذاب وجدان خودت معنایی نداره . مهم آرامش خودت و همسرت هست . نیازی نیست همه ازمون راضی باشن .

  5. 2 کاربر از پست مفید mina_ تشکرکرده اند .

    Eram (جمعه 19 دی 99), نیکی 69 (یکشنبه 21 دی 99)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اردیبهشت 02 [ 17:56]
    تاریخ عضویت
    1399-7-01
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    52

    تشکرشده 34 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حالا من منظورم حالت بدِ زبون بازی نبود.
    بعضیا با زبون بازی حس بد و چاپلوسی میدن.

    بیشتر منظورم خوش زبونی بود.

    ولی اول‌ بهتره هرکی قِلِق خانواده شوهرشو پیدا کنه.
    واسه من با زبون بازی و خوش زبونی خیلی رام شدن.
    چون مادر همسرم به بد دهن بودن و تند زبان بودن معروفه.
    اینجور‌ آدما فقط نیازمند احترام و زبون بازی و‌ دوری هستن.

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 مرداد 00 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1395-6-23
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    5,974
    سطح
    50
    Points: 5,974, Level: 50
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 176
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    32

    تشکرشده 130 در 63 پست

    Rep Power
    24
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نیکی 69 نمایش پست ها
    حالا من منظورم حالت بدِ زبون بازی نبود.
    بعضیا با زبون بازی حس بد و چاپلوسی میدن.

    بیشتر منظورم خوش زبونی بود.

    ولی اول‌ بهتره هرکی قِلِق خانواده شوهرشو پیدا کنه.
    واسه من با زبون بازی و خوش زبونی خیلی رام شدن.
    چون مادر همسرم به بد دهن بودن و تند زبان بودن معروفه.
    اینجور‌ آدما فقط نیازمند احترام و زبون بازی و‌ دوری هستن.



    متوجه منظورتون شدم و دقیقا درست گفتید آدمهای بددهن و تند زبان ,نیازمند احترام و زبون بازی و دوری هستند . و البته که شخصیت آدمها کاملا فرق داره و افراد درونگرا هیج وقت نمیتونن زبون باز باشند

  8. کاربر روبرو از پست مفید mina_ تشکرکرده است .

    نیکی 69 (سه شنبه 23 دی 99)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 خرداد 00 [ 09:12]
    تاریخ عضویت
    1399-6-01
    نوشته ها
    10
    امتیاز
    1,788
    سطح
    24
    Points: 1,788, Level: 24
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 7 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Eram نمایش پست ها
    سلام
    من یه تصمیم گرفتم ، این که هفته ای یک بار به دیدار خانواده همسرم برم
    این جوری هم به کارها و درس هام بیشتر می رسم و هم دیگه ارتباطمون باهم فرسایشی نمیشه و بهتر هست. یک ماه هست که این رو دارم عملی می کنم و واقعا احساس خوبی دارم. اما چند تا مسأله وجود داره.
    اول اینکه همسرم میگه تو وظیفه داری حداقل دو روز درهفته بیای. این رو خودم هم در گذشته قبولش داشتم و انجام می دادم. هروقت همسرم میخواست بره اونجا من هم همراهش می رفتم که البته به مرور رفتن من وظیفه شد.
    دوم : خانواده همسرم اصلا از این کم کردن ارتباطم خوششون نیومد و ابتدا با بی محلی سعی کردند با من برخورد کنند و بعد با کنایه که البته من به هردو بی تفاوت بودم. چون بهشون حق می دادم که زمان ببره تا متوجه بشن من نیت خیر دارم. واقعا این جوری هم آرامشم بیشتره و هم موقع حضورم اونجا حریم هامون بیشتر حفظه و هم بعد یه هفته دلم براشون تنگ میشه و دوست دارم ببینمشون که در طول این چند سال اصلا این طوری نبودم.
    اون چیزی که باعث شد تاپیک بزنم اینه که یه کم عذاب وجدان دارم که نکنه خدا خوشش نیاد ؟ چون همیشه عادت داشتم اون آدم خوبه ای باشم که به خواست دیگران اولویت میده. البته با این روش خیلی خشمم نسبت بهشون.کم شد ، و شاید دوماه یه بار هم گلایه ای ازشون به همسرم نکنم، احترام ها حفظه، حریم خصوصی ام محترم شمرده میشه.
    من خودم مرد هستم به خانمم هیچوقت اصرار نمیکنم که بیاد یا نیاد
    اتفاقا دوری و دوستی این دوره زمونه بهترین چیزه
    شما کاری باید انجام بدید انجام بدید وسلام
    اگر یک شاخه پریدی یک شاخه دیگه کار دست خودت میدی پس بیخیال زندگیتو بکن
    چیزی به خانمم هم گفتم:
    این چیزا اصلا ارزش فکر کردن هم نداره

  10. 2 کاربر از پست مفید sa3er تشکرکرده اند .

    Eram (سه شنبه 23 دی 99), نیکی 69 (سه شنبه 23 دی 99)

  11. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 خرداد 03 [ 23:25]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    779
    امتیاز
    24,332
    سطح
    94
    Points: 24,332, Level: 94
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,325

    تشکرشده 1,636 در 592 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    خیلی ممنونم از شما که اومدید و نظراتتون رو بیان کردین.
    من همسرم خیلی اصرار داره که حتما باید دو روز درهفته رو بیای ،من اوایل خیلی مقاومت کردم اما دیدم نمیشه. خودمم این جوری حس خوبی ندارم و نمی خوام حساسش کنم. فکری که به ذهنم رسید اینه که 2روز مشخص در هفته تعیین می کنم که یکیش همون روزیه که همیشه می رفتیم و یکی دیگه جمعه هاست. چون جمعه ها بیشتر روز استراحت من هست. اگر یه موقع جمعه ها نرفتیم یا من نتونستم برم یا شرایط نبود که هیچی. اما من میخوام به همسرم این پیشنهادو بدم که هنوز ندادم.
    خیلی دوست دارم جوری رفتار کنم که نه به نظر برسه مایل به رابطه نیستم و نه به نظر برسه برای خودم برنامه ای ندارم. من خودم خواهرشوهر هستم و روزی هم مادرشوهر خواهم شد.
    خلاصه اینکه دوست دارم آنچه را برای خود می پسندم برای دیگران هم بپسندم.

  12. 2 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    Niagara (سه شنبه 23 دی 99), نیکی 69 (چهارشنبه 24 دی 99)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 09:13]
    تاریخ عضویت
    1399-5-06
    نوشته ها
    219
    امتیاز
    5,439
    سطح
    47
    Points: 5,439, Level: 47
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 423 در 177 پست

    Rep Power
    46
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Eram نمایش پست ها
    من خودم خواهرشوهر هستم و روزی هم مادرشوهر خواهم شد.
    خلاصه اینکه دوست دارم آنچه را برای خود می پسندم برای دیگران هم بپسندم.
    باورهای قشنگ و جالبی دارین . خیلی خوبه -به نظرم همین مواردی که در پست آخرت نوشتی خوبه و همون جوری سر بزن - شوهرت هم قبول می کنه .

  14. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اردیبهشت 02 [ 17:56]
    تاریخ عضویت
    1399-7-01
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    52

    تشکرشده 34 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    تو این مرحله، بهترین کار همینی هست که میخوای بکنی.
    و این میخوای روز مشخصی بری خیلی عالیه.
    من فقط جمعه ها میرم.
    اینکه سعی کنی همسرت رو‌ حساس نکنی خیلی برای آینده رابطه‌تون خوبه.

    ولی سعی کن رفته رفته اون کاری رو کنی که بهت آرامش میده.
    زن خونه که آرامش روحی و ذهنی داشته باشه خیلی از مسائل دیگه حل میشن.

  15. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 خرداد 03 [ 23:25]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    779
    امتیاز
    24,332
    سطح
    94
    Points: 24,332, Level: 94
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,325

    تشکرشده 1,636 در 592 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوستای من
    امیدوارم حالتون خوب باشه
    خواستم بگم من تاپیکم به نتیجه رسیده و تصمیمم رو که توی پست قبل گفتم با همسرم مطرح کردم و به توافق رسیدیم.
    و الان هم دارم رو کیفیت رابطه مون کار می کنم که ضمن حریم سازی برای خودم بتونم رعایت حریم دیگران رو هم بکنم.
    از وقتی که بیشتر متمرکز روی برنامه ها و اهداف خودم هستم و حریم خصوصی رو برای خودم و دیگران قائل شدم بیشتر و عمیق تر می تونم احساس عشق رو تجربه کنم،چه در مورد خودم و چه دیگران، راحت تر میتونم عشق بورزم و راحت تر بگذرم، کمتر درگیر بشم و بیشتر عبور کنم.
    البته در این روش چون برای رسیدن به خواسته های خودم هم تلاش می کنم خشم کمتری دارم و خود به خود زبانم نرم تر و احساس مثبتم بیشتر شده.
    از همه شما دوستانم هم خیلی ممنونم
    اندکی صبر، سحر نزدیک است.

  16. کاربر روبرو از پست مفید Eram تشکرکرده است .

    Pooh (پنجشنبه 02 بهمن 99)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.