سلام.من و همسرم همراه دخترم خارج از ايران هستيم.تا ايران بودم از دست خانواده اش كه خيلي سنتي هستن ارامش نداشتم كه دليل اصلي اش هم دهن بيني خود شوهرم بود.اينجا هم خيلي با هم مشكل داريم.ميدونيد مثلا به من مگه برو سر کار .البته من خودم خيلي كار كردن دوست دارم اما وقتي اون بهم میگه حرسم درمياد.چون وقتی ایران بوديم با كار كردن من مخالف بود.اينجا چون مخارج بالاست و در ضمن به خانواده اش هم كمك ميكنه ميخواد من هم كار كنم.همش زنهايي رو كه كار ميكنن به رخ من ميكشه.مسائل مالي رو به من نميگه در حاليكه همه خانواده اش درجريان هستند ميگه مال خودمه خودم ميدونم باهاش چه کار کنم.و این برای من که تو خانوادم خيلي به نظرم اهميت ميدادن خيلي سخته.بابا و برادرش هم همين رفتار با زنهاشون دارن.اما من ديگه خسته شدم .خيلي هم ادم غير منطقي است تو رو به خا بگیدجه کار کنم.