درود

_ گاهی اوقات ممکن هست والدین خیلی سختگیرانه با فرزندانشون رفتار کنن و از طرف دیگه گاهی هم ممکن هست همه چیز رو رها کنن و هر دوی اینها نتیجه ای جز آسیب نخواهد داشت. اگر والدین بتونن در کنار پیوند های روحی و عاطفی با فرزندانشون قاطعیت رو همراه با انعطاف و پذیرش لازم اجرا کنن، میشه که انتظار موفقیت رو داشته باشن.

بنظر من لازم هست شما هر چه زودتر با خانواده اون پسر آشنا بشین و گفتگویی با پدر و مادرش داشته باشین. اگر چنانچه پدر و مادرش سالخورده هستن با بزرگتری که توی اون خانواده هست صحبت کنین. این آشنایی فرصتی ایجاد میکنه که از نیت این پسر و تصمیم خانوادش اطلاعات مفیدی کسب کنین که مسیر رو هم به شما و هم به دخترتون نشون بده و از زمان خوردن و آسیب های خطرناک پیشگیری کنین.

با زمان خوردن به این دست ارتباط ها نیازها و احساسات شعله میکشن و ممکن هست این ارتباط رو از رویای ازدواج به آسیب های جدی و جدایی های ور هزینه منجر بشه و بسترش هم با مسافرت و ... در حال فراهم شدن هست.

از طرفی مسئله سن اون پسر و رضایت خودش و خانوادش مطرح هست، مورد سن معمولا اوایلش خیلی حاد نیست اما رفته رفته ممکن هست به یک تهدید یا بهانه جدی برای عدم پایداری ارتباط یا ازدواج ختم بشه . ( این مسئله سن میشه در موردش یک تاپیک جداگانه نوشت )

بهمین علت شما باید نسبت به این مورد حساس تر عمل کنین.


_ مسئله ی بعدی که روان دختر شما رو متأثر کرده و از علل تمایل پیدا کردن به این ارتباط غلط و سراسر نقص بوده عدم پیوند روحی و عاطفی عمیق با پدرش هست. از طرفی مواردی هم در خصوص خودتون مطرح هست که دوستان اشاره کردن و این مهم رو میرسونه که هر دو ( شما و دخترتون ) نیاز دارید با یک متخصص در ارتباط باشید و در راه اصلاح عیوب، ترمیم آسیب ها و یادگیری یکسری موارد قدم بردارین.

برای همراهی دخترتون سعی کنین با توجه دقیق به خصوصیات و نقطه پذیرشش بهش نفوذ پیدا کنین و از این کانال وارد بشین تا به اهداف مد نظرتون برسین.