به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 27

Threaded View

  1. #22
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    سلام، ممنون

    نقل قول نوشته اصلی توسط eram نمایش پست ها
    یعنی داشته خودم رو ( از نظر توجه و محبت خانواده همسر) کمتر میبینم از داشته ایشون.
    همون بحث پست قبل عزت نفس، اعتماد بنفس...

    نقل قول نوشته اصلی توسط eram نمایش پست ها

    اینکه من واقعا دوست دارم مادرشوهرم منو دوست داشته باشه و بهم توجه کنه.
    نقل قول نوشته اصلی توسط eram نمایش پست ها
    دوست دارم من هم دوباره تلاش کنم تا رابطه ام با خانواده همسر بهتر بشه( بهتر برای من ، بهتر یعنی رابطه دوستانه و قلبی بی تعصب و به دور از کینه در حضورشون ، بخشش و اغماز در برابر رفتارهای ناخوب ).


    این تلاش کردن خیلی خوبه برای هر ارتباطی در هستی لازمه.

    اما در مسیر این تلاش بخاطر بسپارین که در دام (
    مهر ورزی بیش از حد ) گرفتار نشین، شما باید خودتون باشین منتها با تغییراتی که بهتون کمک میکنه طلای خالص بشین. خود طبیعی شما کسیه که ممکن هست ناراحت بشه ولی رفتار بد رو با یک رفتار خوب در ذهنش پاک میکنه، اما افراط نخواهد کرد تا جایی که در تله های بعدی مثل تله ی ( ایثار ) گرفتار بشه.

    مثلا در مشاوره ها من خوندم که خانمی نوشتن؛

    « من سعی میکردم مثل گذشته جایگاهم رو حفظ کنم. واسه همین تصمیم گرفتم خونه ی مادرشوهرم کاراشو انجام بدم، مهمون ها رو راه بندازم ... . فکر میکردم با کمک کردن میتونم خوب بودن خودم رو نشون بدم. یمدت گذشت متوجه شدم عروس های دیگه حتی خواهرشوهرام مثل من نیستن و مثل مهمون تو جمع حضور دارن و من تنها تو آشپزخونم! وقتی سعی میکردم بین جمع باشم مادر شوهرم منو برای کمک صدا میزد یا همسرم انتظار داشت ما دیرتر به خونمون بریم یا همیشه به مادرش کمک کنم، واسه همین کم کم بین من و شوهرم بحث شد و حتی گاهی سر اسن مسئله دعوامون میشه »



    ویرایش توسط سحر بهاری : دوشنبه 01 اردیبهشت 99 در ساعت 20:29

  2. 3 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    Somebody20 (چهارشنبه 03 اردیبهشت 99), شمیم الزهرا (جمعه 05 اردیبهشت 99)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.