سلام
من یه پسر ۱۸ ساله ام
جمعه ۱۴ تیر یعنی ۳ روز دیگه کنکور دارم
امسال هیچی درس نخوندم، دلایل عاطفی و اخلاقی و روانی زیادی داشت البته قبول دارم بازم تقصیر خودم بود. من اشتباه کردم اما حالا می خوام پشت کنکور بمونم و جبران کنم. می دونم که می تونم.
اما حالا که خانواده ام از اوضاع درسیم خبر دار شدن مثل یه جنایت کار با من برخورد میکنن. من می دونم اشتباه کردم ولی اونا یه طوری برخورد میکنن انگار آدم کشتم. انگار معتاد شدم.
دیگه هیچ امید و انگیزه ای برا زندگی ندارم. آبروم تو کل فامیل رفته.
امروز مادرم بهم گفت دیگه پسرش نیستم. پدرم هم که اصن با هام حرف نمی زنه...
خسته شدم، دیگه هیچ امیدی ندارم
اصن به خودم هم امید ندارم، میگم اگه من می تونستم تغییر کنم تا الان تغییر کرده بودم...
حالا که دیگه خانواده ام هم منو نمی خوان اونم فقط به خاطر یه اشتباه دیگه نمی خوام زنده بمونم
می خوام خودکشی کنم. می خوام تمومش کنم. امروز عصر تو خونه تنها میشم. یا از خونه فرار می کنم یا ... تموم میکنم این زندگی لعنتی رو...

دیگه از خودم و این زندگی خسسسسته شدم
کاش لااقل یکی بود باهاش درد و دل میکردم