سلام بر همه عزیزان
من یه برادر زن دارم که بسیار مغرور و خود بزرگ بین هستن ایشون. مثلا توی عقد و عروسی ما شرکت نکرد چون به اون شیوه ای که مطلوب ایشون بود نگرفتیم و من ابدا زیر بار حرف های ایشون نرفتم. ایوشن 1 سال از من بزرگتره و وضع مالی بسیار خوبی داره. اصولا عاطفه عمیقی نسبت به هیچ یک از اعضای خانواده نداره و علاقه زیادی داره به این که ایشون رو بزرگ و عقل کل ببینن دیگران.
من دوتا خواهر زن دارم که زن های خوبی هستن ولی بیش از حد به ایشون بها دادن همیشه و برای حرف ایشون حتی از حرف شوهراشون هم بیشتر ارزش قائل بودن. مثلا اخیرا یکی از خواهراشون میخواست پارچه سرویس مبل و صندلی رو عوض کنه ایشون رو هم بردن که تایید کنه.
خانم من سال گذشته سونوگرافی سینه داد و 2 تا توده توی سینه ایشون بود که بار ها ایشون رو من دکتر بردم و مرتب سونوگرافی انجام دادیم و ..... تا وضعیتشون تحت کنترل دراومد و الحمدلله توده ها ثابت موندن. البته توده ها کلا مشکوک نبودن و دکتر های مختلف کفتن که چیزی نیست از همون اول.
و اما مشکل:
خواهر خانومم امشب زنگ زده و گفته که برادرشون نگران وضعیت همسر من هستن و میخوان یک دکتر خوب پیدا کنن و ایشون رو ببرن پیشش. حالا بعد از 1 سال و اندی ایشون یهو نگران شدن.
من هم اکیدا مخالفت کردم و به همسرم گفتم کار ایشون دخالته و به ایشون ربطی نداره. من از هیچ کاری برای بهبودی و درمان شما نه کوتاهی کردم و نه کوتاهی میکنم و نیازی نیست ایشون این کارو بکنن. و اینکه وظیفه درمان و نگهداری شما به عهده منه و هیچ مشکلی در انجام این کار ندارم. البته من ابدا دوست ندارم که هیچ باب دخالتی در این زمینه باز بشه. حالا همسر من گیر داده که نه میخوام برم و داداشمه و زشته و ..... امشب یه جر و بحث سر این موضوع داشتیم و حال جفتمون گرفته شد.
دوستان نظر شما چیه ؟
آیا کار ایشون (برادر زنم) یه جور دخالت یا توهین نیست ؟