با سلام
همسرم دیشب وقتی من هندزفری داشتم به یکی تعریف میکردن ک چند روز پیش با همکاراشون گل مصرف کردن ولی من شنیدم و بعد ک بهشون گفتم گفتن اشتبا شنیدی و با عصبانیت منو از اتاق بیرون کردن
بعد ک دوباره رفتم تو اتاقو دستام از ناراحتی میلرزید و یخ کرده بودم دوباره گفتم ک من مطمنم اینو شنیدم با خنده گفت دروغ گفتم به اون طرف
گفتم قسم بخور و قسم خورد
گفتم حالم خوب نی دوباره داد زدن و گفتن به درک
حالا من نمیدونم چیکار کنم ؟ در ضمن خیلی زود عصبی میشن همسرم و ما نمیتونیم اروم با هم صحبت کنیم اگه دوباره ازش بپرسم بیشتر عصبی میشن و میگن یه بار ک گفتم دیگه موضوع رو کش نده
من از کجا بدونم ک راست میگه یا نه
و چطور راضیشون کنم ک بیان برا آزمایش ؟ چیزی ک میدونم اینه ک خیلی این قضیه برام مهمه و نمیخوام راحت ازش عبور کنم
و اینکه همسرم قبل عقد از قلیون و سیگارو گل و مشروب و همه اینت استفاده میکرده اما جوری عاشق من شده بود ک قول داد همه چیزو کنار میگزاره
اما بعد عقد گفتن قلیون مستثناست و الان هم تو خونمون داریم
بعد عروسی متوجه شدم چند ماهیه ک سیگارو دوباره شروع کرده و این هم سومی ک گل هست البته مطمئن نیستم اما حس میکنم مصرف کرده و اولین بارش هم نبوده
خواهش میکنم راهنماییم کنید
ایشون دست بزن هم داره و تو این 1 سال و نیم ک ازدواج کردیم 5 بار اتفاق افتاده ولی بعدش درو قفل کرده و نه اجازه داده ترکش کنم و اینکه کلی گریه و عذر خواهی ک دیگه تکرار نمیشه
منهم یه مشکل دارم اینکه یه بیماری واژینیسموس داشتم و نمیتونستم رابطه جنسی برقرار کنم تا تقریبا 10 ماه بعد ازدواجمون ک درمان شدم
اما تو این مدتی ک درمان شدم دیگه ایشون علاقه ای به دخول نداشتن و از همون راهای قبلی ارضامیشن
اما تو چند باری ک دعوا جدی شده و به خونواده ها کشیده شده گفتن ک من باهاشون زیاد رابطه برقرار نمیکنم و خب هیچکس باورش نمیشه ک خودش اصلا نمیخواد شاید ماهی یکبار از اون راه ارضا شده باشن
و اینجور موقع ها همه حتی خونواده خودم باور نمیکنن ک مشکل اصلی ما سکس نیس و فقط تو شرایط دعوا ایشون این بهانه رو میارن ک همه حقو تو همه چی به ایشون بدن
شوهرم اخلاق های خوب هم زیاد دارن اما من فقط مشکلاتو گفتم
تو عمل خیلی خوبن مثلا دست و دلباز و اهل آشپزی و کمک تو کارای خونه و اینکه فداکارن مثلا خودشون منو میرسونن جایی بخوام برم
تو رابطه با دوستام محدودم نمیکنن و وابسته به حرف اینو و اون نیستن و اجازه دخالت به خونوادشون نمیدن مگرتو دعواهای شدید ک قضیه سکسو مطرح میکننو همسرم رو تبرئه میکنن
اینکه تو روند درمان هم همسرم خیلی صبوری کردن و میگفتن من تو رو همه جوره میخام حتی اگه درمان نشی
اما تو رفتار و صحبت کردن فقط داد میزنن یا توضیح نمیدن خیلی زود هم عصبی میشن حتی با یه شوخی کوچیک موقع بگو بخند قهرمیکنن