با سلام . من و همسرم یک ساله ک عقد هستیم. خانواده همسرم خیلی مذهبی هستند و خانواده من هم تا حدودی مذهبی هستیم اما نه ب اندازه اونها. در مدت این ی سال سعی کردم شرایط زندگی با ایشان را بپذیرم.تا این ک ۳ هفته پیش با همسرم رفتیم تا سالن عروسی ببینیم ک ایشان با تشر ب من گفتن خانواده من ناراحت میشن آهنگ بزاریم و فهمیدن این موضوع سخت نیست. من وقتی اومدیم خانه خیلی ناراحت بودم ک با من اینجور حرف زدن. هر چه خانواده دلیل ناراحتی منو پرسیدن من نگفتم. تا این ک دو روز قهر من و همسرم طول کشید و در آخر من از ایشون معذرت خواهی کردم و با برخورد تند ایشون مواجه شدم. ایشون ب من گفتن جدا شیم. من حالم بد شد و دچار شوک عصبی شدم ک سه روز بیمارستان بستری بودم. هرچه خانوادم اصرار کردن ک ایشون تشریف بیارن قبول نکردند. الان ۳ هفتست قهر کردن. از کار استعفا دادن تا در محل کار منو نبینند. خانوادشون تماسی نگرفتن و همه تماسها از جانب خانواده من بوده. و خانواده ایشون علت ناراحتی همسرمو قهر زیاد من میدونم. من اشتباه خودمو قبول کردم و چندین بار تو این مدت معذرت خواستم. ایشون در بحران خیلی بدی هستن. هر چه باهاشون صحبت میکنم فقط میگن ذهنم جایی کار نمی کنه و شرایط روحی خوبی ندارم. واقعا نمیدونم تا کی این قضیه ادامه پیدا میکنه و چکار باید بکنم. من ایشون رو خیلی دوست دارم اما ایشون آدم سابق نیستن..