باسلام
33 ساله هستم و مجرد. تا این سن به علت اینکه به شرایط معقول مالی مد نظر خودم نرسیده بودم علیرغم پیشنهادات و فشارهای متوالی به ازدواج فکر نمیکردم و حالا که به شرایط مد نظر خودم رسیده ام تمام آن دخترانی که تا 6 یا 7 سال پیش از سوی بستگان و خانوادهشان پیشنهاد میشدند ازدواج کرده اند و دو سه موردشان واقعا خوشبخت هم شده اند.
شرایط معقول را اینجا تفسیر و تفصیل نمیکنم ولی اگر در یک کلام بخواهم بگویم, یعنی توانایی ایجاد یک زندگی مرفه با استقلال مطلق از خانواده, با وجود اینکه وضع مالی خانواده ام خیلی خوب است ولی حاضر نیستم که کوچکترین وابستگی مالی به آنها داشته باشم چون عاقبت این وابستگی در مورد خانواده خاص من, تن دادن به خیلی از شرایط مد نظر آنها در سبک زندگی, اعتقادات و حتی شرایط همسر آینده ام خواهد بود.
در دو سال گذشته, با استخدام در یکی از شرکتهای مهم کشور به این استقلال مد نظر خودم دست یافتم و این بهانه را دیگر ندارم. از طرفی به علت وجود یک سری قوانین مضحک بعضی از امکانات شرکت فقط به پرسنل متاهل تعلق میگیرد مثل خانه های سازمانی مجهز و رایگان و بعضی از سفرهای تفریحی و ... البته تهیه مسکن برای پرسنل مجرد رسمی نیز به راحتی امکانپذیر است اما خوب هر چیز رایگانی مزه بهتری دارد .
خلاصه مطلب اینکه به دلایل بالا و علاوه بر آنها کنایه ها و تکه های شوخی و جدی همکاران, چندی است که به فکر تاهل افتاده ام. به همین علت بعد از مدتی خود کاوی معیارهایی را که در درون ذهنم از پیش داشتم و احتمالا از طریق تجارب و مطالعات خودم در من ایجاد شده اند, را توانستم روی کاغذ بیاورم یعنی تنها به استخراج معیارهای خودم از لایه های درونی ذهنم پرداختم, اما با مطالعه ماحصل این کار, کمی نگران شده ام, زیرا بعضی از آنها را که با اطرافیان در موردشان گفتگوهایی داشته ام آنقدرها در نظر برخی از ایشان مهم و حتی مقبول نیستند البته برخی هم موافق بوده اند.
اما معیارهای من به صورت تیتر وار و بدون توضیحات تکمیلی این ها هستند و اگر از برادران عزیز کسی توضیحات اضافه ای در مورد اینها خواستند در پستهای بعدی عرض خواهم کرد:
1.داشتن زیبایی کافی چهره و از آن مهمتر اندام.
2.داشتن سلامت کامل جسمی از نظر تمامی بیماریهای مزمن و هورمونی و ژنتیکی و ... با تشخیص پزشک.
3.داشتن خانواده ای با وضعیت مالی متوسط یا پایین یعنی به هیچ وجه از خانواده متمولی نباشند.
4.قصد اشتغال یا ادامه اشتغال نداشته باشند مگر معلمی مدارس رسمی آموزش و پرورش.
5.اگر احیانا سابقه اشتغال و کسب درآمد نیز داشته باشند, از نظر وضعیت مالی شخصیشان, متمول نباشند
6.دارای مدرک تحصیلی بین دیپلم و کارشناسی ارشد باشند یعنی مدرک بالاتری نداشته باشند و قصد ادامه تحصیل بیش از کارشناسی ارشد نیز نداشته باشند.
7.مدرک تحصیلیشان حتی المقدور در یکی از رشته های علوم پایه یا علوم انسانی باشد و اگر در رشته های فنی و مهندسی است از هیچکدام از آن سه دانشگاهی که از دانشگاه محل فارغ التحصیلی خودم, معتبرتر هستند نباشد و ترجیحا از دانشگاههای آزاد یا پیام نور یا ... باشند.
8.اگر دارای برادر یا برادرهایی هستند, آنها نیز هیچ نوع سو سابقه یا اشتهار به خلافکاری و مخصوصا اعتیاد نداشته باشند.
9.حتی المقدور مذهبی نباشند و اگر هم باشند, مذهبشان را امری شخصی بدانند و به عقاید و جهانبینی همسرشان کاری نداشته باشند که البته بنده نیز چنین خواهم بود و هیچگونه تزاحمی برای مذهب و مناسک مذهبیشان ایجاد نخواهم کرد.
10.اختلاف سنی بین 1 تا 10 سال داشته باشیم.
11.گواهی سلامت بکارت از پزشکی قانونی را چند روز قبل از روز عقد دریافت کنند.
12.دارای میل جنسی بالایی باشند تا از این نظر با من هم کفو باشند و این مورد نیز به مانند مورد دوم و از راههایی که از نظر خودم اطمینان بخش باشد تحقیق شود.
13.کنترل کامل روی اعصاب و روان خود داشته باشند به تشخیص مشاور و روانپزشک.
14.پذیرش شرایط یکدیگر در مورد نحوه آشنایی و موارد قانونی مندرج در سند ازدواج را نیز به عنوان یک معیار مهم ازدواج میتوان در نظر گرفت.
اما بحث اصلی این است که به غیر از دو مورد اول و دو مورد آخر, در تمامی موارد, در بین دوستان و همکارانم با مخالفانی مواجه شده ام و البته با موافقانی نیز و کمکی که من از آقایان عزیز این تالار که بسیاری از آنها مطالعات و تجربیاتی در مورد ازدواج و معیارهای آن داشته اند, میخواهم این است که آیا در نظر ایشان نیز برخی از این معیارها, سختگیرانه و غیر منطقی هستند؟ کدامشان؟ اگر چنین است, چطور میتوانم معیاری را که در طول مدت چند سال در ذهنم نهادینه شده است, جرح و تعدیل کنم؟ اصلا چنین کاری ممکن است؟ اشتراک هر نوع تجربه ای از برادران عزیز, مستوجب تشکر خواهد بود.
از اینکه این پست خیلی طولانی شد واقعا عذر میخواهم ولی برای پیشگیری از بعضی از سوالات محتمل خواستم ابهامات ممکن را برطرف کنم و از طرفی این طور که متوجه شده ام محدودیت ارسال پست ایجاد شده است و خواستم احتیاج به ارسال پستهای متعدد, برای پاسخ به سوالات مطروحه نباشد.
والسلام