نوشته اصلی توسط
hooriyeh
سلام عزیزان. 31 سالمه 3 ساله که متارکه کردم حدود 6ماهه پیش با یه آقایی آشنا شدم و قرار شد مدت 2 ماه با هم نامزد کنیم تا شناخت بیشتری از هم پیدا کنیم ایشون هم یک بار ازدواج کرده بودند و جدا شدند. در مدت دو ماه رابطمون خیلی نزدیک شد و ایشون شدیدا به من وابسته شدن .و متاسفانه تو این مدت که شناختمش متوجه شدم در اکثر موارد مثل تحصیلات. شغل. ازدواج قبل و خیلی از موارد به من دروغ گفته. بدتر از همه گاهی به قول خودش تفنی تریاک هم مصرف میکرده البته من روز آشنایی گفتم که حتی با مصرف سیگار هم مشکلدارم.مشکل دیگه ای هم که داشت خیلی بددهن و پرخاشگر بود و من تو این مدت چند بار رابطمو باهاشن قطع کردم اما هر سری با التماسو خواهش ازم فرصت جبران خواست. هر بار که برگشتم چند روز اول همه چیز خوب بود اما باز مثل قبل میشد. من کلا قطع ارتباط بودم حتی جواب تلفن هم نمیدادم تا اینکه چند روز پیش دوباره برگشت یا گریه و التماس ازم میخواد بهش یه بار دیگه فرصت بدم میگه متوجه شدم که تمام اشتباهات از خودش بوده ورفتارهای بدو حتی مصرف سیگارو هم کنار گذاشته من هم احساس کردم خیلی تغیر کرده چون در مقابل من توهین و پرخاشگری نکرد میگه عوض شدم و حاضر نیستم جز تو به هیچ زن دیگه ای فکر کنم.
خیلی تحت فشارم خیلی اصرار میکنه که باز شروع کنیم اما من میترسم از اینکه نکنه این تغییر رفتار موقتی باشه فقط برای بدست آوردن من اصلا بهش اعتماد ندارم اینو بارها بهش گفتم چون خیلی بهم دروغ گفته تنها بهونش هم دوست داشتن من بوده. خانوادم هم صد درصد مخالفن. یه مشکل دیگه اینه ما از دوقومیت کاملا متفاوتیم من شمالیم و ایشون کرد. نمیدونم چطور بهش ثابت کنم که ازدواجمون منطقی نیست چون اصلا کوتاه نمیاد و شدیدا به عشق و تاثیرش تو زندگی اعتقاد داره. شما بگید چه کنم؟
سلام حوریه عزیز دیگه چی میخوایی تا ردش کنی؟ هرکدوم ازینایی که بولد کردم برا رد هزار تا مرد کافیه اونوقت شما موندی؟
ازازدواج با این اقا چه هدفی میتونی داشته باشه؟
با فرهنگ موافقم چرا قانع میکنی ؟یه نـــــــــــــــــه قاطع بگو تمـــــــــام
میدونی چرا دست بردار نیست چون نه با خودت قاطعی نه ایشون و چون میفهمه که راه داره دوباره میاد و با گریه و زاری عاجزانه شما رو ترغیب میکنه .
اشتباه شما این بوده اجازه دادین وابستگی پیش بیاد هر بار که اشتباه کرد دوباره برگشتی و...دورباطل
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده ای ما را
ویرایش توسط فرشته اردیبهشت : چهارشنبه 02 مهر 93 در ساعت 20:19
علاقه مندی ها (Bookmarks)