به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 17:49]
    تاریخ عضویت
    1400-8-28
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    845
    سطح
    15
    Points: 845, Level: 15
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Question همسرم زیاد تنبلی می کنه و زیاد میخوابه

    سلام دوستان

    خیلی خوشحالم همچین انجمنی هست که میشه از تجربه خیلی از شما دوستان بهره گرفت. برای همین پیشاپیش ازتون سپاسگزاری می کنم.

    ما 1.5 ساله عروسی کردیم، من 31 سالمه خانمم 30 سالشه. من کارم برنامه نویسیه، خانمم هم کارمنده. هردو خانوادمون دو نفره ست و هردو بچه اولیم.

    من کلا خیلی احساسی هستم و به خانمم محبت می کنم، توی مناسبت ها براش کادو میخرم، خیلی زیاد بهش میگم دوست دارم، خیلی هواش رو دارم، پشتیبانشم، سوای کارهای خونه و نظافت ها توی خونه هرکاری از دستم بر بیاد براش انجام میدم.

    مشکل اینجاست اون خیلی تنبلی می کنه، همش یا خوابه یا جلو تلویزیون یا توی تخت توی فضای مجازی. به عنوان مثال 2 ساله داره اضافه وزنش رو کم می کنه و هیچ طریقه نتونستم حریفش بشم به برنامه های غذایی که میره هر سری از دکتر میگیره عمل کنه. کلا هفت روز هفته ناهار و شام بشه 14 وعده غذایی نهایتا سه تاش رو درست می کنه، مابقیش رو یا خودم درست می کنم یا از بیرون میگیریم یا غذاهای فریزری از قبل هست رو میخوریم یا میریم خونه مامانش اینا و اونجا باز دوباره ازشون غذا میگیره و فریز می کنه.

    بسیار بی اراده ست، هردفعه اراده می کنه ظهر ها نخوابه 2 روز میتونه و روز سوم کلا یادش میره خواسته اش چی بود. من شبا ساعت 10 میخوابم صبح 4.30 پا میشم و شروع به کار می کنم. کارم متاسفانه فعلا در منزل هست چون هنوز نمی تونم هزینه های یه دفتر کار رو علاوه بر اجاره خونه بدم.

    درآمد هردومون خوبه و مشکل مالی نداریم. مشکل من تنبلی های مکررشه، هم توی آشپزی، هم توی نظافت خونه، هم خواب های زیادش. مثلا امروز با خانواده اش رفتیم جنگل هوایی عوض کنیم به جای اینکه بیاد همراه من توی جنگل قدم بزنیم کیف کنیم، دقیقا میاد کنار باباش روی روفرشی میخوابه یا میره توی موبایلش. تنبلی هاش و سست و شل بودن هاش به باباش رفته، ولی برعکس مامانش خیلی فعال و فرزه، خیلی فداکار و دوست داشتنیه. هرموقع خونشون هستیم من خیلی توی کارای خونه مثل پهن و جمع کردن سفره یا خرید قبل شام و ناهار به مامانش کمک می کنم، ولی برعکس اون و داداش و باباش بسیار شل و تنبل، یا خوابن یا خسته ان یا لج میکنن هرچی صداشون میکنی جواب نمیدن.

    از ویژگی های خوب خانمم هرچی بگم کم گفتم ولی اینجا چون میخوام توی این موضوع بخصوص کمک بگیرم ازش صحبتی نمی کنم. فقط در این حد بگم که نمیخوام از دستش بدم میخوام دنبال راه حل بگردم.

    یکی دیگه از چیزایی که درموردش اذیتم میکنه شلختگی و حواس پرت بودنشه. مثلا داره غذا میکشه یه عالمه غذا میریزه، یا آب یا غذا میخوره ظرفش رو همونجا چه روی میز چه روی زمین هرجا باشه ول میکنه. درب های خونه رو باز میذاره، گاز رو روشن جا میذاره، تلویزیون رو خاموش نمی کنه و میره، گوشی و وسایل مثل کارت ملی و کلید زیاد جا میذاره یا گم می کنه، ماشین روشن جا میذاره و میاد پایین، سوئیچ توی ماشین جا میذاره و میاد توی خونه.. و خیلی چیزای دیگه.. این حجم از حواس پرتی و عدم مسئولیت رو من هیچ موقع توی عمرم ندیدم.

    اون زیاد فکر می کنه، دائما راه میره و با خودش حرف میزنه. خیلی وقتا چون مچش رو میگیرم میگم با خودت حرف نزن توی ذهنش حرف میزنه یا آهسته پچ پچ میکنه. وقتی توی ماشین کنارم نشسته فقط به یه جا خیره میشه و فکر می کنه، صداش که میکنم جواب نمیده باید چند بار با صدای بلند صداش بزنم و تکونش بدم تا جواب منو بده. اینکار خیلی خیلی عصبیم می کنه. اینکارو روزانه بیش از ده بیست بار انجام میده یعنی دائما توی یه دنیای دیگه ست و حواسش پیش من و توی اون لحظه بخصوص نیست، حالا ممکنه موقع ناهار باشه یا جلوی تلویزیون باشه یا توی اتاق باشه یا موقع رانندگی باشه. یعنی یکی از چیزایی که باعث میشه حواسش اینقدر پرت باشه اینه که کلا توی یه دنیای دیگه ست و دائما در حال توی سرش در حال حرف زدن با خودش و بقیه ست.

    پارسال که کنکور داشت من یک سال تموم کارهای خونه رو انجام دادم، آشپزی کردم، نظافت کردم. عین یه خانم خونه دار، 90 درصد کارا با من بود.. ولی روزهایی بود که چند روز اصلا درس نمیخوند و تلویزیون میدید و من داشتم کارای خونه رو میکردم. میگفت کنکورم که تموم شد واست جبران می کنم و فقط یک و نیم هفته دووم آورد و بعد به تنظیمات کارخونه برگشت. خیلی از این بد قولی ها و بی معرفتی هاش دلم میسوزه. خیلی احساس حماقت می کنم. پیش مشاور که رفتم میگفت باید رابطه برد برد باشه ولی الان رابطه ما برد برد نیست.

    هردو کار می کنیم، ولی 80 درصد مخارج خونه با منه به اضافه پوشاک و چیزایی که مربوط به وظایفم به عنوان یه مرد میشه. ولی تعاملم توی خونه نسبت به اون در حال حاضر بیش از 50 درصده. این باعث شده آرامش فکری نداشته باشم. من روزی 10 تا 13 ساعت کار می کنم، به خاطر پروژه هایی که دارم بسیار تحت فشارم ولی بازم صبوری می کنم، ولی وقتی میبینم اون کار سبکی داره و این حجم از مسئولیت و فشار کاری منو نداره و باز داره کم میذاره تحملم کم میشه.


    خواهشی که ازتون دارم راهنماییم کنین. باید با این شرایط چیکار کنم؟ آیا میتونم تغییرش بدم؟ چون واقعا تحمل این حجم از تنبلی رو ندارم.
    ویرایش توسط saberjj : جمعه 28 آبان 00 در ساعت 21:52

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 05 آبان 03 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1399-12-20
    نوشته ها
    533
    امتیاز
    13,274
    سطح
    75
    Points: 13,274, Level: 75
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 376
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,035

    تشکرشده 984 در 396 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    106
    Array
    سلام . وقت تون بخیر

    همسرتون افسرده نیستند؟ گاهی افسردگی با تنبلی اشتباه گرفته میشه . تشویق شون کنید باهم پیش متخصص روانشناس برید

  3. کاربر روبرو از پست مفید طنین باران تشکرکرده است .

    saberjj (شنبه 29 آبان 00)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 17:49]
    تاریخ عضویت
    1400-8-28
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    845
    سطح
    15
    Points: 845, Level: 15
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط طنین باران نمایش پست ها
    سلام . وقت تون بخیر

    همسرتون افسرده نیستند؟ گاهی افسردگی با تنبلی اشتباه گرفته میشه . تشویق شون کنید باهم پیش متخصص روانشناس برید
    اتفاقا خودش مشکوکه به این موضوع و همش به خودش میگه من افسرده ام. به خاطر سردرد هاش دو ماهه دو مدل قرص زیر نظر متخصص مغز و اعصاب میخوره، یکم به خاطر داروهاش خوابش بیشتر شده ولی این موضوع رو دو سال هست من باهاش درگیرم مال الان نیست. زیاد بوده روزایی که کار واجب داشته ظهر نخوابیده و نه سردردی گرفته نه خستگی، خودش هم قبول داشته چون میدونست اون روز یه هدف بخصوص داره واسه همین تا فرداش حالش کامل خوب بوده. کلا حس اینکه آدم داره یه کار مفید انجام میده خیلی به آدم انرژی میده.

    اینکه افسرده هست یا نه نمیدونم، خیلی از علائم افسردگی رو نداره. یه بار هم پیش مشاور که رفتیم چند مورد علامت ازش سوال کرد اون گفت نه این علائم رو ندارم.

    الان ساعت 9.30 شبه، اون از 4.30 بعد از ظهر خوابه. هرچقدر هم تا الان صداش زدم بیدار نشده.
    ویرایش توسط saberjj : جمعه 28 آبان 00 در ساعت 22:00

  5. کاربر روبرو از پست مفید saberjj تشکرکرده است .

    طنین باران (شنبه 29 آبان 00)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اردیبهشت 02 [ 17:56]
    تاریخ عضویت
    1399-7-01
    نوشته ها
    56
    امتیاز
    2,270
    سطح
    28
    Points: 2,270, Level: 28
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    52

    تشکرشده 34 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام.
    همسرتون ورزش میکنن؟
    مشکل کم کاری یا پر کاری تیروئید ندارن؟
    منم داشتم پست اولتون رو میخوندم احساس کردم خانمتون افسردگی دارن.
    حالا اگه با رفتن پیش روانشناس ممکنه ناراحت بشه، میتونین با یه دکتر عمومی خوب شروع کنید، یه سری آزمایش و اینا بده شاید کم خونی و چیزی داشته باشه، اگه هم نبود از همون دکتر بخواین کمکتون کنه و حداقل یه راه حلی ارائه بده یا ارجاع به متخصص بده.
    در هر صورت من فکر میکنم مشکلی هست که با دارو حل بشه تا مشاوره و نصیحت و ...

  7. کاربر روبرو از پست مفید نیکی 69 تشکرکرده است .

    saberjj (شنبه 29 آبان 00)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 17:49]
    تاریخ عضویت
    1400-8-28
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    845
    سطح
    15
    Points: 845, Level: 15
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط نیکی 69 نمایش پست ها
    سلام.
    همسرتون ورزش میکنن؟
    مشکل کم کاری یا پر کاری تیروئید ندارن؟
    منم داشتم پست اولتون رو میخوندم احساس کردم خانمتون افسردگی دارن.
    حالا اگه با رفتن پیش روانشناس ممکنه ناراحت بشه، میتونین با یه دکتر عمومی خوب شروع کنید، یه سری آزمایش و اینا بده شاید کم خونی و چیزی داشته باشه، اگه هم نبود از همون دکتر بخواین کمکتون کنه و حداقل یه راه حلی ارائه بده یا ارجاع به متخصص بده.
    در هر صورت من فکر میکنم مشکلی هست که با دارو حل بشه تا مشاوره و نصیحت و ...
    سلام
    نه ورزش نمی کنه. مشکل تیروئید هم نداره، توی آخرین آزمایشش مشکلی نبود.

    اوایل امسال پیش روانپزشک رفته بود، بیشتر به خاطر سردردش بود که براش فلوکستین تجویز کردن و چند ماه خورد و خیلی تاثیر نداشت و خوابش بیشتر هم شده بود، و بعد به خاطر تنش های زیاد سردردهاش اوج گرفت و رفتیم ام آر آی دادیم و مشخص شد مغزش آب آورده و این موضوع مال بیست سال پیش به خاطر یه حادثه به وجود اومده بوده، و الان زیر نظر متخصص مغز و اعصاب دارو مصرف می کنه. سردردهاش تقریبا خوب شده ولی همچنان خوابش زیاده.

  9. #6
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,637 در 1,207 پست

    Rep Power
    292
    Array
    درود، به همدردی خوش آمدین و ممنون که با ما در میان گذاشتین.

    با توجه به مواردی که نوشتین؛ مثلا

    خودگفتاری، خودگفتمانی ↓
    نقل قول نوشته اصلی توسط saberjj نمایش پست ها
    با خودش حرف میزنه. خیلی وقتا چون مچش رو میگیرم میگم با خودت حرف نزن توی ذهنش حرف میزنه یا آهسته پچ پچ میکنه.
    بی انگیزگی↓
    نقل قول نوشته اصلی توسط saberjj نمایش پست ها
    بسیار بی اراده ست.
    حواس پرتی ↓
    نقل قول نوشته اصلی توسط saberjj نمایش پست ها
    درب های خونه رو باز میذاره، گاز رو روشن جا میذاره، تلویزیون رو خاموش نمی کنه و میره، گوشی و وسایل مثل کارت ملی و کلید زیاد جا میذاره یا گم می کنه، ماشین روشن جا میذاره و میاد پایین، سوئیچ توی ماشین جا میذاره و میاد توی خونه.. و خیلی چیزای دیگه
    .
    تکرار یکسری حرکات یا رفتارها↓
    نقل قول نوشته اصلی توسط saberjj نمایش پست ها
    دائما راه میره.
    مشکلات خواب↓
    نقل قول نوشته اصلی توسط saberjj نمایش پست ها
    الان ساعت 9.30 شبه، اون از 4.30 بعد از ظهر خوابه. هرچقدر هم تا الان صداش زدم بیدار نشده.
    و...

    و آسیب مغزی ایشون و سردرد، انزوا، خیره شدن، افت عملکرد، حالت افسرده، کم حرف بودن، عادت غذایی نامناسب، فراموشی، عدم توانایی در تصمیم گیری، تمرکز و توجه و ...

    با توجه به موارد مختلف بهترین اقدام شما تشویق همسرتون و ترغیب کردن ایشان به گرفتن کمک تخصصی هست. بنظر میاد ایشون نیاز به مراقبت پزشکی دارند و این در سایه ی همراهی خانواده امکان پذیر هست. به یک روانپزشک مراجعه کنین.
    دوستان گرامی ؛

    لطفا، انجمن آموزش استفاده از تالار همدردی را مطالعه بفرمایید.
    ویرایش توسط سحر بهاری : شنبه 29 آبان 00 در ساعت 12:24

  10. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    Mvaz (دوشنبه 01 آذر 00), saberjj (شنبه 29 آبان 00)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 آبان 00 [ 17:49]
    تاریخ عضویت
    1400-8-28
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    845
    سطح
    15
    Points: 845, Level: 15
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 55
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    4

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط سحر بهاری نمایش پست ها
    درود، به همدردی خوش آمدین و ممنون که با ما در میان گذاشتین.

    با توجه به مواردی که نوشتین؛ مثلا

    خودگفتاری، خودگفتمانی ↓


    بی انگیزگی↓


    حواس پرتی ↓


    تکرار یکسری حرکات یا رفتارها↓


    مشکلات خواب↓

    و...

    و آسیب مغزی ایشون و سردرد، انزوا، خیره شدن، افت عملکرد، حالت افسرده، کم حرف بودن، عادت غذایی نامناسب، فراموشی، عدم توانایی در تصمیم گیری، تمرکز و توجه و ...

    با توجه به موارد مختلف بهترین اقدام شما تشویق همسرتون و ترغیب کردن ایشان به گرفتن کمک تخصصی هست. بنظر میاد ایشون نیاز به مراقبت پزشکی دارند و این در سایه ی همراهی خانواده امکان پذیر هست. به یک روانپزشک مراجعه کنین.
    ممنونم. حتما اینکارو می کنم.
    مراجعه به روان پزشک صرفا به خاطر دریافت تجویز دارو باشه یا مشاوره بگیریم؟
    و اینکه من نگران عوارض مصرف طولانی مدت داروهایی مانند فلوکستین و غیره هستم، کمک تخصصی یه روانپزشک آیا واقعا به طور ریشه ای کمکش می کنه یا موقتی خوب میشه؟ دوست دارم بهش کمک کنم باورهای بهتری رو پرورش بده و با انگیزه تر بشه، فکر می کنم اینکار با کمک یه روانشناس ممکنه. ممنون میشم در این رابطه هم راهنمایی بفرمایین.

  12. کاربر روبرو از پست مفید saberjj تشکرکرده است .

    Mvaz (دوشنبه 01 آذر 00)

  13. #8
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,637 در 1,207 پست

    Rep Power
    292
    Array
    خواهش میکنم

    باید علایم ایشون بررسی دقیق تری بشه، سپس تشخیص درستی داده بشه و طبق اون درمان لازم رو دریافت کنن.

    اگر ایشون مشکل توهم، هذیان، جملاتی که درکش سخت هست و نامفهومه رو هم همراه با علایم بالاتر دارن سعی کنین مراجعه حضوری به روانپزشک رو در برنامه خودتون داشته باشین چون ممکن هست نیاز به دارو یا بستری داشته باشن، هر چه زودتر اقدامات لازم انجام بشه امید بهبودی و تغییرات قابل قبول بیشتر هست.

    نگران مصرف دارو نباشید و به متخصص اعتماد کنین.

  14. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    Mvaz (دوشنبه 01 آذر 00), saberjj (یکشنبه 30 آبان 00)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.