به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 مرداد 99 [ 12:35]
    تاریخ عضویت
    1399-4-20
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,874
    سطح
    25
    Points: 1,874, Level: 25
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    آیا به خواستگاری که یکبار فقط از سر ترس از سخت گیری مذهبی نه گفتم دوباره پیام بدم؟

    سلام خواهش میکنم تا آخرش بخونین و راهنماییم کنین


    ************************************************** ****
    قضیه از اونجا شروع شد که خواستگاری تماس گرفتن توی صحبت های تلفنی به نظرمون اومد شرایطشون مناسبه و فقط سوالی که توی همون تماس پرسیدن این بود که آیا من چادری هستم یا خیر
    ما هم طبیعتا همون چیزی که بودم و گفتیم که من چادری هستم بیرون که میرم چادر سر میکنم ولی اگر مهمونی خانوادگی باشه با مانتو هستم و چادر رنگی سر نمیکنم مگر فامیل های بسیار دور حضور داشته باشند یا اینکه اگه کوه یا گردشی جایی بریم سعی میکنم مانتو مناسب بپوشم تا راحت باشم، گفتند که پس صحبت میکنن با پسرشون و دوباره تماس میگیرن
    وقتی دوباره تماس گرفتن پسرشون گفته بود آیا میتونن همه جا چادر سر کنن؟ منم از اونجایی که به نظرم می اومد که خب چیزای خیلی مهمتری نسبت به این مسئله وجود داره، گفتم باید ببینمشون شاید قبول کردم
    توی اولین دیدار در نگاه اول ایشون و پسندیدم و به نظرم اومد که برای من خوب هستن از لحاظ ظاهری، صحبت هم که کردیم از همه نظر اتفاق نظر داشتیم الا همین مورد چادر که نه من میتونستم ایشون و کاملا درک کنم نه ایشون من و همینطور در مورد کار که میگفتن با کار کردن همسرشون مشکلی ندارن ولی دوست هم ندارن محیط کار همسرشون آقا همیشه حضور داشته باشه(البته من هنوز دانشجوی ترم آخرم ولی به هر حال کار که منتظر ما ننشسته یکدفه یه موقعیت خوبی پیش میاد و آدم باید بدونه با چه برخوردی روبه رو میشه) ولی در نهایت همدیگه رو پسندیده بودیم در حد جلسه اول
    برای جلسه دوم اومدن منزل ما که ما همچنان سر همه مسائل اتفاق نظر داشتیم جز این مورد که وقتی صحبت کردیم در نهایت به نظرم رسید به یک اتفاق نظرهایی رسیدیم که هم من یکم یه جاهایی بیشتر چادر سر کنم هم ایشون یکم کوتاه بیاد و جاهایی و از من قبول کنه
    جدای از این مسائل خواهر بزرگتر من چند ماهی هست که با همسرشون دچار مشکل شدن و البته از قبل هم مشکلاتی داشتن ولی الان بیشتر شده و منزل ما هستن.
    سر همین قضیه هم خود من به خیلی مسائل در مورد خواستگارم شک های بیخود کردم که نکنه من هم مثل خواهرم در آینده دچار مشکل بشم، هم پدر مادرم ترسیدن که به من بگن این آقا مناسب هست و تاییدم کنند که نکنه اگر در آینده مشکلی ایجاد شد من بیام بگم تقصیر از شما بود
    این شد که من به شدت خودم و توی دوراهی حس کردم و تصمیم گرفتم استخاره کنم که اومد بد است و سخت است
    وقتی مادرشون تماس گرفتن و این جریان و شنیدن خیلی ناراحت شدن و گفتن بیاید صدقه بدیم و ادامه بدیم ولی من همش توی نظرم این بود که من اگر ادامه بدم همیشه این بد بودن استخاره گوشه ذهنم هست و اذیتم میکنه که نکنه هر لحظه اتفاقی برامون بیوفته، یک هفته بیشتر درگیر بودیم که مادرم میگفت اشتباه کردیم استخاره کردیم و منم هم خیلی پشیمون بودم از این که ایشون آقای خوبی بودن و من دارم از دستشون میدم
    کار به جایی رسید که اونا هم گفتن که ما هم استخاره میکنیم که برای اون ها هم بد اومد
    خلاصه وضعیت روحی من جوری بهم ریخته بود که در نهایت مادرم از طرف خودشون استخاره کردن که اگر صدقه ای بدیم و ادامه بدیم خوب هست یا نه که خیلی خوب اومده بود و گفته بود آینده خوبی داره در نهایت منم دلم راضی شد که ادامه بدیم و قرار جلسه سوم و گذاشتیم منزلشون
    قبل از جلسه سوم مادرم به من گفتن که اگر خواسته ای داری محکم سرش وایسا و شُل صحبت نکن و یک جواب آره یا نه ازش بگیر
    همینطور هم اون آقا توی اینستاگرام صفحه من و فالو کردن و با هم صحبت کردیم، ایشون به شدت آدم عاطفی هستن و بعد از همین دو جلسه هم به من ابراز علاقه زیادی کردن که من نمیدونستم واقعا درست هست یا نه و از اونجایی که من خودم استرس زیادی داشتم، این ابراز علاقه ایشون هم نه اینکه بدم بیاد ولی استرس من و بیشتر کرد تا اونجایی که بعد از مشورت با مادرم به این نتیجه رسیدیم که هنوز برای ارتباط مجازی و غیر حضوری زود هست و بهشون گفتم بهتره فعلا بهم پیام ندیم و جریان و از طریق خانواده ها دنبال کنیم که ایشون هم پذیرفتن
    توی جلسه سوم جریان صحبتهامون به نحوی پیشرفت که تقریبا 70 درصد زمانمون و حول همین قضیه چادر و کار کردیم
    فردای اون روز وقتی مادرشون زنگ زدن گفتن ما فکر میکردیم سر این قضیه به تفاهم رسیدن ولی گویا نرسیدن و حالا پسرشون گفته نظر نهاییشون اینه که از من قبول نمیکنن چادر سر نکردن و هیچ جا و حالا نظر نهایی و از من میخواستن گفتن فردا باز زنگ میزنن
    اینطور نظر دادنشون باعث شد من یکم عصبانی بشم که چطوری اصلا من و در نظر نگرفتن و درک نکردن
    همون شب آخر شب باز دوباره تماس گرفتن که فردا عصر پسرشون با همسرشون بیان خونه ما تا در مورد این قضیه با من صحبت کنن
    این قضیه باعث شد که بترسم که اگه بیان اصلا حرف من و قبول نکنن و یه جورایی تو رودربایستی باید قبول کنم و بعدا تو زندگی دچار مشکل بشم
    این شد که گفتم اصلا نمیخوام بیان و فایده نداره این قضیه و جریان به هم خورد


    حالا بعد از گذشت یک هفته هرروز بیشتر از دیروز احساس پشیمونی میکنم که چادر سر کردن واقعا اون قدر مسئله ای نبود در مقابل اینکه ما به شدت با هم تفاهم داشتیم و ما از اقتصادی، فرهنگی،مذهبی تحصیلی آمال و آرزوهامون خیلی چیزا به هم دیگه میخوردیم و مناسب هم بودیم و اینکه همش حس میکنم بهشون علاقه مندم و زندگی خیلی خوبی و باهاشون خواهم داشت،نمیدونم واقعا این احساس بعد از فقط سه جلسه درسته یا نه، ولی به هر حال دیگه هیچ کاری از دستم برنمیاد.
    و مادرم هم میگن دیگه درستش نیست که ما یه بار دیگه زنگ بزنیم و هردفه نظرمون و عوض کنیم و درست هم میگن.
    تنها چیزی که همش توی ذهنم هست اینه که برم خودم توی اینستاگزام بهشون پیام بدم و صحبت کنم در مورد احساس و نظرم ولی اول اینکه میترسم اگه من پا پیش بذارم بعدا سر هر مسئله ای اینو بشنوم که تو خودت خواستی هرچند که همچین آدمی به نظرم نمیومدن و خیلی آدم خوش اخلاق و خوش برخوردی بودن ولی به هر حال توی دعواها و بحث ها هم حلوا قسمت نمیکنن و من هنوز شناخت کافی هم ندارم حتی
    دوم اینکه از خودم هم میترسم و نمیدونم چطوری در مورد اینکه این مسئله کامل حل شده از خودم مطمئن بشم
    به نظر شما من چیکار کنم؟
    شاید زود باشه برای گفتن این حرف ولی هرکاری میکنم از ذهنم پاک نمیشه و با هرتلنگری هر لحظه یادش میوفتم و غصه میخورم و دلم میخواست کاش میشد ادامه بدیم
    خواهش میکنم راهنماییم کنین به نظرتون بهش پیام بدم؟آیا فایده ای داره؟
    اگه بخوام پیام بدم چی بهش بگم؟


    ***********************************
    ببخشید که انقدر طولانی شد

  2. 3 کاربر از پست مفید bita_banoo تشکرکرده اند .

    miss seven (شنبه 21 تیر 99), Mvaz (جمعه 20 تیر 99), wisdom (یکشنبه 22 تیر 99)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 20 تیر 99 [ 20:49]
    تاریخ عضویت
    1399-4-20
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    1,790
    سطح
    24
    Points: 1,790, Level: 24
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0
    تشکرشده 2 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    سلام دوست عزیز از واسطه بخواین که موضوع رو‌به طور غیر مستقیم با خواستگار یا خانواده ش مطرح کنه
    ابتدا واسطه بپرسه اگر دختری رو که خواستگاری کردید نظرش عوض شده باشه هنوزم‌ مایل به آشنایی برای ازدواج هستید یا خیر ؟

    اگر هم واسطه مورد اعتماد پیدا نکردید خودتون نظر مثبت رو اعلام کنید و‌بگید که خوب فکر کردید و نظرتون تغییر کرده اگر دیدین پیگیر نشدن دیگه شما اصرا رو‌ پافشاری نکنید

    چرا انقدر استخاره می کنید ؟ میتونم بپرسم چطور نیت میکنید؟

  4. 2 کاربر از پست مفید لبخند نگاه تشکرکرده اند .

    bita_banoo (جمعه 20 تیر 99), wisdom (یکشنبه 22 تیر 99)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 مرداد 99 [ 12:35]
    تاریخ عضویت
    1399-4-20
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,874
    سطح
    25
    Points: 1,874, Level: 25
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط لبخند نگاه نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز از واسطه بخواین که موضوع رو‌به طور غیر مستقیم با خواستگار یا خانواده ش مطرح کنه
    ابتدا واسطه بپرسه اگر دختری رو که خواستگاری کردید نظرش عوض شده باشه هنوزم‌ مایل به آشنایی برای ازدواج هستید یا خیر ؟

    اگر هم واسطه مورد اعتماد پیدا نکردید خودتون نظر مثبت رو اعلام کنید و‌بگید که خوب فکر کردید و نظرتون تغییر کرده اگر دیدین پیگیر نشدن دیگه شما اصرا رو‌ پافشاری نکنید

    چرا انقدر استخاره می کنید ؟ میتونم بپرسم چطور نیت میکنید؟


    من اصلا از اول هم قصد استخاره نداشتم و خودم همیشه مخالف استخاره برای ازدواج بودم و نمیذاشتم برای ازدواج من استخاره کنند و کلا اشتباهه اینکار برای ازدواج تا زمانی که میشه مشاوره و تحقیق کرد
    ولی انقدر فشار روانی زیادی و تحمل میکردم گفتم استخاره میکنم و دیگه خیالم راحت میشه، که البته خیالم راحت که نشد هیچ بدتر هم شد
    استخاره ای که اونا انجام دادن به خاطر اصرار و پافشاری خودشون بود که دوست داشتن ادامه بدن
    و هر بار وضعیت من بدتر شد که این شد که اینبار مادرم از سمت خودشون نیت کردند که اگر صدقه بدیم و ادامه بدیم عاقبت کار خوب میشه یا نه، که خیال من و راحت کنند

  6. کاربر روبرو از پست مفید bita_banoo تشکرکرده است .

    wisdom (یکشنبه 22 تیر 99)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    امروز [ 14:12]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    790
    امتیاز
    23,435
    سطح
    94
    Points: 23,435, Level: 94
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 915
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,589

    تشکرشده 1,788 در 736 پست

    Rep Power
    174
    Array
    سلام
    چقدر خوبه که شما همیشه جریان ها رو با خانواده تون درمیون گذاشتین، اینبار هم به خانواده تون اعتماد کنید و تنهایی عمل نکنید.

    از صحبت هاتون معلوم هست که هر دو خانواده کمی در این مباحث نیاز دارن مهارتهای خودشون رو افزایش بدهند.
    در این میان که دو طرف کمی احساس محور هستند نظر مادرتون درسته که دختر و پسر از گفتگوهای احساسی فاصله بگیرند بلکه خانواده ها هم مدیریت کنند و وارد یکسری مسائل نشوند.
    حالا بهترین راه اگر دوباره جلسات برگزار شد از مشاوره کمک بگیریند تا منطقی تر شناخت برسین.

    حقیقتش اینکه میفرمایید ما در مسائل مختلف تفاهم داشتیم کمی نگران کننده به نظر میرسه، چرا؟
    چون اجازه دادین احساسات وارد رابطه بشه و این خودش اجازه شناخت صحیح نمیده.



    اجازه بدین کمی احساسات هر دو طرف فروکش کنه، در فضای منطقی تر اگر دو طرف به هم برگشتن، خیالتون راحتره. هر چه این برگشتن دیرتر طول بکشه بهتره.


    حال بریم سر مسئله اصلی شما:
    1. شما به نظر سن زیادی ندارید، پس نیازه کمی مهارتهای شناخت و خواستگاری رو فرا بگیرید.
    2. باید یاد بگیرید دو طرف تا زمان عقد صرفا یک گزینه ازدواج هستند و نه بیشتر، که هر جا عقل حکم کرد ادامه راه اشتباه هست، سریع بشه ترمز رابطه رو بکشید.

    3. در مورد معیار ها و ملاک ها تون بیشتر وقت بگذارید.

    4. این مسائل مربوط به چادر اینقدر شاید اهمیت نداشته باشه که مثلا شما دوتا ضعف مدیریت داشته باشین.
    یعنی نتونستین این مسئله که شخصی هست و میتونه بین خودتون حل بشه اجازه دادین خانواده ها هم درگیر بشند، و ورود خانواده ها در چنین مسئله ای میتونه نشان از بلوغ کم داشته باشه. در زندگی پر هست چنین مسائل سطح ارتباط زوجین، باید بتونید خودتون مدیریت کنید و خانواده ها ورود نکنند.

    5. حرف شما در جلسه اول خیلی خوب بود و خوشحال کننده. یعنی اگر مسائل الویت یک خوب پیش بره من یکسری معیارهام رو نادیده میگیرم. ولی اون الویت ها رو باید خوب بچینید. بر اساس اصول دقیق روانشناختی و بهش پایبند باشید.
    یعنی اگر الویت ها مناسب بود، بتونید در معیارهایی انعطاف داشته باشید. ولی یا الویتها رو خوب نچیدین، یا خوب به شناخت نرسیدین، که در موضوع چادر نتونستین انعطاف بخرج بدین.

  8. 8 کاربر از پست مفید Mvaz تشکرکرده اند .

    bita_banoo (شنبه 21 تیر 99), gholam1234 (جمعه 20 تیر 99), miss seven (شنبه 21 تیر 99), wisdom (یکشنبه 22 تیر 99), افسونگر (یکشنبه 22 تیر 99), الهه زیبایی ها (جمعه 20 تیر 99), باغبان (چهارشنبه 25 تیر 99)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 خرداد 03 [ 12:55]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,065
    امتیاز
    23,546
    سطح
    94
    Points: 23,546, Level: 94
    Level completed: 20%, Points required for next Level: 804
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,687

    تشکرشده 2,227 در 906 پست

    Rep Power
    222
    Array
    همین پاسخ mvaz رو چند بار دقیق بخونین،انصافی خوب توضیح دادن ...

  10. 5 کاربر از پست مفید gholam1234 تشکرکرده اند .

    bita_banoo (شنبه 21 تیر 99), wisdom (یکشنبه 22 تیر 99), الهه زیبایی ها (جمعه 20 تیر 99), باغبان (چهارشنبه 25 تیر 99)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 25 شهریور 99 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1399-1-22
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    2,653
    سطح
    31
    Points: 2,653, Level: 31
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    50

    تشکرشده 56 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array
    به نظرم یه جای کار میلنگه. این همه اصرار به چادر اصلا طبیعی نیست.

    یکم از این رفتار و حرفشون در مورد محیط کار حس پارانوئید به آدم دست میده.
    امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری. واقعا دوره بدی شد و نمیشه هر خاستگاری رو هم راحت رد کرد.

  12. 2 کاربر از پست مفید Shivaaaa تشکرکرده اند .

    bita_banoo (شنبه 21 تیر 99), wisdom (یکشنبه 22 تیر 99)

  13. #7
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 11 خرداد 03 [ 20:56]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,165
    امتیاز
    90,563
    سطح
    100
    Points: 90,563, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.2%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,836

    تشکرشده 6,813 در 2,382 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط bita_banoo نمایش پست ها

    سلام

    مادرم از طرف خودشون استخاره کردن که اگر صدقه ای بدیم و ادامه بدیم خوب هست یا نه که خیلی خوب اومده بود و گفته بود آینده خوبی داره در نهایت منم دلم راضی شد که ادامه بدیم و قرار جلسه سوم و گذاشتیم منزلشون

    با سلام
    یه مطلب کوچولو در مورد استخاره خدمتتون بگم :
    استخاره سواد قرآنی می خواد و می بایست معنی ظاهری و باطنی قرآن آنالیز یشه
    من افراد کمی را دیدم که خوب بلد باشن
    کار شخصی نیست ! مگرنه اینکه به قرآن تسلط داشته باشید و تسلیم اون باشید .


    نیت استخاره توش نباید آری یا نه باشه ....مثلا بگید : این ازدواج به صلاح هست یا خیر .....این باطل هست
    استخاره موقعی بگیرید که خودتون را آزاد کنید از بند دل ! و وابستگی هدفی نداشته باشید .
    بعضی موقع ها ما استخاره را با فال اشتباه می گیریم ...مثلا استخاره میگیریم میگیم : ببخشید خدا ، پسره خوبه !
    این اشتباه هست .


    بعضی ها هستند میرن کتاب صفحات جواب استخاره را می گیرنند و قرآن را باز می کنند و با اون مطابقت میدن و بعد میگن خوبه یا نه یا میانه
    این درست نیست به نظرم
    باید اون صفحه قرآن و صفحات قبل آنالیز بشه ! ( با توجه به نیت ) ...معنی ظاهری و باطنی کشف بشه
    یه علمی هست که خدا میده
    همه نمیتونند .
    کلا قرآن توش رمز زیاد داره و یه امانتی هست برا پرهیزگاران .
    استخاره درست بگیرید ...قطعا درسته ! ( خوب فهمیده و کشف بشه آیات) ( خدا خودش آخرش را میگه بهت )
    ولی کار هر فردی نیست .


    عمل عقل و مشورت را بررسی کنید ...به نتیجه نرسیدید ، بعد برید استخاره کنید ( فردی که بلد باشه یا اگه خودتون بلد هستید )
    اگه فرد مورد نظر پیدا نشد و بلت هم نبودید ...دو رکعت نماز بخونید ....ذکر بگید ...دعا کنید ...کمی از دنیا فاصله بگیرید ! اون چیزی که تو دلتون می یافته انجام بدید





    .............................


    مساله حجاب و فرهنگ پوشش ، مسئله ی مهمی هست
    هر فرد هم خط قرمز خودش را داره
    اگه خودتون را نمی تونید با خط قرمزهای آقای خواستگار هماهنگ کنید یا ایشون نمی تونه با شما هماهنگ بشه ...باید بیشتر دقت کنید .
    هر فردی نگاه مهم خودشو داره ...شاید این برا ی شما زیاد مهم نباشه ، مثلا همه جا چادر سر کنید ، ولی شاید برا آقای خواستگار مهم باشه
    به نظرم اگه می تونید انعطاف نشون بدید و طرف را گزینه ی خوبی می دونید ( کلیات ) ، سعی کنید شناخت را بیشتر ادامه بدید ...تا ان شاالله هر چی خیره براتون و برای ایشون پیش بیاد .
    ویرایش توسط باغبان : شنبه 21 تیر 99 در ساعت 01:47

  14. 6 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    bita_banoo (شنبه 21 تیر 99), gholam1234 (شنبه 21 تیر 99), miss seven (شنبه 21 تیر 99), Mvaz (شنبه 21 تیر 99), wisdom (یکشنبه 22 تیر 99), افسونگر (یکشنبه 22 تیر 99)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 27 مرداد 01 [ 01:54]
    تاریخ عضویت
    1394-9-10
    نوشته ها
    1,022
    امتیاز
    36,001
    سطح
    100
    Points: 36,001, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    5,233

    تشکرشده 2,945 در 957 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    257
    Array
    سلام بیتا جان

    امیدوارم حالت خوب و عالی باشه .

    ببین من چند مورد از صحبت های شما که درباره ی آقای خواستگار گفتین برداشت کردم که میگم بهتون :

    1 _ طبق تجربه و اون چیزی که در اطرافم دیدم ؛ زمانیکه خانواده ی خواستگار خیلی اصرار و پافشاری و همینطور عجله در ازدواج پسرشون دارند باید شک کرد .... تا حالا چند مورد از این وصلت ها دیدم که خیلی زود به شکست انجامیده .... انگار یه جای کار میلنگه ...خیلی از خانواده ها ممکنه پسرشون اهل نیست و برای اینکه فکر میکنند ازدواج میتونه پسرشون رو سرو سامان بده یه دختر رو بیچاره میکنند ....یه موقع اون پسر اخلاق بدی داره و یه جوری میخوان از شرش راحت شن و خیلی دلایل دیگه که میتونم مو به مو برات بگم ....( این نکته ی اول بود )

    2_ نکته ی دوم اینکه خود من هم بیرون چادر سر میکنم ولی زمانیکه مثلا توی رستوران بشینم یا مثلا برم خونه ی مادر بزرگم و غیره ( جاهایی که چادر واقعا دست و پاگیر باشه ) در میارم ولی حجاب کامل دارم ... شمارو هم درک میکنم ... ولی اینجا هم یه چیزی ایراد داره ...حالا اون چیه ؟
    اگر این آقا پسر واقعا اینقدر حجاب خانمش براش مهمه که همه جا چادر سر کنه و از طرف دیگه میاد توی فضای مجازی به شما ابراز علاقه میکنه در حالیکه هنوز هیچ اتفاقی بینتون نیفتاده ...این یعنی دوباره یه جای کار میلنگه ... این دو تا رفتار با هم تناقض دارن ...نمیخوام پشت سرشون صحبت کنم (علم غیب ندارم ) ولی بنظرم خودشون آدم راحتی ان ولی میخوان که شما آفتاب مهتاب ندیده باشی ...مثل خیلی از پسر های نا اهلی که خودشون همه کار میکنن ولی میخوان خانمشون خوب باشه .

    3_ نکته ی سوم هم این هست که من یه بار سخنرانی آقای مرتضی مخملباف را گوش دادم در مورد استخاره (کلا سرچ کنید توی اینترنت صحبت های خیلی خوبی دارند ) ...ایشون گفتند اگر میخواهید برای امر ازدواجتون نیت کنید نیت شما این باشه « خدایا آیا ما دو نفر برای هم مناسب هستیم ؟»
    اگر نیت کنید مثلا که خدایا آیا این پسر خوبه برای من یا نه ؟ و جواب بیاد : بله ...ممکنه اون آقا برای شما مناسب باشه ولی شما برای ایشون مناسب نباشید و بالعکس .
    حواستون باشه که نیتی را که براتون در بالا گفتم بکنید .
    بهرحال آدمیزاد هرچقدر هم مشورت و تحقیق بکنه برای ازدواج و زندگی آینده اش ، بالأخره یه جاهایی توی زندگی هست که فقط خدا میدونه چه اتفاقاتی قراره بیفته و در آخر باید حتما استخاره کرد .


    روی این مطالبی که گفتم خوب فکر کنید چون به عینه دیدم در اطرافم و صحبت های شما را هم که خوندم همین برداشت را داشتم .

    در آخر فکرتو بکن ...تحقیقات رو انجام بده ولی از من میشنوی این پسر مناسب تو نیست .

    ان شاءالله خوشبخت باشی عزیزم .

    بعد اینکه تا زمانیکه خطبه ی عقد خونده نشده و کسی مال تو نیست بهش دل نبند .... این رو مطمئن باش که خدا حتما یه فرد بهتری که مناسب و لایقت باشه برات در نظر داره و به وقتش بهم میرسید .
    در عشق

    اگر طاقت ویرانگی ات نیست
    دلتنگ کسی باش که
    دلتنگ تو باشد . . . !

  16. 3 کاربر از پست مفید miss seven تشکرکرده اند .

    bita_banoo (شنبه 21 تیر 99), wisdom (یکشنبه 22 تیر 99), افسونگر (یکشنبه 22 تیر 99)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 اردیبهشت 00 [ 23:15]
    تاریخ عضویت
    1397-1-08
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    6,509
    سطح
    52
    Points: 6,509, Level: 52
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    233

    تشکرشده 371 در 127 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام، شاید بد نباشه دو تا تجربه از دید خودم به عنوان یه پسر رو بگم.
    1- چند وقت پیش که یه موردی از طرف یکی از اقوام معرفی شد و اتفاقا زیاد هم میبینمش و چند باری هم صحبت شدیم. از لحاظ اخلاق و برخورد و منش و طرز فکر خیلی خوبه ولی لباساش نسبتا بازه و محدود به یکی دو موردم نیست، تیپش کلا اینجوریه. با دید کنسل کردن این قضیه رو به معرف گفتم گفت خوب بهش میگیم شاید قبول کنه بیشتر رعایت کنه... نشستم با خودم فکر کردم دیدم کار درستی نیست. ببینین وقتی آدم به یه حدی از سن و سال میرسه یه سری چیزا دیگه تو وجودش نهادینه میشه. حالا هزاری هم که بگی به خاطر من خودشو عوض کنه، ولی عوض شدن و تغییر واقعی در کار نیست، صرفا مراعات من رو کردنه! چرا من باید راضی بشم کسی به خاطر من خودش رو به زحمت فیلم بازی کردن بندازه، وقتی قراره ته دلش، دلش برای ظاهر قدیمش تنگ بشه و هر از گاهی یادش بکنه؟! تازه این بهترین حالتشه و فرض میگیریم تو جر و بحثا منت سرم نمیذاره! و واقعا تا آخر زندگی مشترکمون هم رعایت کنه.
    2- یه کیس دیگه بود واسطه پرسید آقا پسر اهل نماز و روزه هستن؟ مادرم از طرف من گفته بود بله! و شبش یهو فاز معلم پرورشی گرفت و گیر داد که زشته و بچه مسلمونی و سحر بیدارت میکنم و... (صحبت مال ماه رمضون بود). گفتم مادر من نه! اگه قرار باشه این وصلت به خاطر نماز و روزه ی من سر بگیره من اگه واقعا نمازی هم بخونم و روزه هم بگیرم به خاطر خودم نخواهد بود بلکه به خاطر خوش رقصی جلوی اون و خانوادشه! چرا کاری رو انجام بدم وقتی ته دلم حسی نسبت بهش ندارم؟
    ایشالا تونسته باشم منظورمو برسونم.

  18. 6 کاربر از پست مفید scarface تشکرکرده اند .

    bita_banoo (یکشنبه 22 تیر 99), Mvaz (یکشنبه 22 تیر 99), wisdom (یکشنبه 22 تیر 99), افسونگر (یکشنبه 22 تیر 99), باغبان (چهارشنبه 25 تیر 99)

  19. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 مرداد 99 [ 12:35]
    تاریخ عضویت
    1399-4-20
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,874
    سطح
    25
    Points: 1,874, Level: 25
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 9 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسی از همه دوستان که نظراتتون و در اختیار من گذاشتین
    که تونستم با خودم به جمع بندی برسم و اینکه ممکن بود من برای این آقا مناسب میبودم ولی ایشون احتمالا نه و هرچند ناخواسته ممکن بود به من یه جاهایی احساس محدود شدن و سرخوردگی و القا کنن که فکر میکنم این یکی از بدترین چیزایی باشه که بین دو طرف ممکنه پیش بیاد
    ممنون از نظراتتون خیلی خیلی بهم کمک کردین

  20. 5 کاربر از پست مفید bita_banoo تشکرکرده اند .

    miss seven (یکشنبه 22 تیر 99), Mvaz (یکشنبه 22 تیر 99), wisdom (یکشنبه 22 تیر 99), باغبان (چهارشنبه 25 تیر 99)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.