به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 بهمن 91 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1391-9-23
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    217
    سطح
    4
    Points: 217, Level: 4
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 54 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array

    احساس بی پناهی میکنم

    با سلام
    من قبلا یه سری مشکلات واسه ازدواج داشتم. طرف مقابلم با اندامم مشکل داشت. توی یک تاپیک هم مطرح کردم ممنونم از کسانی که نظر دادن.
    http://www.hamdardi.net/thread-26706.html
    الان اون مشکلات تقریبا مرتفع شده ولی ظاهرا من اصلا نباید به ازدواج فکر کنم.
    اول میخوام یکم از خونوادم بگم
    من 1 خواهر و 1 برادر دارم خواهرم 33 سالشه و وقتی 24 سالش بود نامزد کرد ولی نامزدیه ناموفق و وقتی 25 سالش بود از اون آقا جدا شد. نامزدش خیلی اذیتش کرد به طوری که خواهرم واقعا از ازدواج ترسید و بعد اون دیگه حرف ازدواجم نمیزنه میگه میخوام تنها بمونم.
    پدرم کارمند بازنشسته هستش خیلی مغروره ازوناییه که معتقده نباید به زنو بچه رو داد.
    برادرم 30 سالشه و مجرده وقتی 25 سالش بود کلی پول از بابام بالا کشیدو رفت دبی. ولی بعد 4 سال دوباره سال پیش برگشت ایران. در حالی که همه پولاش بر باد رفته بود.الانم شده همه کاره ی خونه.چون بابام از اول اونو از همه بیشتر دوس داشت و هر چی بگه گوش میکنه. همه ی خطاهاشم به راحتی بخشیده. در حالی که همیشه از منو خواهرم گله منده. میگه اونطور که باید از درآمدتون واسه خونه خرج نمیکنین ولی برادرم فقط میخوره و میخوابه.
    پدرم اخلاقای خاصی داره بعضی وقتا خوشش میاد الکی تو خونه دعوا راه بندازه
    اونروز یه لیوان از دست مادرم افتاد و شکست. یه لیوانه بی ارزش. بابام کلی فحش بار مامانم کرد و شروع کرد به تحقیر منو خواهرمو مادرم . کلا اخلاقش اینه سر هیچی ماهارو تحقیر میکنه. مام نباید جیکمون درآد وگرنه کاملا میزنه به سیم آخر.اینم بگم که اون روز طفلی خواهرمم از کار بی کار شده بود چون که مدیر عامل دختر خاله شو جای این آورده بودو عذر اینو خواسته بودن. بنابرین هیچکدوممون حالو حوصله نداشتیم. منم عصبانی شدم وبه بابام گفتم توروخدا بس کنید من امتحان دارم با این شرایط که نمیشه درس خوند. برگشت گفت درس بخوره تو سرت.
    از طرفی میدونه خاستگارای من وضع مالیشون تقریبا خوبه با عصبانیت برگشت گفت ببین بچه من پول ندارم واست جهیزیه بخرم اگه واقعا میخوادت باید همینجوری قبولت کنه 23 سال زحمتتو کشیدم بسه.
    منم کاملا ساکت شدمو رفتم تواتاق 1 ساعت گریه کردم.
    میدونم حرفش جدی بود چون با یکی لج کنه بیچاره شده طرف.
    از طرفی رفتارش با غریبه ها از جمله خواستگارای من انقد خوبو عالیه که اونا خیلی خوشحالن که با همچین خونواده ای قراره وصلت کنن.
    نمیدونم چه کنم ؟ با این اوصاف اصلا میشه ازدواج کرد؟ خودمم پس اندازی ندارم که بتونم چیزی بخرم. احساس بی پناهی میکنم. چون پدرم اصلا به ما توجهی نداره . مادرم ارث پدریه ناچیزی گیرش اومده. خواهرم بیکار شده. شغل خودمم دائمی نیس.
    هیچ پشتوانه مالی نداریم فقط در حد خورد و خوراک پدرم تامینمون میکنه. حتی لباسامونم چندین ساله که خودمون میخریم.
    در ضمن پدرم وضع مالیش بد نیس حتی واسه خواهراشو خواهرزاده هاش کلی پول خرج میکنه. ولی به ما که میرسه میگه هیچی ندارم
    کمکم کنین. شدیدا احساس بی پناهی دارم. حالا دیگه باید قید ازدواج رو هم بزنم.

  2. کاربر روبرو از پست مفید **sevil** تشکرکرده است .


  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 12:52]
    تاریخ عضویت
    1391-8-04
    نوشته ها
    204
    امتیاز
    1,204
    سطح
    19
    Points: 1,204, Level: 19
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 96
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    328

    تشکرشده 332 در 115 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: احساس بی پناهی میکنم

    سلام عزيزم
    چرا احساس بي پناهي ميكني
    به خدا پناه ببر مطمئن باش كمكت ميكنه

  4. 2 کاربر از پست مفید هاجس تشکرکرده اند .

    هاجس (یکشنبه 24 دی 91)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: احساس بی پناهی میکنم

    sevil جان.نگران نباش
    همیشه گفته اند پول ازدواج و خدا می رسونه. و من واقعا این و تجربه کردم
    الان تو این برهه زمانی فقط تمرکزت و بگذار روی انتخاب صحیح همسر آینده ات
    مبادا به خاطر جو نامناسب خونه از چاله در بیای و بیفتی تو چاه
    تو این برهه هم سعی کن رابطه ات و با پدرت بهتر کنی.اصلا باهاش لج نکن.سعی کن رفتاراشو تحمل کنی و کاری نکنی باهات لج کنه
    باهاش مهربون باش.خودت و برایش لوس کن.وقتایی که حالش خوبه بهش بگو که به کمکش احتیاج داری و ...
    نگران نباش. به خدا توکل کن و مطمئن باش خدا کمکت می کنه

  6. 5 کاربر از پست مفید shabe niloofari تشکرکرده اند .

    shabe niloofari (یکشنبه 24 دی 91)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 آذر 96 [ 10:48]
    تاریخ عضویت
    1389-5-14
    نوشته ها
    376
    امتیاز
    8,441
    سطح
    61
    Points: 8,441, Level: 61
    Level completed: 97%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,178

    تشکرشده 1,175 در 313 پست

    Rep Power
    51
    Array

    RE: احساس بی پناهی میکنم

    سلام **sevil**،

    ببین، shabe niloofari خیلی قشنگ گفت، تو اصلاً به این چیزا فک نکن، سعی کن در هر موقعیتی، به مشکلی که در اون زمان داری، فکر کنی!

    فعلاً به نظره من، تمرکزت رو بذار روی انتخاب همسرت، شما گفتید:

    "الان از اخلاقاش خوشم اومده خیلی سر سنگینه باب میل منه و دوس دارم بهش جواب مثبت بدم. آخه ماهی یه بار پیشنهادشو تجدید میکنه"

    این که نشد دلیلی برا جواب مثبت دادن!!!!!

    قشنگ فکر کن، معیارات رو بررسی کن، بعد تصمیم بگیر!

    منم مثه تو، همش به فکر این بودم که چطوری جهیزیه ام روجور کنم، اما بعدش گفتم بذار وقتی موقش شد، به این موضوع فک کنم، از همین حالا بشینم غصه بخورم که چی بشه!!!

    در مورده پدرت هم باید بگم، سعی کن حاضر جوابی نکنی! همین! تازه، این جوری که داری می گی، پدرت آدم مردم داری هست، فک نکنم دست خالی بفرسدت خوبه بخت!

    ایشالا بهترین انتخاب رو داشته باشی و خوشبخت بشی

  8. 4 کاربر از پست مفید ایوب تشکرکرده اند .

    ایوب (یکشنبه 24 دی 91)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 07 بهمن 91 [ 11:22]
    تاریخ عضویت
    1391-9-23
    نوشته ها
    25
    امتیاز
    217
    سطح
    4
    Points: 217, Level: 4
    Level completed: 34%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 54 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: احساس بی پناهی میکنم

    سلام دوستای گلم مرسی از راهنماییتاون
    ولی پدرم واقعا خسیسه مخصوصا در مورد دختراش و زنش.
    شاید جهیزیه بخره ولی مطمئنم ارزون ترین و بد ترین جنسارو انتخاب میکنه
    من واقعا احساس تنهایی میکنم. تو زندگی یه دختر پدر خیلی نقش مهمی داره ولی پدر من تنها کاری که این روزا میکنه دل شکستنه. خیلی ازش دلگیرم
    ایوب جان به خدا من هیچ وقت حاضر جوابی نکردمو نمی کنم. جرات نداریم حرف بزنیم باهاش چون همیشه دنبال بهونس واسه دعوا.
    من دیگه نمیدونم چه کنم. با پسره حرف زدم. نظرشو راجع به جهیزیه پرسیدم گفت باید در حد معقول باشه زیاد یه خانوادت فشار نیار فقط چیزای ضروری رو بخر. آخه از کجا بیارم بخرم؟
    فقط به این نتیجه رسیدم که آدمی با شرایط روحی من اصلا نباید ازدواج کنه. از طرفی نمیخوام این موقعیتم از دست بدم درسته عاشقش نیستم ولی میدونم آدم خوبیه همین برام کافیه.
    2 سال پیش هم به خاطر شرایط خانوادم یه نفرو که خیلی دوس داشتم از دست دادم. الانم وقتی یادم میفته گریم میگیره. اون تنها کسی بود که عاشقش شدم. البته فراموشش کردم ولی گاهی وقتا حسرت میخورم.
    مادرمم خیلی وقتا درکم نمیکنن.
    خواهرم تصمیم گرفته بره ترکیه . اونجا یکی از دوستاش شرکت داره 5سال پیش رفته. اینم داره ردیف میکنه بره.
    اونم بره واقعا تنها میشم. تو خونه دق میکنم.
    پدرم خیلی وقتا آرزوهای مارو به باد داده با لجبازیاش و غرورش. میترسم بازم همه چیو خراب کنه.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:53 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.