به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 مرداد 93 [ 12:35]
    تاریخ عضویت
    1391-7-12
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    1,935
    سطح
    26
    Points: 1,935, Level: 26
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    271

    تشکرشده 287 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    New2 اقدام به بارداری و ترس از دست دادن توجه تمام و کمال همسر

    من و همسرم چهار ساله که با هم ازدواج کردیم. اوایل نامزدی همسرم میگفت که بعد از یک سال بچه دار بشیم اما من گفتم حداقل به چهار سال زمان نیاز دارم و هرطوری بود راضیش کردم قبول کنه که به این زودی بچه دار نشیم. اونم قبول کرد. بعد از ازدواج کلا از بچه بدم اومد و فکر این که یه روزی یه موجود مزاحم بخواد قد سر سوزنی مزاحم استراحت تفریح یا خلوت من و شوهرم بشه وحشت میکردم. اصلا زن حامله که میدیدم چندشم میشد و فکر میکردم چه بدبختند که دارن واسه خودشون دردسر درست میکنن. وای از همه بدتر هیکلم بهم میخورد - زشت میشدم و هزار جور مشکل دیگه. تازه از اون مهمتر اینکه یکی باشه که واسه لحظه ای توجه همسرم رو از من بگیره و مال خودش کنه آزارم میداد. بعضی وقتها فکر میکردم مگه دیوونه ام با دست خودم واسه خودم هوو درست کنم. وای اگه بچه ام دختر باشه چی؟! دخترا هم که بابایی حتما میخواد مدام خودشو واسه همسرم لوس کنه. این فکر وخیالها باعث شد که کلا بگم بچه نمیخوام. و به مرور همسرم هم با من همراه شد و قبول کرد که هرگز بچه نداشته باشیم و توی این چهار سال هرگز ازم بچه نخواست و حتی حرفشم نزد. تا اینکه از 8 یا نه ماه پیش انگار یه سری احساسات مادرانه در وجودم بیدار شد و کم کم احساس کردم بدم نمیاد مادر باشم. با شوهرم درمیون گذااشتم اولش گفت تحت تاثیر احساسات داری یه چیزی میگی اما پافشاری من باعث شد قبول کنه که تا حدی آمادگی بچه دارشدن رو دارم. این ماه هم میخوام اقدام به بارداری کنیم اما همه اش استرس دارم. خیلی دوست دارم باردار شم اما ته دلم پذیرش یه نفر جدید واسم غیر قابل هضمه. میترسم روابط احساسی و زناشوییمون تحت الشعاع قرار بگیره و منو افسرده کنه. نمیدونم با این همه استرس وافکار دوگانه چه کنم؟

  2. کاربر روبرو از پست مفید ستاره تنها تشکرکرده است .

    malakeh (سه شنبه 02 مهر 92)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 25 آبان 98 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1391-9-15
    نوشته ها
    336
    امتیاز
    7,732
    سطح
    58
    Points: 7,732, Level: 58
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 52.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    626

    تشکرشده 656 در 231 پست

    Rep Power
    46
    Array
    ای وای من فکر میکردم من فقط واسه بچه دار شدن ترس وجودم رو میگیره نگو که من تنها نیستم ...

    البته ترسهای من از بچه دار شدن چیزهای دیگه ای بود و یه تاپیک هم باز کردم به نام http://www.hamdardi.net/thread-30187.html و دوستان خیلی بهم کمک کردن

    ولی چیزی که جالب بود واسم که بهش اشاره کردی همون بیدار شدن حس مادرانه در وجودت بود چون دقیقا من هم تمام حس های تو رو تجربه کردم از حس بدی که اوایل ازدواجم از بچه دار شدن بهم دست میداد و اینکه به افرادی که بچه دار میشدن مخصوصا بچه دوم کلی غر میزدم که چه بیکارن چه حوصله ای دارن و .... و از گریه کردن و التماس کردن به همسرم که یکسال دیگه بهم فرصت بده و بیدار شدن همون حس مادرانه در عمق وجودم و گاهی به وجد اومدن از دیدن عکس یه بچه توپل و موپل و قربون صدقه رفتنش در حال حاضر ...

    ولی ترسهای من به خاطر از دست دادن توجه همسرم و تقسیم کردن محبتش بین من و فرزندمون نیست تو تاپیکم توضیح دادم میتونیم بخونیش

    - - - Updated - - -

    نمیدونم شاید وقتی خودش اومد حتی باعث بشه از نظر عاطفی تو و همسرت بهم نزدیکتر و علاقه مندتر باشید

    چون این کوچولو حاصل عشق و علاقه شما دو نفر به همدیگست و وقتی لمسش میکنید و میبینید یکی که از وجود تو و همسرت تو آغوشتونه بیشتر به هم نزدیکتر بشید ... و حتی باعث بشه همدیگرو به همراه نی نی تون محکمتر بغل کنید .... (خیلی رمانتیک شد)

  4. کاربر روبرو از پست مفید malakeh تشکرکرده است .

    ستاره تنها (سه شنبه 02 مهر 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 تیر 96, 19:57
  2. درخواست حذف کاربری، خواهشمند است مدیران سایت توجه فرمایند
    توسط ترنم1 در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 11 آبان 95, 17:13
  3. توروخدا کمکم کنید :با دست بزن و بددهنی و بی منطقی و خودخواهی شوهرم چیکار کنم
    توسط انتخاب اشتباه در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: پنجشنبه 09 مرداد 93, 23:09
  4. گاهی نه توان رفتن هست ، نه توان ماندن
    توسط reihaneh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: جمعه 19 شهریور 89, 00:02
  5. تجربه نيست ولي نظريه است ( توجه ، توجه ، توجه )
    توسط honarmand در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 25 اسفند 86, 18:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:22 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.