جست و جو:

سلام دوستان

به لطف خدا مادرم مشکل حادی نداشتن و از بیمارستان مرخص شدن ... البته خدا می دونه چه بر من گذشت ...

و حالا، همسرم برام یه پیام فرستاده که من دلم راضی به جدایی نیست و دلم نمیاد برم جلو...

ممنونم ازت گیسوکمند عزیزم

پدر و مادر من فوق العاده ناراحت هستن و این اصلا ربطی به من و رفتارهای من نداره اون زنگ پدرشوهرم و عکس العمل زشت اون خانواده بعد از اون جلسه خانوادگی در واقع شوکه و...

ممنونم ازت آرام عزیزم آره واقعا محتاج به دعا هستم ... از دیروز مادرم دچار ناراحتی قلبی شدن و بیمارستان بستری هستن دیروز نتونستم برم سر کار ایییینقدر بهم ریخته هستم که اصلا خودمو فراموش کردم ...

ممنونم دوستان گلم که لطف می کنید وقت میذارید و برام می نویسید :72:

نمی دونید توی این موقعیت بحرانی که الان هستم این نظرات منطقی و بی طرفانه چقدرررر بهم کمک می کنه برای تصمیم گیری و عملکرد صحیح ......

اگر روزی زندگیتون درست شد بدونید
نه خانواده ها و این جلسات ،
نه مراجعه به دفتر طلاق و اتفاقی یه واسطه دیدن برای آشتی
نه تعهد روی کاغذ
هیچ معامله ای نمیتونه محرک اصلاح زندگی باشه ،
تنها چیزی...

ممنونم ازتون دوستان مهربونم :72:

بی نهایت عزیز من خیلی وقت پیش عذرخواهی کردم از ایشون بابت ترک فرودگاه و همچنین از خانوادشون ... ولی نپذیرفتن و گفتن غیرقابل بخششه ... و خیلی وقت پیش خواستم برگردم...

سلام دوستان

پدرشوهرم با پدرم تماس گرفته و پیشنهاد داده هیچ راه حلی نداره و باید توافقی جدا بشن ... شوهرمم خودش اومد باهام صحبت کرد و همینو گفت ... گفت بیا حق و حقوقتو ببخش توافقی جدا شیم چون راه...

سلام دوستان :72:

جلسه تشکیل شد و خیلی مثبت بود ... در مورد حرفام و ناراحتی هام همه حق دادن بهم ... فقط بحث سر عکس العمل های ناگهانی و هیجانی منه که خب همه جا محکومه ...

ظاهرا بدجوری ریخته بودن...

سلام به همه دوستان همدل:72:

آره صبا جان اون کاری که گفتید انجام دادم البته هنوز 14 روز نشده ... خب واقعیتش مشکل اصلی من در حال حاضر بداخلاقی و بدرفتاری، رفتارهای حاکی از بی اعتنایی همسرم و ترجیح...

ممنونم ازت میس بیوتی عزیزم

اره عزیزم همینطوره که میگی ... ولی واقعا متلاشی کردن یه خونه زندگی و جدایی هم به این آسونی ها نیست ... مدام بی قرار و منقلبم ... دلم برای خونه خودم که با چه ذوق و شوقی...

ممنونم ازت fgh عزیز که به زیبایی برام نوشتی :72:

ممنونم از لطف و محبت همه دوستان :72:

فرصتی فراهم شد تا با اون آقا در مورد مسائل پیش اومده صحبت کنیم و ایشون فرمودن چون عصبی هستن من صحبت هامو براش ایمیل کنم که منم همین کارو کردم و سعی کردم ریشه...

یک دُنیا ازت ممنونم صبا جان :72:

چشم حتما از همین امشب شروع می کنم و با آرامش تحلیل می کنم و تصمیم میگیرم ...

سپاسگزارم

ممنونم ازت آنه ماری عزیزم :72:

چقدر قشنگ برام نوشتی ...

شما مثل خواهر خودم حرف میزنی ...

دقیقا دارم همین کارو می کنم تا بتونم به دور از تنش و عصبانیت تصمیم بگیرم ...

نگران نباش همسر...

سلام دوستان
بالاخره تونستم با مشاورم که این مدت تحت نظرش بودیم وقت مشاوره آنلاین بگیرم و ایشون گفتن پیشنهادم جداییه چون شخصیت های شما با هم همخوانی نداره و به هم آسیب میزنید ...واقعیت خییییییلی...

آره نسیم عزیزم می فهمم چی میگی :72:

الان که اون تنش ها خوابیده و یکم آرومتر شدم همش دارم خودمو لعنت می کنم میگم ای کاش عقلمو به کار انداخته بودم باهاش نمیرفتم خونه دوستش ... اگه تو خونه خودمون می...

بله آنه ماری عزیزم این حرفتون کاملا درسته :72:

دلیل صحت حرفتون هم اینه که الان یه جورایی سردرگم و پشیمونم ... نه اینکه به همسرم حق میدم و از دستش ناراحت نیستم نه ! از دستش فوق العاده ناراحت و...

ازت ممنونم آذرمیدخت عزیز :72:

با اینکه اوایل ازدواج خیلی با خانواده همسرم صمیمی بودم و باهاشون رفت و آمد داشتیم همونا خودشون مشکلاتی رو توی رابطه ما آوردن و مسبب بسیاری از اختلافات ما بودن از...

ممنونم آقای m.reza :72:

بله اون پستی که معرفی کردید من مطالعه کردم و اتفاقا خیلی برام جالب بود ... با توجه به این مطلب من فکر می کنم انواع رفتارها و واکنش های من و همسرم در این سفر یا کودک بوده و...

ممنونم از مستانه جان، آقای m.reza و آنه ماری عزیزم که برام نوشتین و صبای عزیز که به مطلب من لطف و توجه داشتین ...

واقعیتش نظراتی که برام نوشته شده رو چند بار با دقت مطالعه کردم و بیشتر از همه...

آره نسیم جان

در ظاهر یه عذرخواهی می کنه که موقتا بحران بخوابه و قائله ختم بشه

ولی وقتی برمی گردم همه رو در کمال تبحر جبران می کنه !! با انواع بی اعتنایی ها و بدرفتاری ها و فحاشی هاش !!

اینکه...

سلام به همه دوستان همدل تالار همدردی

آغاز سال جدید را تبریک میگم و امیدوارم سالی سرشار از برکت و خوشبختی پیش رو داشته باشید

ممنونم از مادر عزیز، آنیتا جان، گیسوکمند مهربون، آقای امید و نسیم...

ممنونم از همه دوستانی که لطف کردن و برام نوشتن

متاسفانه حالم و وضعیتم خیلی خیلی بده

دقیقا حس می کنم دنیام به آخر رسیده

دیگه به هیچ چیز و هیچکس نه امیدی دارم و نه اعتمادی

اگر بخوام بمونم...

با سلام به همه دوستان عزیزم

ممنونم مونا جان، انیسا، مادر و مریم عزیز و آقای امیرحسین که به مطلب من توجه داشتید و برام نظر نوشتید ...

امشب در حالی این مطالب رو می نویسم که دارم به پهنای صورتم...

ممنونم انیسا جان و مریم عزیزم :72:

نه مریم جان تو رو خدا اینجوری نگید ... شما همیشه لطف و بزرگواری داشتی و من از این بابت سپاسگزارم :72::72:

انیسا جان واقعا خودمم فکر می کنم این نوعی ناشکریه...