از کجا معلوم همسرتون الان با شخصه دیگه ای در ارتباط نباشه؟؟!!
نوع: ارسال ها; کاربر: abs
از کجا معلوم همسرتون الان با شخصه دیگه ای در ارتباط نباشه؟؟!!
ممنون گیسو کمند عزیز از پاسخت..من خیلی مسائلی که با همسر دارم رو تشریح نکردم ایشون دقیقا چهارماه پیش در جریان سفری که به اتفاق خانواده من رفته بودیم باهاشون بشدت دعوا کرد و فحاشی و گذشت تا اینکه رفت...
ممنون دوست عزیز بابت پاسخگوییت مقاله بسیار مفیدی بود.من هم خودم هم همسرم تو اون کلاسها و جلسات شرکت می کنیم ولی همسرم لغزش کرد..من خیلی باهاش همدردم طوریکه یه موقعهایی برای دوستم که تعریف می کنم میگه...
سلام خدمت همگی دوستان وقتتون بخیر.من قبلا پست گذاشتم اینجا و از راهنمایی دوستان بهره بردم.حقیقت اینقدر زندگیم بهم ریخته و آشفته است که نمیدونم از کجا شروع کنم وارد جزئیات نمیشم.من سال گذشته متوجه شدم...
دوست عزیز من خودم به واسطه شغلی که دارم بارها مجبور شدم به ماموریت برم گاهی اوقات با یه همکار مرد گاهی اوقات هم با چند تا مرد گاهی با ماشین شرکت گاهی هم با هواپیما....البته من اونموقع نامزد بودم و...
چه جالب..یکی از دلایلی که من خیلی دوست ندارم مهاجرت به کشور خارج رو همین حسه بدیه که همش فکر میکنم همسرم دچار لغزش بشه اونم به خاطر اینه که اینجا هم که هستیم یکی در میون نمازشو میخونه و روزه...
دوست عزیز چرا اینقدر راحت در مورد طلاق و جدایی با وجود داشتن یه فرزند نازنین صجبت می کنین؟
طلاق و جدایی به نظر من باید اخرین راه باشه تا اگرم اتفاق افتاد قابل قبول تر باشه و ظرفیت پذیرشش بالاتر...
راستش منم مشاور نیستم و از اعضای سایت هستم ولی دوست دارم باهاتون همدردی کنم...دوست عزیز به نظر من هم تولد گرفتن تو خونتون اونم با خانوادتون که همسرتون باهاشون مشکل داره اصلا کار درستی نبوده با این...
نمیدونم واقعا چی بگم ولی از صمیم قلب میخام مشکلاتت حل بشه..من یه هفتس فهمیدم همسرم معتاد شده دیگه کم اوردم خیلی داغونم بمیرم برای طفل معصومم:54::54:دعام کن
مایکای عزیز کم و بیش در جریان تاپیک هات هستم و همیشه دنبال کردم چون شخصیت شوهرت خیلی شبیه شوهره منه البته که خیلی بهتر از شوهره منه...ببین عزیزم خیلی خوبه که قبول کرده برید مشاوره همینطوری ادامه بدید...
دوست عزیز من بشدت به مشاوره نیاز دارم ولی همسرم اصلا زیربار نمیره...شما تهران تشریف دارید؟
میشه بگید کجا رفتید و پیش کدوم مشاور رفتین؟
البته اگه تبلیغ میشه ادرس ایمیل بدم برام ایمیل بزنید من قوانین...
خوشبحالتون که جرات این کار رو داشتید و خوشحالم که همه چیز داره خوب پیش میره.
هیچ کس هیچ راهکاری نداره به من بده............
ممنون از راهنماییه دوستان ...من تو خانواده خودم مطرح نمیکنم چون نمیخام تا مطمین نشدم اونا بفهمن یک و اینکه دوست ندارم ارزش شوهرم بیاد پایین پیششون...شوهرم کلا به خاطر نوع تربیتش و ته تاقاری بودنش از...
ممنون از پاسخت..والا یه مدت به دلیل بنایی خونه از هم دور بودیم و تو همین مدت کاری که تازه پیدا کرده بود رو از دست داد چون کارفرماش حقوق نداشت بده و شرکت داشت ورشکست میشد البته شوهره مننم زیادی ناز و...
دوست عزیز منم تا چندماه اخیر همسرم کارش آزاد بود و من شاغل و کارمند..یه جورایی واقعا آزارم میداد رفتاراش..اینو میخام بگم که بعضی چیزایی که گفتی رو منم تو همسرم میدیدم و واقعا اذیت میشدم ولی حس میکنم...
سلام دوستان..من قبلا هم تاپیک زیاد داشتم..
دیروز تو کیف شوهرم قرص متادون پیدا کردم..یه مدتیه رفتاراش تغییر کرده و من شک کرده بودم بهش..البته دوماه پیش هم پیدا کرده بودم تو کیفش که اونموقع بهش گفتم...
سلام دوستان کم و بیش با اوضاع زندگیم آشنا هستین به خاطر همین خیلی مقدمه چینی نمیکنم....من از رفتارهای همسرم واقعا خسته شدم هرچی منفعلانه رفتار میکنم هرچی جلوش درمیام اصلا به هیچ صراطی مستقیم...
اگه تاپیک های منو خونده باشی میبینی که من مشرایطم شبیه شماس و دقیقا دختره سه ساله دارم که خیلی بیشتر از اونچه فکر میکردم می فهمه و درک میکنه...عزیزم همسرت اهل دود و دم و چه میدونم این چیزا نیس؟ یا...
ممنون از پاسخت..قبول دارم اشتباه کردم
خونه جدید رو رفتیم دیروز سند زدیم سه دانگ به نام من و سه دانگ به نام همسرم...دو روزه رفتارش خیلی خوب شده و اون حسه بی مسئولیتو خوابالودگی رو نداره بیشتر با...
دوستان هیچ راهکاری به ذهنتون نمیرسه که من بتونم وضعیت زندگیم رو سامان بدم ....هم همسرم و هم ارتباط با خانوادم رو..خواهش میکنم کمکم کنید من واقعا درمونده ام
چرا هیچکس کمکم نمیکنه و راهکاری ارارئه نمیده
ممنون دوست عزیز بابت پاسختون..چشم سعی خودم رو میکنم ولی باورکنید من هیچکدوم از این حسامو و حرفامو بهش نمیگم..
دخترم حالش بد شده بود و دوروز پیش مرخصی گرفتم نصف شب که پا شدم پاشویش کنم رفتم موبایل...
ای وایه من ..خدایا کمکم کن..تو روخدا بهم بگو چطوری ثابت کنم..الان باید چیکار کنم..بمیرم برای دختره دسته گلم....اون خونه رو همونطور که به نام پدرم بود فروختیم و سهدانگ مغازه ای که شوهرم توش کار میکرد...
تورو خدا کمکم کنین خیلی مستاصل شدم..دیشب ساعت دو ونیم اومد خونه بوی سیگار میداد کلی سین جین ش کردم تا فهمیدم قلیون کشیده رفته بود موتوروشو عوض کنه...واای ولی چشماش خمار همشم عرق میکرد صورتش و دستاش...