سلام من با هیچ کدوم از مسائل کار ندارم فقط بهت میگم با ماهی 700.000هزار خرج روزانه خودتم در نمیاد چه برسه که با این حقوق زندگی مشترک تشکیل بدی
نوع: ارسال ها; کاربر: maedeh120
سلام من با هیچ کدوم از مسائل کار ندارم فقط بهت میگم با ماهی 700.000هزار خرج روزانه خودتم در نمیاد چه برسه که با این حقوق زندگی مشترک تشکیل بدی
سلااااااااام
من کبکم خروس میخونه چون 2تا از امتحانامو دادم اما چطوری دادم مهمه ....
رفتم سر جلسه دیدم اینایی که تو برگه ست هیچ کدومو من نخوندم:311: هرچی پیس پیس میکردم هیچ کسم کمک نمیکرد اونجا...
نه نه به خانوادت نگو بیچاره ای تا اخر عمر ....
هولش بده چه میدونم یه دارویی چیزی بگیر بریز تو غذاش سقط بشه با یه دکتر زنان هماهنگ کن بگو میخوام بچه سقط شه با زنم میام شما به هوای آمپول تقویتی یه...
سلام یعنی الان شما یک سال هست که صیغه هستید؟؟؟؟
سلام به همتون ... فایده نداره اون میدونه ک من دوست ندارم خونمون باشه اما میاد ...
دیشب بهم زنگ زد گفت فردا بعدازظهر دوستم میاد خونتون برا اون خاله یکیم ناخن بکاره منم گفتم الان واسه چی میگی من فردا...
سلام عزیزم فکر نمیکنی خیلی زود باهم صمیمییییییمی شدید و رابطه برقرار کردید؟؟؟
هدف اول رابطه دوستی بود؟رابطه بود؟یا ازدواج؟
عزیزم خانوادش حتما این موقعیت رو دیدن برای پسرشون ک میخوان براش زن بگیرن...
اخه میدونی پونه جان به دل نشستن خیلی مهم هستش
الان چند وقت که با ایشون در ارتباطی و هنوز به دلت نشسته ...
از اون مورد های دیگت هم بگو ...
سلام پونه جان عنوان تاپیکت گویای مشکلت نیست از مثلث زیر پستت درخواست بده عنوانش رو تغییر بدن ...
خب یکم توضیح بده درباره خواستگارت که معیارهات چی هستش؟
چند سالتونه؟میزان تحصیلات؟شرایط فرهنگی و...
سلام دوست عزیز
الان همه خیلی ظاهر بین شدم و یکی از ارکان اصلی مکالمه حضوری ظاهر (تیپ) هستش که باعث جذب طرف مقابل میشه ...
به نظر من اگر سعی کنی کمی از جو اداری فاصله بگیری از رنگ های متنوع...
سلام به همه دوستان
من که واسه خودم فکر میکنم ازدواج یه امر غیر ممکن هست و اصلا نمیتونم باور کنم یه روزی ازدواج میکنم
ایشالله هرکس که مجرد خدا یکی رو سر راهش قرار بده که باهم خوشبخت بشن و عاشقانه...
ازدواج؟؟؟؟؟؟17 سالته به ازدواج داری فکر میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با 17 سال سن به بلوغ فکری و اجتماعی رسیدی؟؟؟
تنهایی به این نتیجه رسیدی؟؟؟؟؟؟
سخته دو هفته تنها باشی تو یه شهری که هیچکسی رو نداری ...
واقعا نمیدونم ....
وااااااااااااااااای آنیتا جون بهت تبریک میگم عزیزم:104::310::72::72:
ایشالله که خیره به سلامتی خانومی ...خیلی خوشحالم ....
تو خوشبخت میشی اینو من مطمئنم چون تا به الان هم خوشبخت بودی عزیزم .......
دختر بیخیال جان دقیقا گزینه سوم که گفتی هستش ...
دیشب صحبت کردیم گفت فعلا مامانت امتحان داره من نمیام اما هر وقت تنها بودی میام ... منم حرفی نزدم گفت تو که نمیای خونه ما منم تعارفت نمیکنم گفتم میام...
سلام بارن جان چند وقت پیش مینا یه تاپیک زده بود درباره ازدواج با غیر همشهری
http://www.hamdardi.net/thread-36404.html
به هرحال هر هر ازدواجی به طبع یه مشکلاتی با خودش داره ... اگه فکر میکنی بقیه...
دختر بیخیال جان قبلا پولاشو خرج خانوادش میکرد که باهاشون زندگی میکردیم الان خودشم پشیمون میگفت اگه پس انداز کرده بودم تا حالا خونه خریده بودم ...
الان هرچی در میاره میده کرایه خونه و هزینه های جاری...
من هیچ پستی رو نخوندم ببخشید فقط از روی متن تاپیک نظرمو میدم
هیچ وقت زندگیتون رو فدای مردم نکنید
بیش از حد بهشون محبن نکنید
اول خودتون رو در نظر بگبربد آخر مردم رو
اگه میخوای موفق بشی باید دلسنگ...
سلام به همگیتون ....
منم که یه روز خوبم یه روز ای بد نیستم یه روزم پر از موجای منفی ....
امروز تولد یکی از بچه های دانشگاه هستش میخواستم مرخصی بگیرم ساعت 3 برم اما دوباره تو محل کار یه سوتی دادم...
سلام بهنظرم تصمیمت برای جدایی تصمیم خوبیه ...
نشونه های شکست تو زندگی از الان نمایان هستش ....
زندگیتو خراب نکن ...
تا عقد نکردید و اتفاقی و وابستگی پیش نیومده قضیه رو تموم کنید .
واااااااای دختر بیخیال جان ممنونم از وقتی که گذاشتی:104::43:
نمیدونم از کجا شروع کنم به جواب دادن
من کلا ذهن مغشوشی دارم که حتی تو لباس پوشیدنم دست خطم میز محل کارم اتاق خونمون میشه اینو تشخیص داد...
مرسی گلاره جان و شیدا جان
گلاره جان نه به خاطر خالم نیست خالم نزدیک 1 سال هست که عقد کردست ... واقعا دلیلشو نمیدونم چرا همش خونه ماست تا یه حرفی میزنی میزنه زیر گریه من زندگی خوبی ندارم مجبورم که...
اگه کارت رو دوست داری برو پیشنهاد تایم کاری رو بده و خودتو خلاص کن
و خواروشکر کن که کارفرمای خوبی داری ... اینجارو ندیدی با اینکه ما 13 نفر بیشتر نیستیم اما همه زیراب همدیگرو میزنن و باهم خوب نیستن...
مرسی عزیزم از نظرت
با اینکه خونشون اصلا راحت نیستم با اینکه یه مادر بزرگ دارم یه عالمه مهربون ..اما میرم امشب میرم خونشون ... تا اون نیاد دختره ی پرو ...
آخه از خونه خودشون خبر نداره اصلا یهو...
سلام مثل اینکه خیلی موقتی بود چون دیشب مجدد خونمون بود ... باور کنید ما سالی یه بار اونجا نمیریم یعنی من با اینکه کوچه بالاییه اما اون خیلی میاد ...
تو رو خدا یه راه حل درست بدید که حرمت ها شکسته...
سلام آبی جونم
خیلی از نوشته هات ناراحت شدم:47:
آخه تو همیشه منو راهنمایی میکردی اما الان خودت دلت پره ...
من نمیدونم موقعیت ازدواج برات هست یا نه اما سعی کن یکی رو واسه خودت جور کنی
مادرت الان...