-
سلام دوست عزیز. گفته های دیگرون رو اویزه گوشت کن. حتما نتیجه میگیری. خودتو نباز.
حتما سند سازی کن. یعنی مدرک جور کن.
حتما درست صحبت کن.
پیش خودت بگو حق داره توهین و تحقیر و دروغ سر هم کنه چون باید پول بده مهریه بده نفقه بده.
پس توام اماده هر مدل واکنش و حرفی باش.
عصبانی شد داد زد دروغ گفت بزار حرفاش تموم شه یه نفس بکش و تو شروع کن اروم و شمرده و مظلومانه
جوری صحبت کن که زمینه طلاق از طرف ایشون بوده.
قمار بازی و وام و پرداخت ها و خروج غیر قانونی برادرش رو اعلام کن.
تهدید های مکررر و حرفای اتمام حجتی اخرین روز رو برای دادگاه اعلام کن.
حتما مشاوره حقوقی برو تمام حرفها لغت ها و کلماتی که مناسبه یاد بگیر که توی دادگاه قانونی صحبت کنی. (همه وکلا مشاوره حقوقی ساعتی دارن. عصر برو )
مطمئن باش حتی از برچسب زدن به حیثیت خونوادگی شما هم کوتاهی نمیکنه چون باید پوووووول بده و هر کاری میکنه تا نده.
پس پیش خودت خودخوری نکن که چطور میتونه و چرا و چرا... چون پول شده میزان سنجش ادمها غیرتشون حیثیتشون وفاداریشون زندگیشون و عشقشون. پس خودتو نباز. محکم باشی یه عمررررر باعث افتخار خودت و خانواده ات هستی و همینطور موفق در زندگی اینده ات.
ارزوهای خوب برات دارم.
-
اگه میتونستی وکیل بگیری خوب بود. چون شما الان خیلی ناراحتی و ممکنه تعادل فکری خوبی نداشته یاشی. گاهی احساسی یا هیجانی رفتار کنی و حکم اشتباه برات زده بشه.
خانم هم هستی و به قول خودت قاضی به حرف مرد بیشتر توجه میکرده. با وکیل احساس قدرت بیشتری میکنی.
نگران نباش واقعا خدا خیلی دوستت داشته که قبل از شروع زندگی مشترک و پیش آمدن اتفاقات بدتر و حضور طفل بیگناه، متوجه ذات همسر و خانوادش شدی!!!
پیروز باشی :323:
-
مرسی از مهند، دختر آریایی عروس اسفند،شادی و همه دوستانی که پیام میدین و انرژی مثبت میدین.
امروز عصر پیش وکیل رفتم مشاوره که حرفایی که قراره بزنم رو بررسی کنه ولی خب متوجه شدم وقتی نه مالی بنامش هست نه الان اطلاع دقیقی دارم که جایی شاغل هست یانه نمیشه خیلی امیدوار به نتیجه خوب برای پیش قسط و اقساط باشم. ولی فعلا حرفایی رو درمورد بازار کار رشته تحصیلی و پس انداز درآمدش طی مدت دوران عقد و شغل آزاد بازاری صحبت کنم.برام دعا کنید نتیجه مثبتی بگیرم چون واقعا طرف مقابلم اگه مهریه رو اقساط کنه حکم ممنوع الخروجش میشکنه و صدرصد قاچاقی میره خارج که اقساط مهریه رو نده.
دعا کنید برام خیلی محتاجم به دعاتون.
داغونم آخه امروز متوجه شدم اقساط وام هاشم که فامیل های من ضامنش بودن رو پرداخت نکرده و از حساب ضامن کم کردن و ضامن به من اطلاع داده.من موندم چه کنم با این همه نامردی
-
من نمیفهمم چرا تا ادم دلبسته یه نفر میشه دیگه هست و نیستشو میبازه. اخه چرا باید فامیلت ضامن وام همسرت بشه. همسرت مگه خداست که همه رو به دست و پا انداختی برای راه افتادن کارش؟!
باباااااا ازدواج چه سنتی چه مدرت یه سری تعهدات داره ترو خدااااااا یاد بگیرید. شوهر خدا نیست. زن پیغمبر نیست که هر چی گفت چشم بسته بگید چشم و بدویید اینور اونور که یکوقت ناراحتیشو نبینید.
مردی که برای زندگیش جون نکنه زحمت نکشه تلاش نکنه بی هدف و لاابالی میشه. قمار باز میشه. بی فکر و بی مسئولیت میشه.
والا من خونه پدرم با همسر زندگی میکنیم از روز اول یه قرار داد نوشتیم و پول پیش و کرایه به اندازه بقیه مستاجراش نوشتیم. هر ماه کرایه میدیم. منم میتونستم بگم اول زندگیه قسط و قرض داریم بابام مفتی بزاره بشینیم خونش. والا بابام راضی نبود ما کرایه و پیش بدیم.
ولی دو دو تا چهارتا کن! برای چی داماد نباید کرایه بده؟ چرا نباید هزینه کنه؟
چرا باید فکر رو بندازیم تو سرش که اقا تو فقط اخماتو وا کن ما گره گشاییم؟!
چرا؟!
من سر کار میرم تمام دریافتیهامونو میریزیم وسط اول اقساط رو جدا میکنیم کرایه رو جدا میکنیم پس انداز رو جدا با حقوق من میکنیم و با باقی مونده حقوق همسر زندگی میکنیم.
دلیلی نداره از اول هی به هم سرویس الکی بدیم که بعد ها بشه وظیفه.
والا برای وام ازدواج هم همسر ضامن درست درمونی نداشت و من خیلی ضامن داشتم. اما انگار نه انگار. مردی که یه ضامن نتونه جور کنه ببخشیدا به درد همون فضای مجازی میخوره لاغیر.
باور کنید دخترای مظلوم و دست و پا چلفتی مردایی گیرشون میاد که همه کار براشون میکنن. چون جاهاشون عوض نشده. و دختر نخواسته جاشو با همسر عوض کنه.
بابت فرارش به خارج و عدم پرداخت اقساط پدرشو ضامن کنه که بتونی از اون بگیری. ببین میشه یا نه. دفترچه قسط وامشم که نمیده بده باباش. بگو من ضمانت میخوام برای اقساطی شدن مهریه.
-
رفتم امروز دادگاه. و جلسه دوم که دادگاه اعسار بود برگزار شد.خیلیییی حالم بد شده مجددا و خیلی استرس گرفتم ولی بلاخره حرفامو زدم و طرف مقابلم گفت من شاید بتونم چهارماهی یک سکه بدم و من راضی نشدم وگفتم حداقلش ماهی دوسکه بده.و چون اختلاف زیادی بین نظرات و درخواستمون بود ،کشید به جلسه بعدی. ولی واقعا پیر میشم با هربار انقد استرس هربار رویارویی با خوده طرفم.امروز با اینکه خیلی علیهش حرف زدم ولی بعد دادگاه نمیدونم چرا ایستادم یه جایی قایمکی نگاهش میکردم، نمیدونم چرا دلم میخواست نگاهش کنم، یاد گذشتمون افتادم که چطور بودیم چی شدیم😭😭😭
وکیلش بهم گفت بیا دفترم توافقی حلش کنیم تمام شه که بیشتر از این کش پیدا نکنه. نمیدونم چی کنم😭😭😭
اول بخوام طلب ها و وام هاشو صفر کنه بعد مبلغ کمی از مهریه رو هم بخوامو همه چیو تمام کنم، یا که نه همون روال قانونی رو طی کنم بهتره؟چون میدونن دادگاه نفقه هم به سوده منه بیشتر
-
روزنیکا جان خیلی خوبه که محکم سر حرفت ایستادی. حتما هم روند به میل تو پیش میره که قاضی سریع با 4 ماه یکی اوشون موافقت نکرده و به جلسه بعدی کشیده شده. به نظرم یه لیست دارایی از پدر و مادرش هم تونستی تهیه کن و بگو که اونا تضمین ازدواج و مخارج داده بودن. حتما بدیهی های بانکی که برات پیش اورده رو نشون دادگاه بده. اصلا هم توافق نکن. بزار کش پیدا کنه.
فکر نکن که اذیت میشی چون این حق توئه که داشته پامال میشده حالا به اسم احترام به اسم گذشت به اسم سکوت و خودخوری کش اومده ولی هرچقدر طول بکشه اندازه دوره نامزدیت طول نمیکشه. پس بزار اینقدر بیاد و بره تا بدونه خراب کردن زندگی یه ادم به همین اسونیا نیست.
باز هم پیش مشاور حقوقی برو. هم هزینه کمتری بابت وکیل میدی هم میتونی خودت جریان رو دست بگیری و بیشتر و مطمئن تر قدم برداری.
اینکار باعث میشه توام یاد بگیری که زندگی عشقم و فدات شم های دوران خوشی نیست.
این روی سکه هم داره که باید همیشه به خاطر داشته باشیم.
برای همین هم هست که من مخالف 14 تا سکه و بخشیدن مهریه و این حرفای مسخره هستم.
وقتی داماد از مهریه بالا میترسه یعنی به عروس اطمینان نداره. یعنی میترسه که یه وقت طلب مهریه کنه. پس چرا عروس از تفکر داماد نترسه؟! چرا عروس نباید به این فکر کنه که ممکنه ورق برگرده و مرد هزار رنگ از آب دربیاد.
همیشه منطق پیش رو بگیرید. احساسات کم و زیادش میگذره ولی عواقب این احساسات پدر ادمو در میاره.
موفق باشی رزنیکا جان.