با شوهر کنترلگر چطوری رفتار کنیم؟

سلام به همه دوستان:72:
من بتازگی باهاتون آشنا شدم ولی خیلی تونستم ازتون کمک بگیرم و روی رفتارام و رابطم با همسرم خیلی تاثیر داشته، پس خیلی ازتون ممنونم:43:
من و همسرم هر دو دانشجوی دکتری هستیم و یه پسر کوچولو 4 ماهه داریم. همدیگرو خیلی دوست داریم و زندگی خوبی هم داریم. فقط یه سری مشکلاتی داریم که نمی دونم چطوری می تونم از بین ببرمشون.
اول اینکه همسرم خیلی روحیه کنترل کردن داره، مثلا در مورد همه چیز من باید باهاش مشورت کنم.حتی چزیی ترین مواردم روشون نظر میده و بصورت مستقیم نظر من کاربرد نداره.من دختر خیلی مستقلی بودم و این اذیتم می کنه که اصلا نظراتمو نمی تونم بصورت مستقیم بگم. مثلا مسواک باید جاش اینجا باشه یا بچه رو بیرون نبر و ....
دوم اینکه از حرفای زشت خیلی استفاده می کنه توی صحبت های 2 نفرمون، چه وقتی عصبانی میشه و چه وقتی شوخی می کنه.و این خیلی براش عادیه و میگه همه پسرها همینطورن و داداشای
تو سوسول هستن. من نمی دونم باید چیکار کنم در این مورد!؟:158:
ممنون میشم تو این 2 مورد کمکم کنید

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط firelight222

سلام به همه دوستان:72:
من بتازگی باهاتون آشنا شدم ولی خیلی تونستم ازتون کمک بگیرم و روی رفتارام و رابطم با همسرم خیلی تاثیر داشته، پس خیلی ازتون ممنونم:43:
من و همسرم هر دو دانشجوی دکتری هستیم و یه پسر کوچولو 4 ماهه داریم. همدیگرو خیلی دوست داریم و زندگی خوبی هم داریم. فقط یه سری مشکلاتی داریم که نمی دونم چطوری می تونم از بین ببرمشون.
اول اینکه همسرم خیلی روحیه کنترل کردن داره، مثلا در مورد همه چیز من باید باهاش مشورت کنم.حتی چزیی ترین مواردم روشون نظر میده و بصورت مستقیم نظر من کاربرد نداره.من دختر خیلی مستقلی بودم و این اذیتم می کنه که اصلا نظراتمو نمی تونم بصورت مستقیم بگم. مثلا مسواک باید جاش اینجا باشه یا بچه رو بیرون نبر و ....
دوم اینکه از حرفای زشت خیلی استفاده می کنه توی صحبت های 2 نفرمون، چه وقتی عصبانی میشه و چه وقتی شوخی می کنه.و این خیلی براش عادیه و میگه همه پسرها همینطورن و داداشای
تو سوسول هستن. من نمی دونم باید چیکار کنم در این مورد!؟:158:
ممنون میشم تو این 2 مورد کمکم کنید

---

چندتا نمونه دیگه از کنترل گر بودنش مثال میزنم:
من خودم کارمندم و حقوق خوبی دارم ولی حق ندارم از حقوقم واسه خودم خرج کنم بدون اجازه ایشون. مثلا یه گوشی می خواستم بخرم با هزار منت قرار شد واسه تولدم بخره دیشبم سر یه بحث بیخودی شدید عصبانی شد و گفت نمی خرم.
اگر مثلا مامانش بمن بگه بریم فلانجا من نمی تونم خودم مثلا بگم نه نمی تونم باید قبلش بهش گفته باشم و اجازه داده باشه که معمولا هم نمیده!
فوق العاده هم زود عصبانی میشه چیز پرت می کنه و حرفای زشت میزنه
توروخدا راهنماییم کنید چه برخوردی باید بکنم

دوست خوبم شوهرت اول یه عیب بزرگ داره که اصلا اونو اینجا به حساب نیاوردی ... اونم اینکه زود عصبی میشه و در حالت عصبانیتش هم امنیت جانی شما رو به خطر میندازه به نظرم این از 2 موردی که شما گفتی مهمتره ... بهتره اول در این مورد مشاوره بگیرید

ممنون هم اوای عزیز از پاسخت:72:
راستش بزرگترین مشکل زندگیمونم همین زود عصبانی شدنشه
اولین بار توی عقد وقتی مسافرت بودیم دیدم که فوق العاده واسم عجیب بود چون تاحالا چنین رفتاری رو ندیده بودم تو زندگیم. همیشه وقتی عصبانی میشد منم جوابشو می دادم و خیلی شدید می شد. البته دست بزن نداشته تاحالا خداروشکر. اما تو همین سایت همدیردی مطالبی رو در مورد شوهران عصبی خوندم کمکم کرد. چون دیدم بعد بچه دار شدنمون این واسه روحیه بچمون خیلی بده.
دیگه عصبانی میشه جواب نمیدم و میرم تو اتاق. دیشب همین کارو کردم و فکر کردم تموم شده ولی امروز دیدم هنوز ناراحته و ادامه داره انگار
خدا بخیر کنه!

راستش عزیزم تنها راه حل مشکلت گوش کردن به سخنرانی کلی مرد به خدا قسم که مشکل از شماست وابراز درخواستتون شمارابه خدا به جون بچه اتون این سخنرانی گوش کنیداون وقته که علت کارای همسرتم می فهمی شوهرمن هزاربار از همسر شما بدتر بود ولی الان میفهم


لطفا تمام خانم های تالار به خودشون واجب کنند که این سخنرانی گوش کنند خواهش میکنم تمنا میکنم شمارو خانمها قسم به عزیز ترین کس تون این سخنرانی بادقت وچند بار گوش کنیدkelidemard

ممنون کیاناا عزیز
دارم دانلود میکنم و حتما حتماگوش میدم.
فقط واقعا رفتار همسرتون تغییر کرد؟
همسر من از چیزایی ناراحت.میشه که اصلا بذارم قابل درک نیست. شاید همینطور که شما میگید نحوه حرف زدن و گفتار من موثره, نمیدونم!
مثلا دیروز و امروز به بهترین نحو گذشت و هر کاری از دستش برمیومد انجام داد واسه تولدم و خوشحال نکردنم.اما امشب قرار بود واسه صبح کله پاچه بزارم.منم گذاشتم توی قابلمه و رفتم خوابیدم.بهم گفت باید 2ساعت یکبار بیای بهش سربازانی. منم گفتم خوجوابم میاد و نمی.تونم صبح زود می‌گزارم تو زودپزِیهو شروع کرد به داد زدن که خوابت واست مهمه و حرفای زشت در این مورد. منم تا الان که 4صبحه بیدار موندم بپزه و بعد بخوابم.نمیدونم کارم درسته یا نه!
ولی از حرفاش ناراحت شدم و میخوام ثابت کنم اینطور نیست. با اینکه واقعا درست نبود انتظارش بنظرم

سلام خوشحالم که به حرفم گوش کردی عزیزم
اره واقعا موثره مثلا در مورد موضئع گوشی مردها نیاز به بزرگی دارند دوست دارند نیاز های همسرشون براورده کنند شما وقتی میخوای گوشی که دوست داری از پول خودت بخری این احساس تامین از شوهرت میگیری دیدی شوهرت گفت من خودم برات میخرم میدونی یعنی چی یعنی بزار من نیازت براورده کنم بذار من بفهم اینقدر مرد هستم که اون چیزی که توبخوای خودم برات بخرم
شما وقتی این تامین بزرگی از شوهرتون میگیرید ایشون یک جور دیگه این بزرگی رو میخواد به دست بیاره مثل همین زور گفتن ها می خواد اذیتت کنه که منت بکشی که این بزرگی واحساس تامین شدنش ارضا بشه
عزیزم مردها چند دسته یک عده مثل شوهر شما من چون زندگی همسرشون دوست دارند شروع به اذیت کردن همسرشون می کنند که همش منت بکشه همش بازم منت بکشه واسه کوچیکترین چیزها ویک عده که کم هم نیستند میرند دنبال ادم های که بهشون نیازمند باشند واین احساس بزرگی از اون ها بگیرند مثلا مادر پدر یا دوست دختر زن های صیغه ای
دسته سوم هم دچار افسردگی بی خیالی هستند

حالا میفهمی که چقدر همسر خوبی داری

برای من این سخنرانی معجزه بود عزیزم امتحان کن موبه :43:مو بعد خودت میفهمی