-
سلام
کوچیک بودن انگشتات مشکل نیست،اطمینان داشته باش که شوهرتم شمارو میبخشه...ولی اگر هم ناراحت بشه بخاطر نبود صداقته.
بنظر من saededراه خوبی پیشنهاد کرد،اینکه با خنده قضیه رو بگی...
ذهنت رو هم زیاد رو این قضیه درگیر نکن چون اینقدرا مهم نیست،بجای اذیت کردن خودت هرچه زودتر این قضیه رو باشوهرت درمیون بزار،البته بهتره مستقیم بگی نه با وایبر و...
و اینکه سعی کن وقتی با شوهرت در مورد این قضیه حرف میزنی خودتو یکم ناراحت نشون بده که چرا این قضیه رو دیر گفتی...
با ارزوی خوشبختی وسعادت برای هر دونفرتون
-
سلام عروس خانم گل:72: تبریک می گم ازدواجت رو و امیدوارم همیشه زندگی مشترکتون پر از شادی و مهر باشه :43:
1- اینکه ظاهر شما چطور باشه که برای همسرت جذاب باشی، بخشی است مربوط به گذشته. حالا که ایشون شما رو انتخاب کردن، پس حتما مورد پسندشون بودی. نگران سلیقه همسرت هم نباش. پسرها روز خواستگاری اینقدر دقیق میشن که همه جزئیات ممکن رو می بینن. همسر من خط اتوی مقنعه من رو چک کرده بود یه روز:311:
2- این ایرادهای جزئی، که همه کم و بیش دارن، هیچ مشکلی برای زندگی مشترک ( چه ارتباط جسمیتون، چه ارتباط روانی و عاطفیتون) بوجود نخواهد آورد، این رو با هر مشاوری در میون بذاری بهت میگه. میزان رضایت همسرت از رابطه شما، مولفه های دیگری داره که انگشتای شما توش گمه. مگر اینکه خودت اینقدر بزرگ کنی و تو چشم همسرت فرو کنی که راه دیگه ای براش نمونه. دست بردار و بیخود همسرت رو حساس نکن و به جاش عشقولانه هاتون برس.
3- این رو فراموش کن که خانواده همسرت چه فکری میکنن و چه قضاوتی می کنن. اصلا مهم نیست مگر اینکه خودت بهش وزن بدی. از همین الان که ابتدای زندگی هستی، خط قرمزهایی برای خودت قائل شو. مثلا دیگران نباید رابطه شما و همسرت رو شکل بدن. به هیچ صورتی اجازه نده کسی بین تو و همسرت قرار بگیره. منظورم این نیست که باهاشون قطع ارتباط کنی یا گوشه گیری کنی ها . نه. منظورم اینه که اگر روزی حرفی هم زدن، خوب برداشت کن و به خودت نگیر و رد شو. یاد بگیر که چطور در برابر دیگران واکنش خنثی کننده داشته باشی. این مورد هم فرصت خوبیه برای تمرین. مثلا اگر یک روز اشاره کردن که چرا اون یکی پات کوتاه تره، بخند و بگو "والا من از دوره بچگی شیطون بودم و تو شکم مامانم طی یک لنگ و لگد، مامانم رو زدم زمین و پای خودمم شکسته. البته بدم نیستا! الان هر وقت بخوام به هدفم برسم، اول با پای راستم میرم، چون زودتر می رسم :biggrin:" خلاصه بخند به این قضیه و آسون بگیر تا بقیه هم همینطور فکر کنن.
4- ای کاش به همسرت هم نگفته بودی، یا دست کم در موقعیتی طنز آلود مثه بالا می گفتی، مثلا یه روز که نشستید، می گفتی "راستی اینا رو دیده بودی؟ یکیشون خیلی عجله داره، اون یکی پر حوصله است:biggrin:" به همین سادگی تمام می شد و می خندید و برای تو هم حل میشد. تازه من اگر جای تو بودم، کلی از دلسوزی همسر به نفع خودم استفاده می کردم که " می بینی در همون عنفوان نوزادی چقدر درد کشیدم ؟ می ینی چقدر صبورم؟" کلی قربون صدقه ات می رفت بجاش و دلش قیلی ویلی می رفت.... حالا هم دیر نشده. برای پاهات اسم بذار "عجول و مجول" هر وقت همسرت اشاره کرد به اون پیغام وایبری این دو نفر رو با شوخی و خنده بهش معرفی کن.
5- از زندگیت و این فرصت ناب نامزدی، لذت ببر. دیگه تکرار نمیشه :72: