هیچ برنامه ای برای زندگی ام ندارم!
سلام
من هیچ برنامه ای برای زندگی ام ندارم. به رشته ای که خوندم علاقه ندارم و نداشتم! هنوز هم بعد از گذشت این همه سال باز علاقه ندارم. فقط به این دلیل ادامه دادم و به اینجا رسیدم ؛ چون برنامه ی دیگه ای برای زندگی ام نداشتم. هیچ علاقه مندی ای ندارم. الان همه اطرافیانم نگاهشون به من هست . چرا از رشته ای که خوندی استفاده نمیکنی! برو سرکار. ازدواج رو که تکلیفش رو مشخص کردم. اصلا بهش فکر هم نمیکنم. می مونه باز درس خوندن یا سرکار رفتن. کاری که مربوط به رشته ام بره اصلا شرایط و روحیه لازم رو براش ندارم. چند بار دوستام یا خانواده کار پیشنهاد دادن. یک بارش که رفتم همون اول هنوز فرم رو که پر نکرده بودم، فهمیدم محیط چی جوری هست، تمایل به کار نداشتم. پدرم همراهم بود وگرنه می رفتم بیرون. دوست ندارم خانواده بدونن من با رشته تحصیلی ام مشکل دارم. از ساعت 8 صبح موندم تا یک و نیم. سردرد و تهوع داشتم. نمی تونم توی اون محیط حتی یه لیوان آب بخورم چه برسه به اینکه کار کنم! یه بار دیگه هم یه جای دیگه رفتم با مصاحبه گر مشکل داشتم! از نوع برخوردش خوشم نیومد . بار سوم هم خواهرم یه جا رو گفت که با مکان و افراد اونجا نمی تونستم بسازم و اینکه شاید مثلا باید تظاهر می کردم به اینکه یه سری عقاید دارم. الان خانواده اصرار دارن باز برم دنبال یه کار دیگه!
اصلا آدم مگه کار نکنه چی میشه؟!
الان نمیدونم چرا هر روز از خواب بیدار میشم! غذا میخورم! کتاب می خونم! که چی؟
از روانشناس بودن و روانشناس شدن بدم میاد! از هرچی روانشناس تو دنیا هست بدم میاد.
یه فایل ورد دارم فقط توی اون تا حدودی تونستم هر چی میخوام بگم. اگه به روانشناس مراجعه کنم نمی تونم حرف بزنم. چندبار این کار رو کردم. ولی فایده نداشته. شرایط جلسه جوری پیش میره که به بیراهه میرسه! اصلا مشکل مطرح نمیشه.
حتی در فضای مجازی هم نتونستم با یه روانشناس ارتباط برقرار کنم. از تو فضای مجازی هم سرم فریاد می کشند!
جای من بودین چی کار میکردین؟!