-
درسته که حضانت بچه را به پدرش دادی اما وظیفه مادری از شما سلب نشده است. شما نمی توانی تمام عمرت را بدون مادری کردن برای بچه ات بگذرانی. شما احتیاج دارید مادر بچه تان باشید. این از همه چیز بیشتر باعث آرامش شما خواهد شد. به هر حال اگر هم احتمال آزار همسرتان باشد باز هم شما مادر هستید. اصلا مادر بودن به خاطر سختی هایش مقدس است. شما که می گویید شوهرتان مشکلات رفتاری دارد نباید بچه تان را تنها رها کنید. حتی اگر ازدواج هم بکنید و بچه دیگری بیاورید باز هم مادر این دختر کوچولو هستید. او به شدت به شما احتیاج دارد. وگرنه خدا می داند چه بلایی سرش می آید. خواهش می کنم به بچه تان رسیدگی کنید.
-
سلام.در جواب این دوست عزیز باید بگم که شوهر من باوجود 1/5 سال که ازطلاقمون میگذره،هنوز ازدواج نکرده و خونه مادرش زندگی میکنه.بچه منو هم مادرش وخواهراش که همشون مجردند نگه میدارن.
خونواده همسر من و خود همسرم با اینکه درمورد من ظلمهای بزرگی کردند؛و با من(به عنوان فرزند یک غریبه!) بدرفتار و بی انصاف بودند؛ولی در مورد بچه های خودشون(که فرزند من هم بعنوان نوه شماملش میشه!) خیلی دلسوز و مهربان هستند.و من باشناختی که از اونا دارم میدونم بچمو خوب نگه میدارن.
دوستان ؛
من بعد ازینکه بچه رو بردند، کابوسهای وحشتناکی رو گذروندم.اما مقاومت کردم و بچه رو نگرفتم. که یکی از دلایلش همونطور که بهش اشاره کردم اخلاق شوهر سابقمه.من شک ندارم که اگه بچه رو میگرفتم به کوچکترین بهانه ای حتی به بهانه تب کردن بچه؛پای منو به دادگاه و دادسرا باز میکرد.همونطور که وقتی من واسه بچه حامله بودم بارها منو به عناوین مختلف مثلا : عدم تمکین، دادخواست ازدواج مجدد و... به دادگاه کشوند.
پس صلاح رو دراین دونستم که بخاطر خود بچه ازش بگذرم تا تو این دعواها فدا نشه.