میخوایم سنمونو کم کنیم

سلام خدمت دوستان عزیز همدردی تاپیک قبلیم عنوانش ( برای ما 5 خواهر دعا کنید) که خیلی از دوستان عزیز خوندین و راهنمایی فرمودین.باتوجه به اینکه منو خواهرام خیلی خیلی خیلی از لحاظ ظاهری کم سن نشون میدیم با خواهرام تصمیم گرفتیم که شناسنامه هامونو عوض کنیم و اگه امکانش باشه سنمونو کم کنیم،چون خیلی دیگه سنمون بالا رفته هم واسه استخدامی بد میشه هم اینکه از احیانا خواستگاری پیدا شد 100% از ما کوچکتر خواهد بود.بخدا به هرکی میگیم سن و سالمون اینه شاخ در میارن به نظر شما از کجا باید شروع کنیم؟آیا شدنی هست؟باید به کجا و کی مراجعه کنیم؟

سلام دوست عزیز:72:

منم تاپیک قبلیت رو خونده بودم
ولی متوجه یه چیزی شدم
البته ممکنه اشتباه کنم ولی رک میگم

دوستان خیلی راهکار بهت نشون دادن اما شما اصلا توجه نکردید برای بهبود زندگتون به اون ها توجه نکنید
به نظر میرسید که شما دنبال یه میانبر بودید که راحت به مقصد برسید در حالی که مقصدی مشخص نیست
نمیدونم از نظر من شوهر و کار مقصد نیستند یکی از امورات زندگی ان که باید خودمون به شخصه براش تلاش کنیم
و غیر ازین نیست .

مقصد خود جریان زندگیه . مهم اینه که خشت به خشتشو درست کنار هم بذاری نتیجه با خدا

این راهی که گفتید به نظر یه خشت کج میاد
که نه تنها مشکلی رو حل نمیکنه رو جوانب زندگیتون هم تاثیر میذاره
یه حالت مصنوعی که ارزشی نداره و سیاه کاریه
خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج

من قبلا با شما اشنایی داشتم میدونم با نوشتن این ها شاید جبهه بگیری و بگی اینو باش نفسش از جای گرم در میاد نه اصلا اینطور نیست من خودم سرد و گرم چشیده ام .

دوست عزیز این تنگنایی که شما بهش رسیدی شاید یه هشداره تا تغییری در زندگیتون ایجاد کنید اما از راه رو راستی از راه پذیرش اونچه که هست و تغییر واقعی اون ها نه صوری .

عزیزما که اینجا فیلم بازی نمیکنیم که قضیه رو با کوچک تر کردن سن ماست مالی کنیم باید حقیقی باشیم .
مثل دور زدن مانعه ...ممکنه بتونی دورش بزنی اما مطمان باش اگه درست حلش نکنی چند متر جلوتر بزرگتر ازون راهتو سد میکنه که دورش هم نمیشه زد.
امیدوارم منظورمو رسونده باشم .


همونطور که قبلا هم نوشته بودم راه شما راضی شدن به یه کاری که شاید جایگاه اجتماعی نداره و جور کردن یه سرمایه بود که بتونید یه کاسبی راه بندازید مثل سالن یا مغازه .
ولی شما میخاستید مستقیما یه جایی استخدام شید یا فورا یه سرمایه داشته باشین تا بتونید کاری کنید
بدون نردبون میخاستید برین پشت بوم .
نمیدونم شاید به خاطرا ضطرابیه که دارید
اضطراب عقب موندن از زندگی ازدواج نکردن موفق نشدن .
من پیشنهاد میدم نترسید عجله نکنید اما حتما یه کاری کنید .

بدون تامین نیازهای اولیه نمیشه خیلی از زندگی انتظار داشت نمیشه انتظار ازدواج خوب رو داشت .
پله پله برین جلو
این زمان بره ولی مطمان باشین نتیجه میگیرین .

پ.ن: در ضمن کوچک کردن سن این همه دختر به این راحتی هم نیست فکر نکنم همچین چیزی باشه.

فرشته اردیبهشت از کجا میدونی توجه نکردیم؟:47:آدما تا وقتی جای هم نباشن نمیتونن همو درک کنن
ما 5 تا دختر مثل 5 تا کارگر مرد ساعت 6 صبح از خواب بیدار شدیم بدون اینکه کسی بفهمه رفتیم کارگری کردیم.خونه هایی که توشون پر از سنگو گچو سیمانو تخته بوده رو تمیزز کردیم،و باز هم اگه خونه ای باشه میریم و تمیزش میکنیم.اونوقت اومدیم اینجا مشکلمونو بگیم یکی میگه توقعتون بالایتویکی میگه دیر از خواب پا میشین که کار ندارین یکی میگه .............کلی دوندگی کردیم واسه یه مغازه 2 تومن پیش میخواستن که نداشتیم.حتی فردی که قرار بود ازش جنس بگبربم گفت چون تا حالا ندیدم خانمی بیاد واسه همچین کاری پس ابه قیمت فاکتور بهتون جنس میدم مثل خواهر خودم ولی پول مغازشم نداشتیم.کجای این پر توفعیه؟کجایی این دنبال کار بزرگ بودنه؟
چرا من نباید انتظار استخدامی داشته باشم؟فرق منو خواهرام با بقیه چیه که این انتطار واسه ما زیاده؟:47:

فکر نمیکنم همچین چیزی امکان داشته باشه تنها راهش این هست که واقعا شناسنامه شما بزرگتر از سن واقعیتون باشه که اون هم حتما باید پنج سال باشه اگه کمتر باشه اصلا امکانش نیست. برین ثبت احوال راهنماییتون میکنن ولی تا اونجایی که من خبر دارم هیچ راه قانونی وجود نداره واسه کم کردن سن. در ضمن کسی که واقعا شما رو بخواد فکر نمیکن یه عدد شناسنامه ای بتونه مانعش بشه! کسی هم که به این خاطر شمار و انتخاب نکنه همون بهتره که نکنه وبره پی کارش!

چگونه همسر دلخواهم را بیابم؟

کانون مطالعاتی خانه توانگری

اینا رو هم بخونین

می دونم زندگی تون سخته کارتون هم سخته. خدا قوت. اما چیزی که م یخوام اضافه کنم اینه که یه هدفمندی هم بذارین برای کاراتون تا به نتیجه برسه. مثلا ببینین به چی هر کدوم علاقه دارین. چطوری باید به مهارتش برسین. اگه بشه مستقیم برین یادش بگیرین بعدش هم کار کنین اگه نشه کارای دیگه ای کنین موقتا که بتونین پول مورد نیاز رو به دست بیارین و بعد برین مهارت رو یاد بگیرین یا وسایل کار رو بخرین. منظورم اینه که کار هم می کنین جهت دار باشه و به هدفی که می خواین مرتبط باشه.

ببخشید در مورد موضوع تاپیکتون نمی دونم چیزی.

موفق باشید

سلام

با انجام این کار فقط اوضاع خودتان را پیچیده تر می کنید.

راه قانونی ندارد.
راه غیر قانونی نیز جرم محسوب می شود.
از این ها گذشته، اگر کسی با شما ازدواج کند و بفهمد که شما این کار را کرده اید، اگر به شما بی اعتماد نشود، کم اعتماد خواهد شد که تبعات خاص خود را در زندگی خواهد گذاشت

شدنش که میشه.
باید به ثبت احوال مراجعه کنید و درخواست بدید. بعدش ازتون شاهد می خوان که شاید بتونین از همدیگه به عنوان شاهد استفاده کنید(از مزایای زیاد بودنه ها :) احتمالا اگر به اداره ای که شناسنامه از اونجا صادر شده مراجعه کنید کارتون زودتر راه بیفته. در ضمن در صفحه آخر شناسنامه، زیر بند توضیحات، درج میشه که شناسنامه به علت تغییر تاریخ تولد، تعویض شده و المثنی هستش. معمولا هم یکم پول بدید, مهر المثنی نمیزنند صفحه اول.

ولی هرچی شدنی باشه که قرار نیست انجامش بدیم. مگه خواستگار از شما شناسنامه طلب میکنه؟! چه فرقی می کنه سن شناسنامه ای آدم چند سال باشه؟! فقط یه تیکه کاغذِ که بود و نبودش در زندگی اکثر ما، هیچ تاثیری جدی نداشته و نداره. حتی سال روز واقعی تولد هم معنای خاصی نمیده. این خودِ هر شخصه که تعیین میکنه پیرِ یا جوون.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط shabe ghadr

اونوقت اومدیم اینجا مشکلمونو بگیم

یکی میگه توقعتون بالایتویکی میگه دیر از خواب پا میشین که کار ندارین یکی میگه ............
چرا من نباید انتظار استخدامی داشته باشم؟فرق منو خواهرام با بقیه چیه که این انتطار واسه ما زیاده؟:47:

---

مشکلتون واقعا تاریخ تولدتونه؟ پس خوشا به سعادتتون!

همه گفتن؛ اینم بهش اضافه کنید که من میگم: مشکل شما اینه که وقتتون رو با فکر کردن به چنین مسائل انتزاعی و بی فایده ای سپری می کنید.

کی گفته شما نباید انتظار استخدام داشته باشید؟!!! انتظار حق بدیهی شماست. بفرمایید تا می تونید انتظار بکشید. آسون، کم خرج، بی دردسر. ولی بعدش حق اعتراض و کلافگی شاکی شدن ندارید.

ببخشید شاید من کوچک تر از اون باشم که جواب بدم اما تا اونجاکه فهمیدم شما سه تاتون زیر سی سال هستین ،خوب برای این سه تا که نباید مشکل سن باشه !درسته ؟
نمیدونم شاید شما به نوبت توی ازدواج معتقدید !(ممکنه من اشتباه متوجه شده باشم)ولی اگه معتقدید به نظرم اجازه بدین خواهرای کوچک تر ازدواج کنند این طوری چون خانوادتون بزرگتر میشه و طبیعتا آدمای جدیدی توی زندگیتون میان موقعیت برای خواهر های بزرگتر فراهم میشه .
یه چیز دیگه ام که به نظرم اومد اینه که شما پنج تایی نتونستین 2 ملیون تومن رو جور کنید این یه کم عجیب میاد چون حداقل کاری که میشه کرد اینه که بری توی یه کارخونه و کار کنی ،نگین نمیشه چون توی همه شهرا از این کارخونه ها هست (شهر مام خیلی کوچیکه و جمعا پنج تا کارخونه نداره ولی همین پنج تا کارخونه همیشه برای نیروی کارگر التماس میکنن)حداقلم ماهی 400 هزار تومن بهتون میدن که چون شما پنج نفرید یه ماهه میتونستین دو میلیون کاسب شین !
یه کار دیگه ام که میتونیم بکنین اگه پدرتون بازنشسته یا بی کاره تو شهرای بزرگ بگردین دنبال یه جایی که سرایدار شین مثلا تو تهران یا کرج (نگین نیست تهران پر خونه هایی که سرایدار میخوان کرجم پر از باغه و همشون سرایدار میخوان )وقتی با خانواده برین اونجا برای همتون کار هست کرج و تهران برای آدمای بی سوادم بهشته چه برسه به شما که تحصیلات عالیه دارین
یه حسن دیگه ام که داره اینه که از شر حرفا و نگاهای مردم خلاص میشین و دیگه نمیتونن تو کارتون سرک بکشن .
حد اقل توی کارخونه که میتونین کار پیدا کنین دختر خاله خودم راهنماییم نرفته ولی توی یه کارخونه کار میکنه از ساعت هفت صبح تا هفت شب ماهی حدود یه تومن میره تو جیبش (تو کرج)
سخته یه کسی که دانشگاه رفته و رویای یه کار خوب رو تو سرش پرورش داده بره یه همچین کارایی بکنه اما خوب موقتا این کارو میکنین تا موقعیت رو برای کارای بهتر فراهم کنین
بهش به عنوان یه سکوی پرش نگاه کنین که ازش یه استفاده ای میکنین که به اوج برسوندتون .
خیلی حرفیدم ببخشید :43: