-
عروس خانم گل مشکل شما تنها اهنگ و موسیقی نیست . ولی به مطالبی که گفته میشه اصلا توجهی نمیکنید . ارتباط شما و مادر شوهرتون مشکل داره و اگر اینجور پیش بره به مشکل بر خواهید خورد . و اصلا برگزاری جشن عروسی از طرف پدر شما صحیح نیست چه بی اهنگ چه با اهنگ .
تصورات شما از ازدواج و همسر و خانواده همسر ایده الی ست . و باید تعدیل بشه . اغلب نوعروسها فکر میکنند داماد باید یه اقای عاشق باشه که فقط حرف حرف همسرش باشه . فقط پول خرج کنه و بی خیال خانواده اش هم باشه . انگار نه انگار که 25 یا 30 سال با اونها زندگی کرده و زحمتش رو کشیدند .
عروس خانم گل مادر شوهر شما از خیلی وقت پیش حتی زمانی که شما به دنیا نیومده بودید زحمت این اقا رو کشیده و براش هم مادر و هم پدر بوده . توی همه کارهاش نظر داده . از این به بعد هم نظر خواهد داد . در این بین شما اگر درایت و مدیریت به خرج ندید و با ایشون در بیافتید . کسی که مغلوبه و ضرر میکنه شما خواهید بود .
فکر نکنید من طرف مادر شوهر رو گرفتم و کارهای ایشون رو تائید میکنم . ولی مادری که 60 - 70 سال از عمرش گذشته خیلی سخت میشه تغییرش داد . مخصوصا هم که ایشون همسرش رو از دست داده و به تنهایی بچه اش رو بزرگ کرده . شما یا من اصلا تصورش رو هم نمیتونیم بکنیم که چه سختیهایی کشیده . و همین سختیها باعث شده انتظاراتش بیشتر بشه . علاوه براون ما اصلا به ایشون دسترسی نداریم .
برای اصلاح رابطه تون اول تفکراتتون رو اصلاح کنید . اینکه شما فکر میکنید ایشون شما رو دوست نداره رو از فکرتون بیرون کنید . و برعکس این فکر عمل کنید . شما ایشون رو دوست داشته باشید . و از اینکه پسر خوب و رشیدی به دنیا اورده و تربیت و بزرگ کرده تا همسر شما باشه ازش قدر دان باشید . افکار شما اگر مهربانانه باشه رفتار شما هم همینطور خواهد بود . و عکس العملی هم که دریافت میکنید همینگونه خواهد بود . رابطه خوب و مهربانانه بین شما و مادر شوهرتون عشق شما رو در دل همسرتون بیشتر و بیشتر خواهد کرد . ولی درگیری و کدورتها بطور نا خواسته و نا محسوس در عشق شما و همسرتون تاثیر منفی خواهد گذاشت . این نکته ایه که اغلب نوعروسها به این توجه نمیکنند . و فکر میکنند هر چه همسرشون رو از خانواده اش بخصوص مادرش دور کنند . این مرد تنها مال اونها میشه . ولی غافلند از این که مثل اینه که گلی رو چیدند و از ریشه جدا کردند . ممکنه ظاهرا مال اونها شده باشه . ولی یک شاخه گل بی ریشه مگه چند روز دوام میاره ؟ همین که تب و تاب و شور و عشق اولیه فروکش کرد . به یاد ریشه می افته .
-
ممنونم دوستان مجازي ، من خيلي دوست دارم كه مادرشوهرم و من رابطه خوبي داشته باشيم ، محبتي كه ميكنم واقعا هم از ته دل انجام ميدم ولي بازم از نظرش خوب نيستم ، من هم وقتي مي بينم كه اينجور برخورد ميكنن انگيزم رو براي محبت از دست ميدم ، ولي با همه اين ها چشم حتما تمام تلاشم رو ميكنم، خيلي ممنونم كه بهم كمك ميكنين
-
جناب م . م
نام کاربری شما مناسب نیست و طبق قوانین نامهای نامناسب مسدود می شود . لذا هرچه سریعتر نسبت به تغییر نام اقدام نمایید و نام جدید را از طریق لینک تماس با ما اعلام کنید تا تغییر صورت گیرد .
به لینک زیر جهت دریافت توضیحات بیشتر مراجعه فرمایید :
http://www.hamdardi.net/thread14840-2.html#post376902
-
خانوم خب عروسی نگیرید. اینطوری هم شوهرت زیر دین پدرت نمیشه هم مشکل کلا حل میشه. من مذهبی نیستم و حتی با شما همدین هم نیستم اما یکی از مهمترین تصمیمات زندگی من اینه که عروسی نگیرم و به شدت هم با عروسی گرفتن مخالفم چون یه کار بی منطق و بیخوده کسی که خونه ندارهدیا حقوق بالا و مرفه نداره چرا بآید واسه چشم و هم چشمی و فخر فروشی بیست میلیون زیر بار قرض بره که بتونه یه شب عروسی بگیره? خب نگیره! ما ایرانیا بزرگترین مشکلمان اینه که دنبال چشم و هم چشمی هستیم و بخاطر در آوردم چشم مردم(!) تا خرخره میریم تو قرض و آخرشم میبینیم چشم خودمون از مشکلات و بدبختی زیاد دراومده!
1-شوهرت با این عروسی تا عمر داره سرخورده و مدیون پدرزنش میشه که این برای مرد اصلا خوب نیست
2-عروسی که هنوز شروع نشده این همه بل بشو و جنگ سر موزیکش راه افتاده همون وقتی برگزار بشه چی میخواد بشه!!!
نتیجه: عروسی نگیرید. هم شوهرت مجبور نمیشه سرافکنده بشه و هم معضل آهنگ و موزیک حل میشه .
-
سلام دوست خوبم و آرزوي خوشبختي مي كنم براي شما.مطالبتون رو خوندم.مواردي كه به نظرم ميرسه اين هست كه من اگه به 13 سال پيش برميگشتم اصلا مراسم عروسيم رو توي تالار نميگرفتم حالا بماند كه شما ميخواين با خرج پدرتون بگيريد كه به نظر من درست نيست چون الان شما مشكل آهنگ رو مطرح مي كنين فردا خواه نا خواه هزار جور مورد رو مطرح مي كنيد كه ممكنه غرور شوهرتون رو بشكنين خوب اگه فكر كنين اگه عكساتون خوب نباشه مي گين همش تقصر تو بود اگه ميوه شيريني خوب نباشه مي گين تو باعثش شدي حالا تو اين بين مادرشوهرتون هم خداي نكرده بگه فلان چيز خوب نبوده كه ديگه واويلا.شما كه مي گي مراسم عقد نگرفتين خب يك مراسم عقد بگيرين توي خونه خودتون توي مراسم عقد كه ديگه آهنگ نميزارن.لباس عروس هم بپوشين.بعد به جاي خرج تالار مي تونين زمان عروسي برين ماه عسل كه خيلي هم خوبه.منم اعتقادم به اين هست كه بايد به شوهر و مادرشوهرتون احترام بزاريد همه هم مي فهمند كه بخاطر احترام اونها هست كه كوتاه اومدين.چند سال كه از اين مراسمها بگذره مطمن باش شوهرش يادش مي ميمونه كه حرفش زمين افتاده حتي ميتونه بگه خب ميخواستين مراسم نگيرين اينطوري بيشتر ناراحت ميشي.البته دوست عزيز اگه هم قبول كردي آهنگي توي مراسمتون نباشه و نظر مادرشوهرتون به قول شما اعمال بشه بايد ديگه بعدها سركوفت نزنيد به شوهرتون.