فقط یه چیزی به اونایی که میخوان کمک کنن بگم که اقایون خانوما که عاشق میشه دیگه حتی موقع غذا خوردن که از کارای واجب انسانه هم به عشقش فکر میکنه یعنی هی نگید برو یه کار دیگه بکن فکرش از بین میره !!!چون نمیره
نمایش نسخه قابل چاپ
فقط یه چیزی به اونایی که میخوان کمک کنن بگم که اقایون خانوما که عاشق میشه دیگه حتی موقع غذا خوردن که از کارای واجب انسانه هم به عشقش فکر میکنه یعنی هی نگید برو یه کار دیگه بکن فکرش از بین میره !!!چون نمیره
اوایل دو تا دوست معمولی بودیم. مسیر رفت و آمدمون به دانشگاه یکی بود. قرار ازدواج و عشق و دوست داشتن نداشتیم. حتی با هم طی کرده بودیم که به راه عشق و عاشقی نریم
اما رفتیم. به مرور با گذشت یه سال کم کم به هم علاقه مند شدیم. اون منو. دختری عاقل میشناخت و من اونو پسری صبور. به مرور ویژگیهای مثبت زیادی از هم دیدیم. علاقه مون بیشتر شد و بحث ازدواج پیش اومد. بارها ازم پرسیده بود خواستگاریش رو قبول می کنم؟ و منم خندیده بودم و گفته بودم اول خواستگاری کن
آخرین بار هم گفت که پایان نامه تموم بشه راحت میشیم و می تونیم ازدواج کنیم
رو دوس داشتنش شک نداشتم
اما امروز صبح یهو ...
- - - Updated - - -
صبح مثل همیشه زنگ زد و از خواب بیدارم کرد. تا ظهر هم خوب بود و می خندید و ...
بعدازظهر بود که گفت حوصله ندارم. گفتم چرا؟ گفت ویس برو پی زندگیت. بیا تمومش کنیم.
هرچی اصرار کردم توضیح نداد
فقط یه اشاره کرد که نفهمیدم
گفت تو خانواده ما ازدواج مهم نیست و منم خسته شدم دیگه نمیخوام بحث کنم. گفتم یعنی مخالفن؟ گفت نه. اصلا کاری ندارن. توام ولم کن و برو به زندگیت برس. گفتم اینجوری نمی تونم. شوک زده ام. گفت چه جوری می تونی؟ همونجوری تمومش می کنیم ... و بعد هم رفت و گوشیشم خاموش کرد
من به شدت شوک زده ام . حتی نمیتونم گریه کنم. کمکم کنید
احتمالا خر احساسیش از پل گذشته
اگم خدای ناکرده رابطه عاشقانه برقرار کرده باشین خر جنسیشم از پل گذشته
و احتمالا یا نفر بعدی یا مامان برام یه دختر پاک پیدا کن؟
دوباره گوشیش رو روشن میکنه و برمیگرده و رابطتون ادامه پیدا میکنه! مطمئنم... الکی خودتو ناراحت نکن! (من از این پیشگویی ها زیاد کردم همیشه درست در میاد!)
سلام
به نظرمنم حتمامیادوهمه چیزروتوضیح میده
شاید بیشتر از این دلخوره که نمی تونه کاملا بیاجلو وپیش خودش احساس می کنه که جلو شما سرافکنده شده برای همین بهش مهلت بدین
یه چیزی بگید تو رو خدا
باهام حرف بزنید
می دونم گوشیش رو روشن کرده
اما نمیخوام زنگ بزنم بهش . خدایا توانی بهم بده که بتونم مقاومت کنم
دوستان از تجربیات خودتون بگید که احساس کنم تنها نیستم
این روزها برای شما هم پیش اومده ؟
چطور میشه بعدش ؟
حالم خوب میشه یعنی ؟؟؟؟
دو سال و خورده ای رو چطور فراموش کنم ؟؟:54:
گوشیش روشن کرده باشه...یکم بهش فرصت بده باخودش باشه مردها اکثرا دربرخورد مشکلات اینطورمیشن توخودشون میرن ازهمچی زده میشن واعصاب خوردکنی میشن...شاید مشکلی باخانوادش داشته باشه که باعث شده باتواینطور باشه صبر داشته باش زیرک باش توهمچین مواقعی باید ذکاوتت رو به عشقت ثابت کنی غر نزن!!! برچسب نزن!!! براش آیه یاس نباش ناامیدی نکن صبر پیشه کن وهیچ حرفی نزن تاخودش بیاد فعلا بهش اسمس یا زنگ نزن اگه خودش زنگ زد ببه روی خودت نیار که چه رفتاری باتوداشته...انگارنه انگار چیزی پیش اومده اگه پسر باشعور وفهمیده ای باشه بااین برخوردت پی به زیرکی وفهمیدگی تومیبره وازت معذرت خواهی میکنه اگه اگه تواین هفته اسمس نداد تالحظه تحویل سال نو صبرکن اگه معرفت داشته باشه برمیگرده
موفق باشی عزیزم:72::72:
اگه برگشت چه رفتاری داشته باشم بهتره ؟
اگه تا عید برنگشت باید چه رفتاری از خودم نشون بدم؟
الان فقط صبر کنم /.؟