معنی بعضی از رفتارهای همسرم ونمیفهمم.خسته شدم از رفتارش
سلام خدمت مشاورین محترم و دوستان همدردی،اگه تاپیکای قبلی من و دنبال کرده باشین من از مرز تصمیم گیری واسه طلاق برگشتم به زندگی.من آدم کاملا منفعلی بودم ولی الان به کمک شما خیلی عوض شدم،از زندگی و شوهرم هم راضی بودم،اما تا دیروز که روز تعطیل بود و من به مناسبت روز پدر رفتم واسه پدرشوهرم هم واسه مادرشوهرم کادو خریدم،میخواستم پیراهن بگیرم واسه پدرش زنگ زدم سایزش و پرسیدم از شوهرم،شوهرم گفت فکر کنم سایزش این باشه ولی زنگ بزن از خواهرم بپرس بهتر میدونه،زنگ زدم خواهرش یه سایز کوچیک تر از اونی که شوهرم میگفت و بهم گفت اون اندازش میشه خلاصه خریدم و اومدم خونه باباش کادو رو دادم کوچیکش بود،گفتم عیب نداره میبرم عوض میکنم یه سایز بزرگتر میگیرم(مرکز خرید هم به خونه نزدیکه پیاده برم ده دقیقه بیشتر طول نمی کشه)تا این و گفتم شوهرم اومد نشست بغل دستم و در گوشم شروع کرد به غر زدن که تو عمدا این سایز و گرفتی که کوچیک بشه دوباره به همین بهانه بری بیرون.فکر کنم بقیه هم شنیدن،من سکوت کردم هیچی نگفتم فکر کردم سکوت کنم فراموش میکنه،تا اینکه رفتیم خونه خودمون اونجا شروع کرد به بلند بلند حرف زدن و سروصدا که تو خوشت میاد بیرون باشی ،منم اون موقع رفتم تو اتاق خودمو سرگرم کردم آروم که شد رفتم بیرون.دوباره تکرار کرد،گفتم این سایز و خواهرت بهم داد،گفت تو حرف منو قبول داری یا خواهرم؟انگار یادش رفته بود که خودش گفت زنگ بزنم به خواهرش.خلاصه خوابید و صبح که بیدار شد دوباره شروع به غر غرکرد،بعدش گفت نیاز دارم تنهاباشم جمع کن ببرمت خونه مامانت خودتم یه استراحتی میکنی،گفتم امروز که دعوتیم خونه مامانت اینا زشته من نباشم ناراحت میشن،آماده شدیم رفتیم پایین،اونجا بهم گفت وسایل تو به اندازه ده روز جمع کن.من الان اصلا معنی این رفتارش و نمیفهمم.من چرا باید برم خونه مامانم اونم ده روز بمونم؟اگه واقعا نیاز داره تنها باشه یه صبح تا شب برم کافیه،وقتیم میپرسم چرا میگه میخوام تنها باشم.بنظرتون چیکار کنم .بخدا هر سری مامانم دعوام میکنه میگه مگه خودت خونه زندگی نداری که اومدی بمونی شوهرت و ول کنی،حتی برادرم بهم گفت چه معنی داره شوهرت و ول میکنی..میخواستی خونه مامان باشی ازدواج نمی کردی!به شوهرم میگم کصلا داداش من اینجوری گفته میگه پس چرا خواهرای من میان خونه مامانم میمونن..از مشاورین محترم خواهش میکنم در این رابطه کمک کنین واقعا دارم اذیت میشم.برم یا نرم؟اگه برم میترسم عادت کنه اگه نرم... هم فضای خونه شاده هم همش لبخند میزنم همه چیزایی که توی تاپیکای قبلی گفتین و رعایت میکنم اما بازم...:54: من اصلا این وضعیت و دوس ندارم که برم خونه مامانم بمونم تنهایی