چه طور دوباره اعتماد کنم؟
سلام من عضو جدیدم از سایتتون خیلی خوشم اومد.لطفا من رو هم راهنمایی کنین.من و شوهرم 26 ساله مونه و 5 ساله ازدواج کردیم.مابا هم عالی بودیم و من فوق العاده احساس خوشبختی میکردم همه به ما غبطه می خوردن و از من راهنمایی می پرسیدن.ما هم ش با هم بودیم و حتی ما با هم یه جا کار می کنیم همه چی عالی و رمانتیک بودتا اینکه از 1 ماه پیش میدیدم یکی از همکارای خانمموم خیلی با شوهرم بگو بخند داره البته این خانم یه کم راحت بت تمام اقایون رفتار میکرد و مدل شخصیتش راحت بود ولی منو ازار میداد که با شوهر منم اونطوری باشه..باز با خودم می گفتم خوب من که خودم اینجام حتما منظوری نداره..شوهرم همه چی رو که چیا گفتن همیشه بهم می گفت.کلا همیشه تمام وقایع روز رو واسم میگه.حتی گاهی زنگ میزدم میگفت من و این خانم داریم فلان کارو می کنیم تو هم اگه بیکاری بیا پیش من..همیشه از من جلوی همه و همینطور اون خانم تعریف و تشکر میکرد از خونه داری استعداد مهربونی و اینام...!اون خانم مثلا میخواست خودشو با من هم صمیمی بگیره ولی من رو ندادم.سر مسائل کاری به شوهرم بیخود زنگ میزد که میتونست فرداشم سر کار بگه!یه بار شوهرم برنداشت و اون هی زنگ زد آخرش باز به من زنگ زد و کارشو گفت که به شوهرم بگم. شوهرم باهاش خیلی عادی صحبت میکرد شوهرم همه چیو به من میگفت همیشه فقط اون خانم شوهرم رو تو خطاب میکرد و در چند پیام با اسم کوچیک!! تا ایتکه یه روز دیدم تو اس ام اسای شوهرم یکی هست که واسه اون فرستاده با اسم کوچک و بر خلاف همیشه با افعال غیر جمع! و شوکه شدم و از اون موقع دیگه من همه ش بهش گیر میدادم و اون میگفت هیچی نیس اونقدر عذر خواهی کرد و قسم خورد که منظوری نداشته و منم دیدم که سر کار خوبه و هیچ وقت دیگه ای هم شوهرم بدون من و تنها نیست که کاری ازش سر بزنه بخشیدمش. همون روز به اون خانم اس ام اس دادم و گفتم که اگه با همه راحته با شوهر من نباشه من دوس ندارم و اونم گفته که شوهرت خیلی دوست داره و شک نکن بهش و من از شما بزرگترم جای مادربزرگتمواینا(اون خانم 28 سالشه) و منم خودمو متقاعد کرده بودم که بعد از چند روز اس ام اس از اون خانم دیدم که توش شوهرم رو عزیز دلم و نفسم خطاب کرده بود و البته حال منم پرسیده بود و برای من هم ارزوی خوب کرده بود!!من خیلی عصبانی شدم و او پیام رو یا گوشی خودم واسه اون خانم فرستادم تا بدونه من دیدم!زندگیمم که هیچی...!! شوهرم بعدش 2-3 روز گوشیشو داد به من ولی باز بعدش گرفت و گفت نباید منو چک کنی..باید بعد این همه زندگی به شوهرت اعتماد داشته باشی.اون مدل حرف زدنشه و....از اون موقع من همش ناراحتم یه 3 هفته ای میشه سر کار هم به اون خانم حتی سلام نمی کنم ازش متنفرم. رابطه اون و شوهرم رو هم زیر نظر دارم رابطه کاریه و حتی از بقیه هم کمتر!ولی اون خانم با بقیه آقایون همچنان هرهرکرکر داره و ...شوهرم هی مث همیشه محبت میکنه بهم و گل و کادو می خره و هی میگه هیچ منظوری نبوده و من فقط تورو دوست دارم ومحبتش رو همه جوره نشون میده ... ولی من نمیتونم مث قبل باشم و باور کنم چیزی نیست یا بوده و تمام شده اعصابم داغونه.همه ش تو اتاقم گریه می کنم..زندگی رو دارم با وجود تلاشای شوهرم واسه آشتی خراب می کنم.هیچ جا نمیرم تنها که یه وقت شوهرم تنها نشه به اون اس بده یا زنگ بزنه.خیییلی حس بدیه خیییلی...حس میکنم عشقم هم داره کمرنگتر میشه تو دلم...لطفا کمکم کنیییییییید...
RE: چه طور دوباره اعتماد کنم؟
a.a جان خیلی خوبه که اینجا میای و حرف دلتو میزنی
ولی دختر خوب یه هشدار بهت میدم:
انقدر به پروپای شوهر خوبت نپیچ :324:
متوجه شدم که همسرت خیلی مرد خوبی هست و واقعا عاشقانه تورو میخواد ونمیخواد به هیچ وجه زندگی خوب و قشنگ 2نفرتون خراب شه.
اگر مردی بخواد خیانت کنه راحتتر از این حرفا میتونه اینکارو بکنه و 10تا سیم کارت و گوشی دیگه هم داشته باشه که خانومهای دیگه به اون گوشیا اس ام اس بدن یا زنگ بزنن ولی میبینی که فقط به همین اس میزنن و حتی میده دست خودتون باشه.
انقدر مردتو تحت فشار نذار و بهش شک نکن تا خسته بشه و یه دفعه برگرده واقعا بهت خیانت کنه هااا
چون خسته میشه از این رفتارت و پیش خودش میگه:
منکه خیانت نکرده متهمم میکنه و باهام همش قهر و بدرفتاری میکنه و تهمت میزنه ...پس بذار واقعا خیانت کنم تا دلم لااقل نسوزه (نمیشه که آش نخورده و دهن سوخته باشم همیشه که)!!!
زندگیتو بیخودی خراب نکن گلم..
RE: چه طور دوباره اعتماد کنم؟
ممنونم از راهنماییتون ولی یعنی میگین این قضیه تموم شده؟ممکن نیست بعدا ها شاید چند ماه یا سال دیگه با این خانم یا یکی دیگه تکرار کنه؟اخه شوهرم در شرایطی که هیچی کم نداشت و زندگیمون عالی بود این کارو کرد.البته خودش میگه اون خانم رفتارش راحته و هیچ منظوری نبوده..با خودم فکر میکنم اینجوری که نمیشه هرکی راحت بود باهات اینطوری بشی..نمیدونم به خدا..چند دقیقه دلم اروم میشه باز فکر و خیال میاد..اخه اصلا از شوهرم توقع نداشتم اصلا...
RE: چه طور دوباره اعتماد کنم؟
نقل قول:
یعنی میگین این قضیه تموم شده؟
کدوم قضیه فدات شم؟؟؟ از اولشم قضیه ای در کار نبوده که واسه خودت بزرگش میکنی.
نقل قول:
ممکن نیست بعدا ها شاید چند ماه یا سال دیگه با این خانم یا یکی دیگه تکرار کنه؟
عزیزم امکان هرچیزی هست ولی همونطور که گفتم خیلی هم بستگی به خودت داره که با برخوردای الانت میترسم کار دست خودتو شوهرت بدی..مرد به این خوبی ،داری رو اعصابش راه میریا...
نقل قول:
اخه شوهرم در شرایطی که هیچی کم نداشت و زندگیمون عالی بود این کارو کرد
عزیزم میشه بپرسم چه کاری؟؟ ببخشید ..رفتی خونتون دیدی تو اتاق خواب با اون خانوم هستش و دارند....؟؟؟
حساسیتت زیاده دختر خوب
نقل قول:
نمیدونم به خدا..چند دقیقه دلم اروم میشه باز فکر و خیال میاد..
مشکلت همینجاست که نشستی همش فکروخیالای الکی میکنی
RE: چه طور دوباره اعتماد کنم؟
متاسفانه بعضي افراد رفتارهاي نادرست و سبكي دارن كه زندگي بقيه رو دچار اسيب ميكنه كه تعدادشون هم كم نيست. رفتار اين خانم مشكل داره،شما چرا تحت تاثير ايشون قرار ميگيري و زندگيتو بازيچه دست اون ميكني؟ ايشون حتي با تذكر شما درست نشده پس با فرد سالم و با اخلاقي طرف نيستيد ولي اين دليل نميشه شوهر شما توبيخ بشه
به قول ناديا جان مردي بخواد خيانت بكنه يه جوري ميكنه كه هيچكي نفهمه. شوهر شما كه مسئول رفتار اين خانم نيست.
زندگيتون رو بدون حساسيت روي اين خانم مثل قديم ادامه بدين وگرنه ممكنه شوهرتون از رفتارهاتون خسته بشه و كاري كه نبايد بكنه رو بكنه
قدر زندگيتون و عشقي كه بينتون هست رو بدونيد و سعي كنيد خوب مراقبش باشين با مهر و محبت نه با شك كردن و گير دادن و محدود كردن
RE: چه طور دوباره اعتماد کنم؟
عزيزم هيچوقت به منفي درونت اجازه نده بهت تسلط داشته باشه...
به همسرت اعتماد داشته باش و حرفش رو بپذير. بيش از پيش بهش محبت كن و زياد نسبت به رفتارهاش با اطرافيانش حساسيت نشون نده. مردها اگر احساس كنند از طرف همسرشون خيلي چك ميشن و يا حساسيت ميبينن خيلي زود خسته و عصبي ميشن و باعث كدورت خاطر و فاصله گرفتن از در خانه بودن ميگيرن. اينا تجربه هاي خودمه اميدوارم به دردت بخوره. واست آرزوي خوشبختي ميكنم...
RE: چه طور دوباره اعتماد کنم؟
سلام دوستای خوووووبم من از نظراتتون خیلی استفاده کردم و واقعا ازتون ممنونم.دیگه موبایلشو چک نکردم و دیگه هم گیر ندادم.محبتم رو هم بهش بیشتر نشون دادم خلاصه برگشتیم به 1.5 ماه پیش.فعلا که اوضاع خوبه...اونم رفته بلیط گرفته و هتل رزرو کرده همون شهری که من عاشقشم بریم مسافرت...واسم دعا کنید که دوباره فکر و خیال تو ذهنم نیاد...دعا کنید این قضیه هر چقدر هم کوچیک تکرار نشه...امیدوارم مشکلات همه تو زندگی خیلی زود حل بشه...دوستتون دارم...
RE: چه طور دوباره اعتماد کنم؟
سلام
آفرین ، ولی یه قول بده که دیگه گوشی شوهرت رو چک نکنی و دنبال سوژه نباشی نه اینکه بیخال زندگیت باشی ها ولی کنجکاوی توی وسایل شخصی شوهرتون اصلا کار درستی نیست هر موقع هم وسوسه شدی حواس خودت رو پرت کن و سر خودت رو به یه کار دیگه مشغول کن که دیگه این حرکت انجام نگیره.
(دورادور زندگیت رو حفظ کن همین که شوهرت هیچ چیزی ازت پنهان نداره خیلی عالیه و البته کافی بگذار همیشه باهات صادق باشه و با حساسیت بیجا از خودت دورش نکنی) .:72:
امیدوارم که همیشه زندگیتون گرم و صمیمی باشه.
RE: چه طور دوباره اعتماد کنم؟
با سلام از نظر دینی گمان بد درست نیست لذا اگه میتونید دل خود رو راضی کنید تا وقتی یقین پیدا نکردید حرفش رو قبول کنید اما اگه نمیتونید شک رو کنار بذارید در مرحله اول از او بخواین شفاف عمل کنه و رفتار مشکوک نداشته باشه اگه قبول نکرد میتونید پیگیری کنید این کار یکی از این سه نتیجه رو در بر داره
اول: اگه بفهمید که رابطه نداشته و شما شرمنده میشین.
دوم: نتونید بفهمید که رابطه ای بوده یا نه ؟چون همسر شما ممکنه اجازه کنکاش نده پس شک مثل خوره شما رو می خوره در حالی که ممکنه واقعا رابطه ای نداشته یا اگه بوده تمام شده اما شما دلسرد بشین و زندگی شما خراب بشه
سوم اگه مطمئن بشین که همسر شما رابطه داشته؛ تصمیم به جدایی بگیرین ولی شاید او ناخواسته گیر افتاده باشه که باید به اون کمک کنید تا نجات پیدا کنه، از طرفی جدا شدن بدتره بخاطر اینکه ممکنه تا اخر عمر مجرد بمونید
بیشتر باید خودتون تلاش کنید تا شوهرتون رو جذب کنید به جای اینکه نیاز عاطفیشون رو جای دیگه تخلیه کنه بیاد سمت شما.
http://ahlekhaneh.ir
RE: چه طور دوباره اعتماد کنم؟
سلام عزیزم
نمیدونم که صلاحیت اینو دارم راهنمایی ات کنم یا نه!! چون برای منم قضیه تقریبا همینجوری اتفاق افتاد!! میترسم احساسی جوابتو بدم و نتونم کمکت کنم!! فقط اینو بگم که اگه بتونی یک جوری ارتباط شوهرت رو با اون خانوم کم کنی خیلی بهتر میشه. نمیدونم اینکار امکان پذیر هست یا نه! خیلی توی خونه به شوهرت برس و چیزی براش کم نگذار. واقعا گرگهایی بیرون خونه منتظرند بنابراین خیلی حواست به شوهرت باشه اصلا محسوس کنترلش نکن!! و باید بهش بقبولونی و طوری رفتار کنی که بهش اعتماد کامل داری!!
عزیزم نمیگم که شکاک باش و به شوهرت اعتماد نداشته باش ولی ساده هم نباش و حواست به زندگیت باشه!! واقعا بعضی آدما نشستن تا زندگی منو تو رو به هم بزنند و خودشون وارد بشن ( واقعا توی زندگی من اتفاق افتاده ) . این حرفا رو نمیزنم که تو بترسی بلکه آکاه باشی و با سیاست رفتار کنی!!
اگه تونستی ماجرای منو هم توی تاپیکم بخون شاید کمکت کنه!:43::43: