در دوران آشنایی با خواستگارم هست نمیدونم خسیس هستن یا نه من زیادی حساسم
سلام دوستان خسته نباشید من مینا 28 ساله هستم لیسانس حسابداری دارم کارمند مطلقه هستم حدودا 3 ماه از آشنایی من با یک آقایی که چند بلوک اون طرف تر از بلوک ماست بهقصد ازدواج اشنا شدم البته مادر ایشون یک روز قبل از ماه محرم همراه با خاله اشون اومدن خونه ما و از مادرم اجازه خواستن که این 2 ماه محرم و صفر را ما با هم بیرون بریم در واقع خانواده من و خانواده اقا کاملا در جریان هستن و قراره بعد از ماه صفر بیان خونمون برای خواستگاری رسمی مشخصات آقا:
30سالشونه مهندس برق هستن شرایطشون مشابه من هستش طلاق گرفتن کار دولتی دارن وضع مالیشون خوبه .اخلاقشون هم خودشون رو خیلی به من علاقمند نشون میدن اینکه حتی میگن عاشق من شدن و از این حرفا.
من تقریبا هر روز بعد از سرکار 1 ساعت با این آقا بیرون میرم و صحبت میکنیم حالا شاید مشکلم مسخره باشه ولی من کلا ادم شکمویی هستم خودشون هم میدونن ولی چیزی نمیخرن بخوریم خیلی کم پیش میاد مثلا شاید 4-5 بار خریدن
یا مثلا چند روز پیش رفته بودیم یه پاساژ ایشون جلوی در تو ماشین منتظر من بودن من رفتم تو مغازه بعد برق پاساژ کلن رفت بعد این آقا میدونن من پولام همیشه تو کارتمه و پول نقد ندارم بنابراین برقا که رفت نمیتونستم کارت بکشم ولی اصلا زنگ نزد ببینه من تو مغازه پول دارم بدم به مغازه دار یانه حتی اومدم تو ماشین گفت چیکار کردی میخواستم زنگ بزنم گفتم بذار ببینم خودش چیکار میکنه یا مثلا ازم میپرسه چیزی میخوری میگم بدم نمیاد آره بد یادش میره بخره البته بگم خودش اصلا آدم شکمویی نیست .البته من بهش گفتم که من راحت پول خرج میکنم کار میکنم که زندگی کنم نه پول جمع کنم ایشون هم گفتن با نظر من موافقن و تا جایی که وسعشون برسه هر چی بخوام برام میخرن و آدم کنسی نیست ولی آینده نگرن و برای خونه گرفتن پول جمع میکنن و این حرفا .کلا زیاد حساب کتاب میکنن که مثلا چی باید بخرن چقدر باید پول جمع کنن برای خونه و از این حرفا.حالا میخوام بدنم طبیعیه یا من زیادی حساس شدم به این قضیه ؟ البته بگم این آقا فوق العاده عاطفی و مهربون هستن و دلیل طلاق قبلی ایشون هم طی تحقیقاتی که انجام دادیم این بوده که همسرشو از یک شهرستان دیگه به تهران اومده بودند این اقا کار براشون جور کرده بودن که درامد بالایی داشتن و بعد هم خانم خواستن جدا بشن و با دوستای مجردشون تنها تو تهران زندگی میککن در واقع خانم زیاد در قیدو بند زندگی مشترک نبودند و به خانواده این آقا بی احترامی میکردند .
من باید تو این 2 ماه تصمیم بگیرم که آیا این آقا رو میخوام یا نه ؟