یک هفته از طلاقم میگذره خیلی داغون شدم
سلام دوستان همدردری امیدوارم حالتون خوب باشه من قبلا اینجا تاپیک زدم و مشکلاتم رو گفتم ولی متاسفانه مشکلاتم حل نشد و طلاقم رو غیابی هفته گذشته گرفتم همسرم هم خبر نداره فقط میدونست حکم طلاق اومده اطلاع نداره که من رفتم دفتر خونه .حالا دیشب بهم پیام داد که تو خیلی اذیت شدی و زحمت کشیدی برای زندگیمون اصلا هم ابراز پشیمونی و ندامت نکرد در حالیکه تا دو هفته پیش همش منو تهدید میکرد میبرمت شهرستان گوسفند بچرونی و پدرتو در میارم و تو با هرزه ها در ارتباط هستی و از اونا چیز یاد میگیری و این صحبت ها تا اینکه هفته پیش رفتم دفتر خونه و طلاق گرفتم تا دیروز حالم خوب بود ولی از دیروز که پیام دادند من همش گریه میکنم الان محل کارم هستم و اشکم خود بخود سرازیر میشه دیشب از بس زیر پتو گریه کردم چشمام باز نمیشه خیی احساس بدی دارم همش احساس میکنم خیلی پیر شدم من 27 سالمه ولی احساس یه زن 50 ساله بودن رو دارم به چهرم کمتر هم میخوره ولی نمیدونم چرا همش خودمو با زنای 50ساله مقایسه میکنم تا یک نفر رو میبینم سن بالا همش با خودم میگم اون پیر تره یا من دیوونه شدم احساس میکنم زندگی برام تموم شده احساس میکنم دیگه زندگی ندارم هیچ چیز منو خوشحال نمی کنه همش یه بغضی تو گلومه که قورتش میدم تو چشمام همش پر اشکه احساس میکنم سوختم فکر میکنم خیلی بد بختم تو رو خدا کمکم کنید چطوری از این فکر و خیالا بیام بیرون چطوری دوباره زندگیمو شروع کنم خسته شدم از همه چیز ؟