آیا کمک خواستن از دیگران ،با توسل و کمک خواستن از خدا با هم تناقضی ندارند؟چگونه؟
سلام خدمت همه دوستان خوبم :72:
ممنون میشم از نظراتتون استفاده کنم. سوالی دارم خواستم بپرسم شاید جوابی براش پیدا کنم .
خب ماها به عنوان انسان موجودی اجتماعی آفریده شدیم که نیاز به برقراری ارتباط صمیمانه با هم داریم و ارتباط های ناخوشایند و غرض ورزانه رو پس میزنیم و ازش دوری میکنیم. از طرف دیگه به این دنیا اومدیم که فقط خدا رو بپرستیم و به اون نیاز داشته باشیم و در واقع شریکی براش قائل نشیم و به غیر خدا متوسل نشیم.
با توجه به این موضوع ، چرا گاهی اوقات برای دور بودن از تنهایی و نیاز به دیگری( حالا در هر زمینه ایی) ، طوریکه انگار تنها راهمونه، حالا یا خودآگاه یا ناخوداگاه، به بنده های خدا امید میبندیم و یا ناامید میشیم؟
فکر میکنم اگر ایمان به خدا کافی نباشه ، در هر رابطه ایی اگر خللی پیش بیاد خیلی به هم میریزیم چون انگار به اون فرد خاص تکیه داریم و نه خدا. شاید اگر ایمان محکم باشه از چیزی زیادی شاد و زیادی غمگین نمیشیم.
اما واقعا این بی نیازی به غیر خدا و اینکه انسان ذاتا اجتماعی آفریده شده،گاهی اوقات انگار باهم تناقض دارن.
فکر میکنم نمیشه هیچوقت از کسی چیزی نخوایم و فقط بگیم خدا بهم میده. گاهی باید غم ها و ناراحتی ها و مشکلاتمون رو با کسی در میون بذاریم تا شاید با کمک اون فرد بارمون سبک تر بشه.
این وسط خطی که شرک و توسل به غیر خدا رو تعیین میکنه کجاست؟ به عبارت دیگه کی بفهمیم این به دنبال کمک و حمایت دیگران بودن ، بندگی غیر خداست؟ و معیار و میزانش چیه؟تا چه حدش درسته؟
فعلا پستی نمیذارم و منتظر خوندن نظرات خوبتون هستم.