ترس و دلشوره در دوران نامزدی
سلام دوستان گرامی
من ب تازگی با یه خانوم نامزد کردم یعنی نشونه بردیم همه چی خوبه فقط مشکل تفکراتیه ک میاد سراغ من
من حدود دوسال بود که قصد ازدواج داشتم و خواستگاری های متعددی رفتم تا اینکه نامزد فعلیم بهمون معرفی شد رفتیم خواستگاریشون همه چیز نسبتا خوبه الانم دو ماه از اشنایمون میگزره
دختر خوب نماز خون و نجیب و پاکی هستن صد در صد خیالم راحته از این موضوع
اما مشکل از منه از افکارمه
ایشون اکثر معیارایه منو دارن مثل خانواده خوب و کم جمعیت کلا یه برادر بیشتر ندارن از خانواده شلوغ بیزارم کم توقع عاقل مهربون اخلاق خوب تا حالا هم رو حرف ما هم حرفی نزدن مثل مهریه که من گفتم بیشتر از 110 تا نمیکنم قبول کردن و...
ظاهرشون چیزایی که خیلی مهمه برام مثل قد بلند پوست روشن هم دارن صورتشونم ایده ال درجه یک که تو ذهن من هست نیست ولی خوبه به دلم نشستن بدم نمیاد به هیچ وجه
از بودن در کنارش لذت میبرم خستم نمیشه موقعی که پیش هم نیستیم مدام بهش فکر میکنم البته ببخشید میگم از نظر جنسی به شدت تحریک میشم وقتی میبینمشون
یه چیزی هست که من به طور کل نسبت به اونا سرم مخصوصا اقتصادی البته از نظر ظاهری خیلی اختلافی نداریم من قدم 190 هست ایشون 171 از نظر صورتم به هم میایم از نظر تحصلات ایشون دانشجو هستن منم مهندسی دارم 9 سال تفاوت سنی داریم که اینم یکی از معیارام بوده البته من اعتقاد دارم پسر باید تو همه ضمینه از دختر سر باشه که فردا سرکوفت نشنوه
چون من واقعا شرایطم نسبتا خوبه یه فکرایی میاد تو ذهنم میگم عجله نکنم شاید بهتر گیرم اومد
از اون ورم میترسم دوباره چند سال بخاد بگردم اخرم پشیمون بشم چرا این دخترو از دست دادم
دوسال گشتم نود درصد دخترا قدشون کوتاه بود یا اگه بلند بود سبزه بودن یا سنشون بالا بود و....
مشکل اساسی من اینه که یه زوج میبینم که واقعا زنه خیلی زیبا قد بلند هست نگاه ب شوهرش میکنم میگم مگه من چی از این اقا کم دارم تو دلم خالی میشه حالا شاید صد سالم بگردم همچین موردی به پستم نخوره و هی سنم بره بالا من شاید رو کاغذ حقم خیلی بهتر از اینها باشه و در عمل هیچ تضمیینی نیست
حالا سوالم اینه که چیکار کنم که مقایسه نکنم اینم میدونم زیبا ترین زن دنیا هم بگیرم بازم از اون زیبا تر هست
چکار کنم دل شوره نداشته باشم قاطع باشم حرف دیگران روم تاثییر نزاره
ممنون که وقت گذاشتید