به شدت نگران ومضطربم.لطفا کمکم کنید راه درست چیه؟
سلام دوستان.شاید خیلیهاتون با مشکلاتم آشنا باشین.خلاصه میگم همسر زودرنج وکینه ای دارم که بعد چندسال تقریبا حساسیتهاشو شناختم ودرجهت رفعشون هرکار ازدستم براومده کردم نمونش قطع ارتباط کامل باخونوادم.که الان چند ماهی میسه با توافق طرفین مامانم ماهی یکبار حدود نیم الی یکساعت اجازه داره بیاد پیشم واین ملاقات باحضور خودش انجام میشه که به قول خودش خیلی خوش به حالشون نشه.
مشکل من شاید خیلی مسخره بیاد ولی برای من شده یک بحران .اونم به این خاطره که همسرم تاکید کرده به هیچ وجه مامانم هدیه ای چیزی نیاره.که یکبار این اتفاق افتاد وهمه رو داد زیربغلش باتوهین وبی احترامی شدید.ولی بازمامان درس عبرت نگرفته وهمچنان هربارچنددونه شکلات به بچه ها میده که هربار به شدت استرس میگیرم الانه که دعوا بشه.
الان هم گفت شکلاتا رو نگه دار دفعه دیگه میدم زیر بغلش تابفهمه من چقدر جدیم.از حالا من استرس یک ماه آینده رو گرفتم چون فقط خودمون میدونیم پسر نوجوونم بخاطر تنشهای چندسال اخیر یاژنتیک افسردگی واضطراب شدید گرفته وبخاطرش داره داروهای قوی مصرف میکنه دختر کوچولوم قلبش ناراحته واین تنشها به شدت حالمونو بد میکنه ولی همسرم حتی حاضر نیس به خاطر بچه ها کوتاه بیاد.لطفا راهنماییم کنید چگونه برخورد کنم؟؟؟
لطفا لطفا بعضی از کاربرای محترم نیان بگن شوهرت بیماره که به هیچ وجه نه قبول داره ونه حاضر به درمانه.لطفا به دور از هیجان راهنماییم کنین که چکارکنم این تنشها به حداقل برسه.
پ ن:متاسفانه بخاطر این اخلاقاش باخونوادش قهره والان دوماهه از طرف همه افراد خونوادش کاملا طرد شده.پس از اوناهم نمیتونم کمک بگیرم هرچند به جز خودش نه حرف ونه منطق کسی رو قبول داره