بیاین ،مهمونی داریم......
سلام
سلام به همه دوست داران مهمانی ، اونم مهمانی هایی که در اون صاحبخونه خیلی گرم ،مهربان دوست داشتنی و هر چه خوبیه داشته باشه ،
کسی رو دیدین اینجور صاحبخونه ای اونو دعوت کنه و این مهمونی رو نره ، من که بعید می دونم کسی باشه ، مگه ادم حسودا نخوان این صاحبخونه رو ببینن از بس که خوبن .
ما هم قراره یکی از این مهمونیها رو بریم ، اما قبل از لو دادنش یه چیزایی لازمه بدونین .
خوب حالا یه سئول ،
وقتی قراره یه مهمانی حسابی برین که هم دعوت کننده آدم حسابی باشه ، هم مهمونا و هم مهمونی مهمونی بزرگی باشه و قرار باشه به مهمونا هم هدایائی بدن ، برای رفتن به این مهمونی چه کارائی انجام میدین ؟؟
منتظر جواباتون هستم تا بعد اصل قضیه رو بگم کنم ....
RE: بیاین ،مهمونی داریم......
من فقط می خوام حدس بزنم صاحب خانه که صاحب همه ماست خان نعمتش هم همیشه پهنه حالا بنا شده یه مهمونی ويژه بده گفته بیاین این بار سفره پر و پیمانی واسه تون بچینم . کی ؟ نمی دونم کدومش را می گین ؟ لیلة الرغائب یا اعتکاف ؟
ببخشید رازتون را فاش کردم !
RE: بیاین ،مهمونی داریم......
من که از صبح به خودم میرسم و بهترین لباسمو میپوشم.یه عطر خوب هم میزنم. سعی میکنم به موقع برم مهمونی
حالا قراره چه کادویی گیرمون بیاد؟؟؟؟؟
RE: بیاین ،مهمونی داریم......
سلام
من وقتی میرم یه جا مهمونی که خیلی هم صاحبخونش رو دوست دارم دلم میخواد تو همون مهمونی صاحبخونه رو دعوت کنم خونه مون
واسه همین قبل از مهمونی سعی میکنم برنامه هامو واسه یه تاریخ خاص تنظیم کنم تا بتونم منم مهمونی بدم یا اگه به این زودی ها نتونم لطفش رو جبران کنم سعی میکنم با یه هدیه برم اونجا که احساس خجالت نکنم و حتما بهشون ابراز محبت و ارادت بشه
حالا واسه مهمونی که شما میگین من فقط احساس شرمندگی دارم که با خودم ببرم چون نه هدیه ای دارم که ببرم و تا حالا هم n به توان n بار رفتم مهمونی ولی یه بارم صاحبخونه رو دعوت نکردم و اگرم این مهمونی رو نرم تنها کیسکه ضرر میکنه خودم هستم
RE: بیاین ،مهمونی داریم......
ذهنتونو در مورد مهمونی این ور و انور نبرید ، فقط به سئوال توجه کنید و واقعاً کارایی که انجام میدین رو بگین .
برای اینکه کمی خیالتونو راحت کنم ، فرض کنید یه مهمونی برای فعالان تالار همدردی قراره ترتیب داده بشه ، اونم از طرف یه حامی خیلی مهربون و خوب که ما نشناختیمش تا حالا ، آثارش رو دیدیم اما نمیدونیم این همون حامیه ،
فقط بدونید حرف نداره ، از اون خوباست . شما رو خوب میشناسه و دوستتون داره ، و از هیچ محبتی فرو گذاری نمی کنه ......
همینقدر که گفتم بسه بیشترش رو بعداً میگم ،
خوب دقت کنید که برای دیدن همچین کسی و شرکت در مهمونیش که هر کسی راه پیدا نمی کنه ، شما چه کار می کنید ، چه جور آماده رفتن میشین ، با چی میرین ، چی می پوشین ، باهاش چه جوری روبرو میشین ، سر سفره چطور میشینین ، اگه بتونه غذای مورد علاقتون رو تهیه کنه ، شما چی دوست دارین براتون تهیه ببینه و....؟؟
بازم منتظرم ، که جواباتونو ببینم .
RE: بیاین ،مهمونی داریم......
سلام...خب اگر سرکاری نیست باید یک چیزی بنویسم::
اولا>>بستگی به این داره که مکانش کجاست..شاید همه نتونن بیان(اخه ما که اهل تهران نیستیم)...
دوم>>اهل مهمانی ""زیاد"" نیستم....البته "کم" هم نیستم!!!:P
ابتدا دنبال ادرس می کردم(اخر آردرس پیدا کردن من ماجرایی داره)....بعد که رسیدم به محل مورد نظر""حالا اگر واقعی باشه یا مجازی""....خب مشخصا هیچ کس را نمی شناسم ولی می تونم حدس بزنم چی به چیه....
بعد میان اون همه آدم ....سلامی می کنم..اگر جواب دادن چه بهتر اگر هم سکوتی حاکم شد که..................
بعد اجازه می خوام یه سوالی بپرسم::می پرسم ....معرف را نمی شناسم و حتی کسی را این میهمانی را ترتیب داده ....قضیه این میهمانی چیست؟؟ ایا اعضای تالار این جا هستند؟؟؟
راستش سکوت عجیبی حکم فرماست ..شاید به این دلیل هست که کسی همدیگرو نمی شناسه و شاید هم دارن فکر می کنند می تونن کسی رو بشناسن و حدس می زنن...شایدهم اونقدر همدیگرو می شناسن که از حرف زدن سیر شدن
ولی چون دعوت یه جورایی دعوت از طریق تالاره و اون کسی که من هم ""خیلی دوستش دارم"" و گاهگاهی هم اذیتش کردیمه.......""استرس"" دارم.
سعی می کنم این استرس کوچیک رو با پوشیدن یه کت و شلوار رفع کنم( اخه کت و شلوار یه جورایی حس خوبی بهم میده).
و اگه اون دعوت کننده رو ببینم بهش میگم::::>>>دلم برایت تنگ شده...نگاهت قرار سکوت نداشت!!! بیشترها هم شما را رنجانده بودیم...."سلام":72::72::72:
RE: بیاین ،مهمونی داریم......
سلام...
پس چی شد مهمونی؟؟؟؟؟؟؟؟؟:300:
تورو خدا نگویید سرکار بودیم ...چون دیگه از کار کردن خسته شدیم:P
ما منتظر هستیم ها:305:
RE: بیاین ،مهمونی داریم......
نقاب عزیز صبور باش
مهمونی مهمیه ، باید بقیه هم بیان ببینم چه کار میکنن براش
عجله نکنید ، وقت هست
RE: بیاین ،مهمونی داریم......
:72:سلام فرشته مهربان مهربون:46:
به به مهمونی، من چقدر خوش شانس بودم به این مهمونی دعوت شدم.:73:
راستش من عاشق مهمونی رفتم. حالا صاحب خونه هم انقدر خوب باشه، چی میشه، مطمئنا خیلی خوش می گذره، فرشته مهربونم شما گفتید که دعوت کننده آدم حسابیه، پس خیالم راحت شد خدا جونی نیست. چون من که فعلا رو سیاهم و آمادگی اون جور مهمونیا رو ندارم...:302:
...خب حسابی خودم را آماده می کنم، با تیپ و قیافه و لباس درجه یک، بهترین عطرمو می زنم، قبلش یه رژیم می گیرم که اون جا حسابی بتونم بخورم و سر سفره دستشونو رد نکنم، خصوصا اگه شام دعوت باشم ... با هر وسیله ای که زودتر برسم می رم، با لبخند و با یه دسته گل خوشکل گنده که تقدیمشون می کنم ...سر سفره راحت راحت می شینم تعارفی نیستم...قربون دسشون، هر چی درست کردند من می خورم، آخه همچین میزبانی مطمئنا واسه غذا هم کم نگذاشتند...
ممنون از مهمونیتون همه چی عالی بود ...
اما هنوزم نفهمیدم صاحب خونه کی بود؟؟؟
ولی خیلی خیلی خوش گذشت، خصوصا وقتی دیدم دوستای عزیزم در تالار همدردی هم تشریف آوردند...
دستون درد نکنه شما هم از اونورا تشریف بیارید...:72:
RE: بیاین ،مهمونی داریم......
سلام:72:
(اگه در مورد مهموني درست حدس زده باشم .)
شايد اين اخرين مهموني باشه که ميرم وديگه فرصت اين جور مهمونيها نباشه پس بايد قدر اين مهموني رو دونست.
اين صاحبخونه به ظاهر مهموناش کاري نداره ،همه جور مهموني اونجا دعوتن .حتي بدترين مهموناشو تحويل ميگيره .
هر که با امادگي بيشتري بره ،صاحبخونه هم بهش توجه خاصي داره وکيسشو پر ميکنه.
هرکسي هم که غافل...........(گرگدا کاهل بود تقصير صاحبخانه چيست؟)