دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
باسلام دوستان عزیز
شهرستانی هستم ودانشجو در تهران
نزدیک به 1 سال پیش،به دختری (ازاین به بعدبا () مینویسمش ) که ازفامیلهای نزدیکمان است و با هم رفت وآمد زیاد و دوستانه وبسیار صمیمی داشتیم،علاقه مند شدم ،قبل این رابطه با کسی نبودم، بعد از چند ماه اس ام اس بازی دوستانه آخر به نوعی حرف دلم را گفتم و خواستم با من باشد ،ولی با جواب نه ایشان به خاطر دوست بودن باپسر دیگری مواجه شدم ،روزهای بسیار سختی بود ،با این موضوع کنار آمدم و برایش آرزوی خوشبختی کردم،گذشت تا اینکه بعد از مدتی او گفت که دیگر نمیخواهد با آن پسر باشد چون اذیتش کرده است و خواست که با من باشد ،خیلی دوستش داشتم ،آرزویم بود که مرا قبول کند ،ولی گفتم نباید اینکار را با پسری که هنوز دوستش دارد انجام دهد ،گفت اگر با تو نباشم با او هم نخواهم بود ،فکر کردم رابطیشان سطحی و پیش و پا افتاده بوده و ادامه اش اشتباه است ،دوست داشتم با او باشم،قبول کردم و نزدیک به 2 هفته عید را تقریبا هر روز با هم بودیم با هم بسیار صمیمی و خوب بودیم ولی در آخرای این دو هفته حس میکردم خوشحال نیست ، من به تهران آمدم و همان پسر زنگ زد و گفت از زندگیش بروم بیرون،گفت 3 سال است با همیم،شب و روز،پس برو، () پیش او رفته بود و دوباره به او گفته بود دوستش دارم له شده بودم، ولی به اوحق میدادم،
ولی () گفت نمیدانم نه میتوانم او را تنها بگذارم، نه میتوانم از تو که با تو خوشحال بوده ام بگذرم، نمیدانست چه کند،عذاب میکشید،خیلی اذیت میشد،میدانم دوستم داشت،به خاطر ان پسر کنار کشیدم، () گفت ما فامیلیم،بگذار دوستیمان مثل قبل باشد،قبول کردم
مثل قبل بودیم،من هنوز دوستش داشتم و میدانم او هم دوستم داشت، گاهی از هم خبر میگرفتیم،تااینکه دوباره بعد از چند ماه رابطه یمان کمی صمیمیترشد،مطمعن بودم دوسم دارد،
الان مدتی است که میگوید دوستم دارد و من هم دوستش دارم، زندگی اش به هم ریخته، شاد نیست، با آن پسر است و میگوید مرا دوست دارد ولی نمیتواند امید آن پسر رانا امید کند ،زندگیم بهم ریخته است، حس میکنم من زندگیش را بهم ریخته ام و با بودنم خرابش میکنم، ولی نمیخواهم تنهایش بگذارم، روزهای خیلی بدی دارم،حس خیانت،حس بودن و خراب کردن زندگی کس دیگر ،گفته ام این وضع را دوست ندارم و این بودنم اشتباه است ، غلط است ، می دانم بودنم نامردی است ولی تمی توانم کاری کنم بارها ارتباطمان را قطع کرده ایم، ولی دوباره باز تکرار شده است .میگوید ما که کاری نمیکنیم،توعذاب وجدان نداشته باش، دوستش دارم،کمکم کنید،کمکش کنید
خراب و داغون شده ام
:(
RE: دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
سلام ، تالار همدردی راجع به دوستی دختر و پسر مشاوره نمیدهد!!!
ولی چند تا راهنمایی از نظر من:
1-علاقه آن دختر به شما یا به آن پسر چیزی نیست مگر از جنس وابستگی روانی و عاظفی والا مگر میشود عاشق کسی بود و با شخص دیگری رابطه داشت!!!
2-نیازی نیست دلتان به حال آن دختر یا آن پسر بسوزد ، دلت به حال خودت بسوزد که وقت گرانبهایت را داری صرف امور بیهوده و پوچ میکنی ، وقتی که هیچ وقت فرصت استفاده مجدد آن را نخواهی داشت.
3-بدان احساس آن دختر به تو از نوع وابستگی است نه عشق.
4-این را بدان اکثر دوستیهای قبلازدواج به ازدواج ختم نمیشوند و فقط حسرت و افسوس در پی دارند.
5-کتابی را بهت معرفی میکنم که خیلی میتواند کمکت کند:
دنياي انسانها مملو از عواطفي چون عشق، اميد، آرزو و دوست داشتن، حسادت و شادي و غم مي باشد. هر انساني به هم نوعان خود بويژه براي رفع نيازهاي خويش و برقراري ارتباط، اقدام به تبادلات کلامي و غيرکلامي با پشتوانه انرژي ذهني و عاطفي مي نمايد. در اين راستا فردي موفق است که بتواند با رعايت چارچوب هاي اخلاقي و مقررات اجتماعي، هم موجبات تسلي خاطر و آرامش مخاطب خود را فراهم نمايد و هم برنامه ها و اهداف بلند و کوتاه خويش را جامع عمل بپوشاند.
يکي از مهمترين خطراتي که بهداشت جسم و روح انسانها بويژه جوانان ما را تهديد مي کند، انواع وابستگي هايي است که نتيجه اي جز اتلاف وقت، بطالت عمر و خسران دنيا و آخرت ره آورد ديگري ندارد. وابستگي به مواد مخدر، مشروبات الکلي، اينترنت، تلفن همراه و نيز وابستگي شديد عاطفي به غير هم جنس خود از اين قبيل وابستگي هاي مبتلا به انسانهاي امروزين است.
کتاب «راههاي رهايي از وابستگي عاطفي» حاوي مطالب درباره راههاي کاهش وابستگي عاطفي انسان به انسان، اشيا، حيوانات و ... است .نظر به اينکه نويسنده يک روان شناس و مشاور مي باشد که سالها در خدمت سايرين اعم از جوانان ميانسالان، خانواده ها و ساير اقشار مي باشد و با توجه به اينکه يکي از مسيرهاي آسيب را به جسم و روان افراد علي الخصوص جوانان اين مي داند که ناآگاهانه خود را در يک وابستگي عاطفي شديد قرار مي دهند که پيامد آن مملو از خسران هاي مادي و معنوي در ابعاد مختلف زندگي مي باشد، مي تواند به جرات تمام اذعان نمايد که يکي از علل مهم رخداد طلاق، وابستگي هاي بي حد و حصر عاطفي قبل از ازدواج طرفين مي باشد به همين منظور در اين کتاب ضمن تبيين وابستگي و زواياي مختلف آن اعم از علل و عوامل ايجاد «وابستگي عاطفي»، بيان انواع و اشکال وابستگيها و پيامدهاي مثبت و منفي آن و همچنين به عوامل پيشگيري از اين اختلال عاطفي و ذهني پرداخته شده و راههاي رهايي از وابستگي عاطفي را تشريح نموده است. گروه مخاطب اين کتاب شامل افراد بالاي 15 سال ميباشد. بيشتر مبتلايان به وابستگي عاطفي شديد، در گستره سني 15 تا 30 سال قرار مي گيرند؛ به همين دليل اين کتاب بيشتر، جوانان عزيزي را مخاطب خود قرار داده که مي توانند با فطرت پاک و اراده مستحکم خود، سرنوشت زندگي خود را به بهترين وجه رقم بزنند . ماهيت دلبستگي، ويژگيهاي وابستگي انسان به انسان، علل وابستگي، پيامدهاي منفي وابستگي، نشانههاي افراد وابسته عاطفي، راههاي پيشگيري و رهايي از آن، عناوين فصول هفتگانه اين اثر را تشکيل ميدهند.
[size=large]
مشخصات کتاب
راه هاي رهايي از وابستگي عاطفي
نويسنده : مسلم رادمنش
انتشارات: هدي/قم[/size]
RE: دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
ازتون خیلی ممنونم
ولی باید بگم ، این مشکل من برای دوست بودن نیست ، من از اول این رابطه هم به ازدواج فکر می کردم ، اگه قرار بر دوست بودن ساده بود من هیچوقت اقدام به این رابطه نمی کردم ، چون همونطور که گفتم ایشون از فامیلهای ما هستند.
لطفا اگه امکان داره بیشتر کمکم کنید
بازم ممنون .
RE: دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
دوستان عزیز لطفا کمکم کنید
RE: دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
سلامم
من یه سوال داشتم که اگه جواب بدی راحتتر میشه راهنمایی کرد
الان دلیل اینکه شما هنوز میخوای با این دختر ازدواج کنی چی هست؟
یعنی اینکه در کنار تو با یه مرد دیگه هم رابطه داره در نظر تو مهم نیست؟
چون خودت هم خوب میدونی که این یه کار غیرمتعارف هست
برا همین خوبه که اول دلیلت رو بگی چرا دنبال ازدواج با ایشون هستی
RE: دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
سلام
میتوانم حس و حالت را درک کنم، و میتوانم راه را بهتر از تو بخوانم، چون بیرون گودم
شما ایشان را دیده اید به دلتان نشست،اما احساست را کنترل نکردی ،هیچ مطمئن نشدی قبل از اینکه وارد این ماجرا شوی آیا او معیار من را دارد؟ یا من شرایط ازدواج دارم؟
بیا باهم رو راست باشیم،زندگی امروزه و جامعه رو در نظر داشته باش، و یک دانشجو که میخواد سخت ادامه تحصیل بده و بعد با مدرک معتبر بیاد و در این اوضاع بیکاری شغل آبرومند گیر بیاره، اما خواسته و یا ناخواسته درگیر ماجرائی میشه که باعث میشه اهدافش از دست بره حالا اگر کامل نه، حداقل مثل یه سیب کرم خورده !
نمیخوام نصیحتت کنم،نمیخوام مثل برادر باشم برات ،میخوام یه دوست باشم ،دوستی که ندیده و نشناخته میخواد راه رو بهت نشون بده
افتادن در گل و لای ننگ نیست، ننگ در این است که در آن بمانی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehdi1369
میگوید مرا دوست دارد ولی نمیتواند امید آن پسر رانا امید کندنید
این خانم تکلیفش با خودش روشن نیست چه برسه به تو، تو صداقت داری ، تو پاک جلو رفتی اما پسر خوب، چرا اون دختر باید برگرده پیش دوست پسر قبلی اش و سیرتا پیاز رو بگه بعدش شماره ات رو بهش بده تا .....!
درجه و مرتبه انسان چقدر بالاست عشق و دوست داشتن هم همون قدر بالاست، نثار کسی کن که با چشم باز همدیگرو قبول داشته باشید.
در کل یک کلام
تمومش کن، و هیچگونه ارتباطی باهاش نداشته باش،میدونم داغون میشی میدونم دلتنگی خفت میکنه، اما اگه خودت بخوای سیکلش خیلی کوتاهه
من خواستم دوستانه برات بنویسم
RE: دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط چرخ و فلک
سلامم
من یه سوال داشتم که اگه جواب بدی راحتتر میشه راهنمایی کرد
الان دلیل اینکه شما هنوز میخوای با این دختر ازدواج کنی چی هست؟
یعنی اینکه در کنار تو با یه مرد دیگه هم رابطه داره در نظر تو مهم نیست؟
چون خودت هم خوب میدونی که این یه کار غیرمتعارف هست
برا همین خوبه که اول دلیلت رو بگی چرا دنبال ازدواج با ایشون هستی
ممنون از اینکه کمکم می کنید دوست عزیز
باید بگم، من هنوز دوسش دارم ، دلم براش تنگ می شه، اگه حس نمی کردم دوسم داره ، اگه طرز نگاه کردنش یه جوری بود که یعنی دوسم نداره ، خوب منم دوسش نداشتم ، حس می کنم به خاطر بودن با من رابطه اش دیگه مثل قبل نمیشه و به جایی نمی رسه ، خیلی سختی کشیده ، بعد فوت پدرش داغون شده ، نمی خوام تنهاش بذارم .
در جواب سوال دومتون باید بگم خوب معلومه برام مهمه که با کسی باشه یا نه ، برا همین همیشه گفتم باید حتی این حرف زدنامونم قطع کنیم ، یا با من باش یا با اون ، بارها هم از طرف من قطع کردیم ولی دوباره به دلایلی باز شروع شده ،
میگه تنها با من خوشحاله ، ولی نمی تونه اونو ول کنه چون اون پسر به خاطر من خیلی سختی کشیده ،با خونوادش درگیر شده ، ولی کارهاییم کرده که دیگه باهش نمی تونم شاد باشم ، نمی دونم چکار کنم ، تنها کاری که می دونم درسته و دارم انجامش میدم اینکه سعی می کنم رابطمو به حداقل برسونم ، حتی حرفی هم نزنم ، ولی از طرف دیگه خودم داغون می شم ، افسرده می شم
:(
بازم ممنون میشم بیشتر راهنماییم کنید دوستان خوبم
مرسی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
سلام
میتوانم حس و حالت را درک کنم، و میتوانم راه را بهتر از تو بخوانم، چون بیرون گودم
شما ایشان را دیده اید به دلتان نشست،اما احساست را کنترل نکردی ،هیچ مطمئن نشدی قبل از اینکه وارد این ماجرا شوی آیا او معیار من را دارد؟ یا من شرایط ازدواج دارم؟
بیا باهم رو راست باشیم،زندگی امروزه و جامعه رو در نظر داشته باش، و یک دانشجو که میخواد سخت ادامه تحصیل بده و بعد با مدرک معتبر بیاد و در این اوضاع بیکاری شغل آبرومند گیر بیاره، اما خواسته و یا ناخواسته درگیر ماجرائی میشه که باعث میشه اهدافش از دست بره حالا اگر کامل نه، حداقل مثل یه سیب کرم خورده !
نمیخوام نصیحتت کنم،نمیخوام مثل برادر باشم برات ،میخوام یه دوست باشم ،دوستی که ندیده و نشناخته میخواد راه رو بهت نشون بده
افتادن در گل و لای ننگ نیست، ننگ در این است که در آن بمانی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehdi1369
میگوید مرا دوست دارد ولی نمیتواند امید آن پسر رانا امید کندنید
این خانم تکلیفش با خودش روشن نیست چه برسه به تو، تو صداقت داری ، تو پاک جلو رفتی اما پسر خوب، چرا اون دختر باید برگرده پیش دوست پسر قبلی اش و سیرتا پیاز رو بگه بعدش شماره ات رو بهش بده تا .....!
درجه و مرتبه انسان چقدر بالاست عشق و دوست داشتن هم همون قدر بالاست، نثار کسی کن که با چشم باز همدیگرو قبول داشته باشید.
در کل یک کلام
تمومش کن، و هیچگونه ارتباطی باهاش نداشته باش،میدونم داغون میشی میدونم دلتنگی خفت میکنه، اما اگه خودت بخوای سیکلش خیلی کوتاهه
من خواستم دوستانه برات بنویسم
مرسی کیوان جان ، اینکه اینقد دوستانه جوابمو دادی واقعا دلگرمی بود برام
راجع به اینکه شرایط جامعه و شرایط من چطوره دقیقا حرفت رو قبول دارم و راجع به اینکه موندن تو گل ولای ننگه باید بگم دقیقا همینطوره چون من واقعا حسش می کنم
تو جواب اینکه رفته شمارمو بهش داده هم باید بگم خود پسر از گوشیش برداشته ، مسأله اینجاست که اون موقع نتونست تنهاش بذاره و رفته پیشش و این اتفاق افتاده
قبول دارم تکلیفش با خودش روشن نیست ، و این آزارم میده
من هم می خوام رابطه رو قطع کنم ولی وقتی می خواد با هم حرف بزنیم نمی تونم نه بگم ، نمی تونم تنهاش بذارم ، دوست دارم شاد باشه ، حس می کنم دوسش دارم چرا باید اینکارو باهاش بکنم ، حال منم خوب میشه ولی بدش حس بدی بهم دست میده اینکه دارم زندگیشو بدتر می کنم
چون تو این ماجرا هستم نمی تونم تصمیم درست بگیرم
دیگه از دست خودم کلافه شدم
:(
RE: دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehdi1369
من هم می خوام رابطه رو قطع کنم ولی وقتی می خواد با هم حرف بزنیم نمی تونم نه بگم ، نمی تونم تنهاش بذارم ، دوست دارم شاد باشه ، حس می کنم دوسش دارم چرا باید اینکارو باهاش بکنم ، حال منم خوب میشه ولی بدش حس بدی بهم دست میده اینکه دارم زندگیشو بدتر می کنم
چون تو این ماجرا هستم نمی تونم تصمیم درست بگیرم
دیگه از دست خودم کلافه شدم
در این ماجرا تنها کسی که لطمه می بیند شما هستید، از لحاظ عاطفی ضربه میخوردی،روزها و شب ها رو به خودت سخت میکنی
در ضمن به تصمیمات برگرفته از احساس اکتفا نکن،چون مطمئن نیستند
آدم خیلی راحت میکتونه تکلیف خودش رو روشن کنه، عشق و علاقه متعلق به یک نفر است نه اینکه *او را نمیتوانم تنها بگذارم ولی تو راهم دوست دارم*چه نوع دوست داشتنی؟
فوقش یه ماه دیپرس شدی عوضش زندگیت تلخ نمیشه
RE: دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
ممنون کیوان جان
مرسی از راهنمایی هات
راست می گید باید رابطمو قطع کنم هرچند
باید خیلی وقت پیش اینکاریرو که گفتی می کردم
چرا باید دوست داشتن و عشق من اینطوری پیش می رفت
دیگه له شدم
:(