شما چقدر زمان خواستگاری حرفای نامعقول شنیدین؟
با سلام
سال ها پیش حس میکردم هر چه تحصیلات فرد بالاتر بره توانایی برخوردش با مسایل بهتر میشه و برخورد افراد هم باهاش موقرتر میشه. هر چند کماکان به این موضوع باور دارم اما نمیدونم چرا در مساله ی ازدواج این قدر مستاصل هستم و ناراحتم که حرفای نامعقولی میشنوم. دختری 26 ساله و دانشجوی دکتری هستم که تا به حال کم یا زیاد خواستگارانی داشتم و دارم اما انتخاب از اون ها برای من خیلی سخت شده. خیلی توی اینترنت سرچ کردم اما هیچ جوابی که متناسب با زندگی خود من باشه پیدا نکردم. هر چند خواستگارهام تحصیلات قابل قبولی داشتن اما هر کدوم ایراداتی هم داشتند که خب نمیشد ازشون صرف نظر کرد. ظاهر و قیافه ی یکی واقعا به من نمیخورد و تناسبی با هم نداشتیم. یکی با داشتن تحصیلات اما شغل مطمعنی نداشت. یکی بیش از اون حد نرمال وابسته ی به خانواده ش بود یا لااقل اینجور نشون میداد که من باید بسیار مطیع خانواده ش باشم حتی اگر اون ها بی احترامی کردن. یکی قبل از امدن، بچه بچه میکرد و . . . من نمیدونم چقدر واژه های تقدیر و شانس و قسمت صحت دارن اما نمیدونم چرا با این که سطح توقعاتم پایینه اما این موارد عجیب و غریب برای من جلو میاد! من تو هر زمانی فقط به این فکر کردم که فرد مقابلم تحصیلات قابل قبول، شغل مطمعن، ظاهر متناسب و خانواده ی با ابرویی داشته باشد. نمیدونم چرا از هر خواستگاری یه حرفی میشنوم که واقعا شاخ در میارم. ایا بقیه هم مثل من هستن؟ وقتی تا این سن درس خوندین تا اینده ی بهتری بتونین برای خودتون رقم بزنین حتی اگر ازدواج نکردین بهتون بر نمیخوره که کسی زمان خواستگاری بهتون بگه دنبال شغل باش؟ ناراحت نمیشین کسی بهتون بگه من نمیدونم شما چقدر اشپزی و خانه داری شما خوبه؟ به نظرتون طرح این سوالات اصلا مناسبه؟ یعنی یه پلو و ماکارونی و قیمه و قورمه اینقدر مهمه که تو خواستگاری مطرح بشه؟