جست و جو:

سلام آقای باغبان...ممنونم که پاسخ دادید...جمع آوری لینکها کار ساده ای نیست...
شما و آقای ام واز و خانم بهاری همیشه لطف داشتید...
شاید اگر این مطالب رو پیشتر می خوندم در من اثری داشت....اما الان...

سلام خانم سحر بهاری و بقیه دوستان عزیز....
من در این یک ماه بارها خواستم پاسخ بدهم ولی مجالش پیش نیومد....امیدوارم دلیل بر بی اهمیتی ندونین...
با بند رنج هایی که خودم پدید آوردم موافقم..خود مقصر...

قبلا میخواستم این تیتر رو بزنم .از ناامیدیِ تلاش برای کسب اعتماد بنفس، کاملا بی اعتماد بنفس شدم.
اماواقعا وقتی نگاه میکنم، زندگی من انقدر گره داره و تلاطم داشته و داره که واقعا نمیدونم از کجای...

سلام آقای mvas گرامی، خیلی لطف کردید منو به این تاپیک دعوت کردید.
خیلی علاقه مندم شرکت کنم ولی چون بارها در ختم های قرآن شرکت کردم و نتونستم ادا کنم توبه کردم عهد نبندم. خصوصا که قرآن خوندن زیاد...

سلام به دوستان خوب تالار:72:
سحر بهاری عزیز آواتار خیلی باصفایی گذاشتی با دیدنش احساس شعف خاصی پیدا می کنم..کلا شکوفه ها و شبه شکوفه ها یه چیز دیگه ان:43:
من در سه ماه گذشته اصلا حال خوبی نداشتم....

آقای غلام. خدمتتون تسلیت میگم. حقیقتا ناراحت و متاثر شدم. خدا مادرتون رو رحمت کنه و به شما صبر بده.....ما دوستان" همدردی" رو شریک و همدرد خودتون بدونین...
اموات از نظر ما پنهان هستند ولی اونها به...

چون شما فرمودین یکی از دلایل سختگیریتون عکسهای مجازی هست, از اون جهت خواستم واقعیت عکسهای مجازی رو بیان کنم...البته روی صحبتم فقط شما نبودید متاسفانه این معضلیه که وجود داره... تا اونجا که هفته پیش...

چهره ها تو فضای مجازی چهره واقعی نیستن...شعار نمیدم ولی یه سرچ کنین چهره ها قبل و بعد آرایش(میکاپ).
یا عکس چالش بدون آرایش هنرپیشه های دنیا رو ببینید...الانم که انقدر اپلیکیشنهای میکاپ اومده که با...

دقیق دلیلشو نمیدونم ولی صحبت شما یکم از تخیلاتی که گاهی با فشار فکری خودشو به واقعیت نزدیک میکنه از ذهنم خالی کرد...دقیقا بطور معکوس مبحث شما، این روزا به دنبال تنهایی هستم..گاهی حتی دوست ندارم برای...

سلام.
جواب این سوال کار سختیه...
من در حد خودم بگم که بهتره خدایی بودن رو از امور بحرانی و یا حتی بحران زا شروع کنیم تا به مسائل روتین و معمولی برسیم....
مثلا اگه من یکسری ناملایمات ( عصبانی بودن...

سلام zzzzدوست قدیمی...شاید منو خیلی نشناسی ولی منو به اون سالهایی که تازه اومده بودم و شماهم بودی و و یه حال دیگه ای داشتم پرت کردی....
:43:
یکی از مصائب دکترا همین مقاله اس:54:...تعداد مقاله...

لطف دارید, حقیقتش من خیلی وارد نیستم که بطور یقین اشعار رو معنی کنم. تا حدودی هم احساس میکنم معنی کردن به نوع ساز درونی هر شخص و دایره امکان و ادراکش برمیگرده و قابل بازگویی نیست....ولی یه شعر زیبایی...

سلام.
من قصد دارم با تاپیکی مشکلم رو مطرح کنم بطوریکه هر کس امکان خواندن اون رو نداشته باشه.
متوجه شدم باید نارنجی بشم. اما هنوز فرق انجمن آزاد رو با تاپیک خصوصی متوجه نشدم.
و اینکه تنها افرادی...

گاهی در کشاکش خستگی روح و جسم، به کتاب شعر دانشگاه سرک میکشم. بخش غزل, شعرهای زیبایی با مضامین زیبایی شناسی و معرفت شناسی داره و نگاه پر از معنایی به وجودیت و ماهیت میده,,,خصوصا اشعار حافظ و برخی از...

ما در زندگیمون مشکلات و ناراحتی های موازی زیادی داریم. گاهی بدون اینکه بخواهیم و حتی اراده ما دخیل باشه تمام ناراحتی ها رو در یک عامل خلاصه میکنیم. الان شماهم تمام ناراحتیتون رو در عامل جدایی از...

سلام پوه عزیز. من همیشه خواننده خاموش تاپیکهاتون بودم و بخاطر شخصیت محکمی که داشتی تحسینت می کردم.با شنیدن این خبر خیلی متاثر شدم و از صمیم قلب به شما تسلیت میگم. جملات و کلمات از بیان حس همدردی...

عموما هزینه های قبل ازدواج برای هر دو طرف تفکیک شده اس و سهم زیادی یا حتی همه اون بر عهده خانوادس...خصوصا خانومها..وامی هم که داده میشه برای جبران همین هزینه هاست پس اختیار اون بدست خود شخصه و شما...

ممنونم آنه ماری عزیز:72:
خدایا ما را از چاه خودبینی نجات بده آنجا که خواستگاه تمام محاسبات هر روز به "حس خوب من" ختم باید بشود..خدایا قلب و وجودمان را در رهایی واقعی پرواز بده تا "حس خوب من" فارغ...

دوست عزیز. مشاوره گرفتن به معنای تایید شدن نیست بلکه وقتی مشاوره میگیریم باید آمادگی شنیدن عوامل مثبت و منفی ایجاد شده هم باشیم. اونچه که تجربه منه در جلسات تحصیلات تکمیلی گروه راجع به دانشجوها صحبت...

سلام ...ممنون از این که از بعدی وارد شدین. دفه قبل خیلی نوشتم . ولی یهو پاک شد.
من برای شروع احتیاج به حرارت و گرمایی که برام قدرت ایجاد کنه دارم....ولی تهی ام. انگار یه سیاه چاله در درونم تمام...

ممنونم جناب mvaz....

من انرژی و نیروی درونی ندارم اصلا سالهاس با هر بدبختی دنبالش بودم ولی پیدا نکردم....دیگه کاری از دستم بر نمیاد هر روشی رو پیاده کردم. حتی گاهی فکر کردم شاید نیاز به ماده ای...

سلام به همه دوستان:72:
بعد چندی به تالار اومدم و کمی از تاپیکها رو خوندم....
حس عجیبی بهم دست داد، احساس کردم خیلی از چیزایی که باهاشون مشکل داشتم و دارم دوباره جلو چشمم اومدن....
خیلی خوب بود...

خدایا گاهی فراتر از کمبودها و شکوه هایی که دارم، فکر میکنم اگر فقط! یکی از نعمتهایت را از من بگیری چه اتفاقی خواهد افتاد......
چه چشمهایی که به روی آنچه ایستاده ام بسته است و فقط نگاهم به جایی است...

خدایا کاش امید امیدواران رو داشتم...ولی ندارم..
البته....اینجوری شاید بهتر باشه...چون دیگه چشم انتظار نیستم...انتظار با خودش ناامیدی میاره و دوباره میفتم تو لوپ!

من قصد دارم اون کتابو بگیرم و سعی دارم دستور العملاشو انجام بدم.البته اگه خستگی و آشفتگی ذهنی ام اجازه بده....
کسی که طعم کامیابی رو هیچ وقت نچشیده و امیدی هم به آینده نداره بی حتم از فرداش وحشت...