اول اینکه دلیلی نداره که در جلسه نهایی خواستگاری دایی ها حضور داشته باشن، خب معمولا هر چی تعداد بیشتر باشه جمع کردن و به نتیجه رسیدن بحث مهریه سخت میشه به دلیل اینکه اکثرا میخوان نظر بدن و تعدد آرا...
اول اینکه دلیلی نداره که در جلسه نهایی خواستگاری دایی ها حضور داشته باشن، خب معمولا هر چی تعداد بیشتر باشه جمع کردن و به نتیجه رسیدن بحث مهریه سخت میشه به دلیل اینکه اکثرا میخوان نظر بدن و تعدد آرا...
راستش من اگر به جای شما بودم صبر می کردم اگر اون آقا دوباره موضوع رو مطرح کرد و اصرار کرد و درخواست کرد که مهریه رو قبول کن و خواست راجع بهش صحبت کنه قبول می کردم و بعد از صحبت کردن و توضیح دلایلم...
با سلام دوست عزیز
بنظر بنده شما اولش خیلی زیاد تند روی کردین
الان تو این زمونه کی زیر بار همچین ریسکی میره
در حال حاضر پسرا از قبول مسئولیت ازدواج سر باز میزنن چه برسه مهریه هزار سکه ای !!!!!!!!!...
تواناى عزيز من از حرفات ناراحت نشدم، ولى نميتونم راجه به شوهرم لااقل و چيزايى كه دارم ميبينم حرفاتو بپديزم، همه ما مادرمونو دوس داريم، دليل نميشه ما نتونيم سه روز از مادرمون دور باشيم، يا صب تا شب...
سام بادی عزیز سلام
خیلی وقته تاپیکهاتو دنبال میکنم و همیشه هم اینقد حرصم میگیره دلم میخواد بیام مادرشوهرتو خفه کنم(شوخی بود جدی نگیرین اینقد خشن نیستم).
من تو پستات متوجه شدم داری اعتماد به نفستو...
واقعا اين دسته از دوستانى كه ميان ميگن من ميخوام شوهرم مادرشو ول كنه، يا مرد خوبيه چون پسر خوبيه، اتقد عصبانيم مسكنن كه نميتونم چيزى تايپ كنم
براي كمك بهتره اول تايپكاشو بخوني شوهر اين خانم رفتارش اصلا معقول نيست مگه اين خانم ميگه مادرشو نديد بگيره فقط كمي استقلال ميخواد.كسي كه اينقدر وابستست نبايد ازدواج كنه بايد بمونه همون بيخ ريش مادرش...
به نظر من که منطقی نیست
اون خانم هم انسان هست و قطعا پس فردا بچه میخواد، پس فردا که بچه دار شد میگه بچم باباشو میخواد و شوهر شما اتفاقا بیشتر بره اونطرفی و قطعا وقتی بچه پرکار باشه دیگه مجبوره که...
سام بادی عزیز، همیشه یه چیزی برام سواله.
که چرا و چیه این زندگی رو دوس داری که توش موندی؟
من همیشه تاپیک های شما رو میخونم ، حق صد در صد رو میدم بهت ، واقعا تا الانش هم خیلی خانومی کردی.
فکر میکنم...
سلام
گفتید یکی از اخلاق های خانمتون اینه که مهربونه... من که از حرف های شما برداشتی از مهربونی ایشون نکردم
سوالم اینه که اگه به خانمتون بگید بیا از هم جدا بشیم چه جوابی میده؟
خیلی مهمه که جواب...
سلام
هوا خیلی گرم و همسرم هم خسته ! از قبل بهش پیام دادم یه سری برای خونه خرید کنه
همسرم وسیله ها رو خرید و آورد من اینجا به جای تشکر گفتم کاش نان هم می خریدی!!!!
(خب اون موقع نانوایی باز بود که...
یا خدا یعنی شما حاضرید همسرتون رو طلاق بدید و بعد یا مجرو بمونیو یا با زنی ازدواج کنید که مادر بچه نباشه ولی همون زبون مورد نظر شما رو با بچه حرف بزنه!
خداییش اوج کله شقی رو نشون میده.
سلام. به نظر من خودت را کوچیک نکن . بهتره این مشکل را همسرتون حل کنه شما تابع تصمیم همسرتون باشید . زندگی خودت را بکن کسی که این وسط ضرر می کنه شما نیستی خانواده همسرته .
شما سعی کن آرامش را توی...
آقای امید، چرا واقعا؟! :325:
از اونجایی که ما دو عدد آدم تنبلیم که به تور هم خوردیم، یکی از معضلات عمده زندگی مشترک، این بحثه که کی بره چایی درست کنه!!
یه بار قرار شد قرعه کشی کنیم و من مسئول شدم...
سلام به همه دوستان عزیز
پوه عزیز از خوندن خاطراتت خیلی لذت بردم.امیدوارم همیشه دلت خوش باشه حتی وقتی همه چیز خوش نیست:43:
خاطره خاصی ندارم.اما دلتنگ همسرم هستم.نمیتونم شرایطم رو باز کنم اما فرصتی...
سلام دوستای خوبم
این روزا درگیر کارهای مختلفی هستم که باعث میشه تفریح خوبی نداشته باشم . برای همین خیلی سرحال و شاداب نیستم. همسرم هم توی کار جدیدش باید شیفتی کار کنه. این هفته
شب کار بود و...
سلام بر عاشقان
یه خاطره از دوران عقدم بگم که هنوزم که هنوزه یادمه
هر وقت منزل پدر همسرم میرفتیم به دلیل کمبود جا خانم ها یه اتاق و آقایون یه اتاق می خوابیدند
یه شب همسرم وقتی مطمئن شدند که...
یکی دیگه هم تعریف کنم.
چند وقت پیشا روی یه کاغذ کوچولو، جدا جدا برای مامانم و بابام و داداشم یه یادداشت کوچولو نوشتم. مثلا نوشتم سلام بابا جون. روز خوبی داشته باشید و گذاشتم توی پاکت چایی که گفته...
سلام.
آقا، شماها متاهلید خاطرات عشقولانه زن و شوهری دارید. ولی ما مجردا هم خاطرات عشقولانه مامان و دختری، پدر و دختری، خواهر و خواهری، خواهر و برادری زیاد داریماااا.
چند وقت پیش با داداشم دعوام...
سلام خانم آویژه.تاپیکتون برام جالب بود.چون خودم هم کمابیش همچین تصمیمی دارم.البته هنوز مطمئن نیستم
ولی توی تردیدهام برای اجرای این تصمیم هیچ وقت فکر به دیگران نقش نداشته. حتی برای یک لحظه هم فکر...
سلام چقدر دلم میخواس اینجا بنویسم
راستش مدتهاس سعی میکنم سوژه گیر بیارم ولی چه میشه کرد گیر نمیاد:311:
فعلا تنها موقع روماتیک ما وقتیه که ناغافل پسرم از پشت بهم حمله میکنه و میپره رو سرم و دودستی...
شرمنده همتون خاطرات عاشقانه من مثل شما رمانتیک نیس درحد در و دسته قابلمه درست کردنه یا مثلا خرید پنیر مورد علاقم یعنی این میشه اوج عذرخواهی همسرجان وقتی خودش بفهمه ناراحت شدم البته توی پرانتز بگم کم...
عزیز دل، دیشب که همسرم مجبور بود خیلی دیر بیاد خونه و منتظرش بودم نشسته بودم پای یه برنامه از شبکه سلامت که در مورد مسائل زناشویی صحبت می کرد و کارشناس می گفت حتی استفاده از عبارت "خونه مون" برای...
سلام به همه عشقولانه های تالار.
آویژه جان پستت خیلی ایهام داشت، من متوجه نشدم، چطور می شه در این شرایط ی که توصیف کردی حس عشقولانه داشت؟ اگر واقعا تو تونستی باید حسابی تشویقت کرد.
رفته بودیم...
سلام
جای چند خط واسه من دارید؟
کلا زندگی مشترک خوبه، مثلا اون موقع که بطری خالی دوغ رو می بینی که برای بار هزارم روی کابینت ولو شده و بهت لبخند میزنه، یا اون لحظه ای که اجاق گازی که به زحمت...