به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 58
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 20:18]
    تاریخ عضویت
    1392-2-24
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,885
    سطح
    25
    Points: 1,885, Level: 25
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    686

    تشکرشده 569 در 244 پست

    Rep Power
    40
    Array

    Rainbow چکار کنم که مومن وعاقل باشم؟

    سلام دوستان خوبم
    به من کمک میکنید که مومن وعاقل بشم؟
    حس میکنم ایمانم خیلی ضعیفه.حس میکنم بیشتر احساس دارم وخیلی بین عقل واحساسم درگیر میشم.خیلی زود احساساتی میشم اما نمیزارم این احساس منو به راه بدی بکشونه اما توانمو ازم میگیره وبعد از هر تصمیم عاقلانه خیلی احساس خستگی روحی میکنم.

  2. 4 کاربر از پست مفید earth تشکرکرده اند .

    ammin (شنبه 14 دی 92), faghat-KHODA (یکشنبه 15 دی 92), reihane_b (چهارشنبه 18 دی 92), سمیرا200 (شنبه 19 بهمن 92)

  3. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    دوشنبه 14 خرداد 03 [ 00:09]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,973
    امتیاز
    33,800
    سطح
    100
    Points: 33,800, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,405

    تشکرشده 6,422 در 1,798 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام،وقتی راه ایمان رو انتخاب کردی باید "فرهنگ"برآمده ازاون رو هم بپذیری..خودتودرمعرض اون فرهنگ قراربدهی..عاقل بودن درخلأ ایجادنمیشه.چقدآیه بلدی وبهش فکروعمل کردی،همینطور حدیث.فقط میتونم بگم اول باید به اونچه که بلدی عمل کنی،بعدش وارد سطوح بعدی میشی..شک درتوانایی عمل،باعث رخنه شیطان میشه وعقل رومیدزده..ترس زیادازگناه کردن هم بازتوروبه سمت گناه میکشونه. ایمان قوی ومحکم واعتقاد قوی به باورهات،کارت رو راحت ترمیکنه اینقد که در بعضی جاها دیگه آزمایش نمیشی اون قسمتهاروبدون کنکور عبورت میدن.بستگی به درجه محکم بودن خودت داره..همه ما دچار اشتباه حتی درسطح تفکرمیشیم واین اشتباهات مارو به سمت جستجوی معرفت بیشترسوق میده.کتاب های مثل ملاقاتهای علما با امام زمان،یاکرامات معصومین،تأثیر عمیقی میتونه بر دل انسان بگذاره
    ای بامن وپنهان چودل ،از دل سلامت میکنم.

  4. 6 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    earth (یکشنبه 15 دی 92), faghat-KHODA (یکشنبه 15 دی 92), reihane_b (چهارشنبه 18 دی 92), toojih (جمعه 11 بهمن 92), فرشته اردیبهشت (شنبه 14 دی 92), کاغذ بی خط (پنجشنبه 17 بهمن 92)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 20:18]
    تاریخ عضویت
    1392-2-24
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,885
    سطح
    25
    Points: 1,885, Level: 25
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    686

    تشکرشده 569 در 244 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام
    ممنونم امین محترم.حتما اون کتابها رو تهیه میکنم ومیخونم.امیدوارم کمی آرامشم بیشتر بشه.

  6. کاربر روبرو از پست مفید earth تشکرکرده است .

    faghat-KHODA (یکشنبه 15 دی 92)

  7. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 20:18]
    تاریخ عضویت
    1392-2-24
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,885
    سطح
    25
    Points: 1,885, Level: 25
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    686

    تشکرشده 569 در 244 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام
    اون آقا دوباره 4تا ایمیل فرستادکه من چه حرفی زدم که شما رو ناراحت کردم؟ازتون معذرت میخوام.شما دختر خوبی هستید ومن از متانتتون خوشم اومده من شما رو به چشم خواهرم میبینم.خواهر مومنی که دوست دارم از من کمک بخواد چون دوست ندارم واسه هیچی پیش هر کسی برید واز هر کسی کمک بخواین.

    - - - Updated - - -

    گفتم من هیچوقت به خاطر هیچی از هر کسی کمک نمیخوام.من دیدم شما تو کلاس اطلاعاتتون بیشتره ازتون کمک خواستم.
    من تا جلسه آخر نمیدونستم متاهله.تازه وقتی حلقشو دیدم که فلشمو گرفت واسم برنامه رو بریزه.

  8. کاربر روبرو از پست مفید earth تشکرکرده است .

    faghat-KHODA (چهارشنبه 09 بهمن 92)

  9. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 20:18]
    تاریخ عضویت
    1392-2-24
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,885
    سطح
    25
    Points: 1,885, Level: 25
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    686

    تشکرشده 569 در 244 پست

    Rep Power
    40
    Array
    بچه ها واقعا نمیدونم نیت خیرداره یا شر؟نمیدونم به دید مثبت به این قضیه ورفتارش نگاه کنم یا منفی.


    من فکر میکنم شاید واقعا حرفاش با ذهن وقلبش یکیه.یعنی راست میگه میخواد کمک کنه.

  10. کاربر روبرو از پست مفید earth تشکرکرده است .

    faghat-KHODA (چهارشنبه 09 بهمن 92)

  11. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 20:18]
    تاریخ عضویت
    1392-2-24
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,885
    سطح
    25
    Points: 1,885, Level: 25
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    686

    تشکرشده 569 در 244 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام دوستان
    من نیت اون آقا رو خیلی درست حدس زده بودم واگر کمک خدا نبود الان آرامش نداشتم.
    ایشون ایمیلهای احساسی میفرستادن وتوقع داشتن من باهاشون همراهی کنم.
    اینجا خیلی چیزای خوبی یاد گرفتم ودر این رابطه استفاده کردم.
    وقتی زدم به در پررویی وگفتم شما متاهلیدوباید انرژیتونو واسه زندگیتون صرف کنید شما از من کمک خواستید ومن به خاطر اینکه همکلاسی بودیدوبه من کمک کردید کمکتون کردم.دلیلی واسه ادامه این ارتباط وجود نداره.گفت ما با هم رابطه نداریم منم که دیدم هر حرفی بزنم باعث ادامه حرف میشه گفتم از این به بعد نمیخوام ایمیلی باشه.
    شروع کرد به گفتن مسائل زندگیش که من به ظاهر متاهلم ویه اتفاقاتی افتاده که قادر به ادامه این زندگی نیستم.اگر توضیح بدم متوجه میشید.اما مشکل خودمه وهمسرم خوبه...
    گفتم مسائل شما به من مربوط نمیشه وشماره مشاور دادم گفتم تماس بگیرید حتما کمکتون میکنن.
    گفتم از این به بعد انگار نه من شما رو میشناختم ونه شما منو.
    یه سری جملات جانگداز گفتو خداحافظی کرد.دوست خوبمو این حرفا.انگار هنوز امید داشت.
    اما خداروشکردیگه ایمیلی نزد.






    اینارو تعریف کردم تا بدونید تو اون شرایط سخت که احتیاج به همدم داشتم دائما حرفا وتجربیات بچه های اینجا پیش چشمم میومد وخدا میخواست کمکم کنه تا قدم اشتباه بر ندارم.








    حالا اندر احوالات خودم...
    تقریبااز دانشگاه انصراف دادم اما نتایج دانشگاه جدید هنوز نیومده.

    برادرم میگه برو یه دوره یکساله حسابداری وتو شرکت خودم کار کن.درستو ادامه نده.
    اونجا پول خوبی بدست میارم اما اگر مدرک دانشگاهی نداشته باشم راضی نیستم.
    در ضمن اگر زمانی شرکتشو جمع کنه من کلا بیکار وبدون انگیزه میشم.
    بدون مدرک دانشگاهی وصرفا با تجربه که نمیتونم محل دیگه ای کار کنم.

  12. 6 کاربر از پست مفید earth تشکرکرده اند .

    ayda86 (جمعه 11 بهمن 92), faghat-KHODA (چهارشنبه 09 بهمن 92), majid_k (جمعه 11 بهمن 92), فرشته مهربان (چهارشنبه 09 بهمن 92), کاغذ بی خط (پنجشنبه 17 بهمن 92), بی نهایت (سه شنبه 15 بهمن 92)

  13. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 20:18]
    تاریخ عضویت
    1392-2-24
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,885
    سطح
    25
    Points: 1,885, Level: 25
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    686

    تشکرشده 569 در 244 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام دوستان خوبم
    کاش اونقد عاقل بودم که میدونستم با برادرم چکار کنم.
    دیگه خیلی عاصی شدم.هرچی استغفرالله میگم وهرچی دعا میخونم وهرچی ترفند روانشناسی به کار میبرم وهرچی ...
    هیچ فایده ای نداره واسش.خیلی بی قید وبی فکر بار اومده.دوست دارم زودتر از این زندگی خلاص شم.دوست دارم بمیرم.نه به خاطر نا امیدی یا خودکشی.فقط دوست دارم به آرامش برسم.
    آرامشی که هیچوقت نداشتم.
    اگر کاری داشتم که میشد تنها زندگی کنم یه لحظه صبر نمیکردم.آخه مگه آدم چقدر قراره زندگی کنه که یه عده آدم نفهم زندگیشو به آتیش بکشن؟


    این روزا از درون خیلی آرومترم اما عوامل بیرونی نمیزاره آروم باشم.

  14. 2 کاربر از پست مفید earth تشکرکرده اند .

    majid_k (جمعه 11 بهمن 92), میشل (جمعه 11 بهمن 92)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 تیر 99 [ 11:20]
    تاریخ عضویت
    1391-8-08
    نوشته ها
    271
    امتیاز
    10,375
    سطح
    67
    Points: 10,375, Level: 67
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience Points
    تشکرها
    852

    تشکرشده 554 در 206 پست

    Rep Power
    47
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط earth نمایش پست ها
    حالا اندر احوالات خودم...
    تقریبااز دانشگاه انصراف دادم اما نتایج دانشگاه جدید هنوز نیومده.

    برادرم میگه برو یه دوره یکساله حسابداری وتو شرکت خودم کار کن.درستو ادامه نده.
    اونجا پول خوبی بدست میارم اما اگر مدرک دانشگاهی نداشته باشم راضی نیستم.
    در ضمن اگر زمانی شرکتشو جمع کنه من کلا بیکار وبدون انگیزه میشم.
    بدون مدرک دانشگاهی وصرفا با تجربه که نمیتونم محل دیگه ای کار کنم.
    سلام
    به نظر من برادرت پیشنهاد خیلی خوبی دارن. شما الان فرصت خیلی خوبی داری که معمولا کسی نداره
    می تونید وقتی اونجا مشغول به کار شدید ، همزمان دوره دانشگاهی هم بگذرونید. پله پله هم می تونید مدرک بگیرید مثلا اول کاردانی بعد کارشناسی و الی آخر
    یا پیام نور هم که برید دیگه کلاس هاشونم لازم نیست برید. یا اگر کلاس هاشو خواستید برید به هر حال شرکت برادرتون که هست حتما همه جوره هواتونو داره
    فرصتها رو انقدر راحت و عجولانه از دست ندید
    کسایی که موفق شدن و به جایی رسیدن و دانشمندها ، همه از همین فرصتهای این چنینی که از نظر ما خیلی معمولی میان استفاده کردند
    به نظرم باید روی امکانات و فرصتهایی که در اختیار دارید و الان به چشم تون نمیان حتما بازنگری کنید

    امیدوارم موفق باشید

  16. 6 کاربر از پست مفید بابک 1369 تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (جمعه 11 بهمن 92), earth (جمعه 11 بهمن 92), majid_k (جمعه 11 بهمن 92), toojih (جمعه 11 بهمن 92), کاغذ بی خط (پنجشنبه 17 بهمن 92), میشل (جمعه 11 بهمن 92)

  17. #9
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 اردیبهشت 93 [ 20:18]
    تاریخ عضویت
    1392-2-24
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,885
    سطح
    25
    Points: 1,885, Level: 25
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger First Class1000 Experience Points
    تشکرها
    686

    تشکرشده 569 در 244 پست

    Rep Power
    40
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بابک 1369 نمایش پست ها
    سلام
    به نظر من برادرت پیشنهاد خیلی خوبی دارن. شما الان فرصت خیلی خوبی داری که معمولا کسی نداره
    می تونید وقتی اونجا مشغول به کار شدید ، همزمان دوره دانشگاهی هم بگذرونید. پله پله هم می تونید مدرک بگیرید مثلا اول کاردانی بعد کارشناسی و الی آخر
    یا پیام نور هم که برید دیگه کلاس هاشونم لازم نیست برید. یا اگر کلاس هاشو خواستید برید به هر حال شرکت برادرتون که هست حتما همه جوره هواتونو داره
    فرصتها رو انقدر راحت و عجولانه از دست ندید
    کسایی که موفق شدن و به جایی رسیدن و دانشمندها ، همه از همین فرصتهای این چنینی که از نظر ما خیلی معمولی میان استفاده کردند
    به نظرم باید روی امکانات و فرصتهایی که در اختیار دارید و الان به چشم تون نمیان حتما بازنگری کنید

    امیدوارم موفق باشید
    سلام
    حق باشماست.من باید پولدار باشم تا به تمام آرزوهام برسم.
    یعنی این بهترین فرصته چون برادرم هم آدم دستو دل بازیه وبه فکرم هست.حداقل اول خدا وبعد اون تنها امیدم تو این خانوادست.
    همشونو دوست دارم اما اون رحم دل ترین عضو خانوادمه.
    تاسیس شرکت برادرم کمی طول میکشه. ومن باید تو این فاصله (اگر قبول بشم)درسمو ادامه بدم.
    قبلا دوره حسابداری گذروندم اما باید از یک فرد با تجربه به صورت عملی یاد بگیرم.
    رشته من طوریه که باید کلاس باکیفیت داشته باشه اما پیام نور نداشت.
    بهونه نمیارم اما من به خاطر تغییر رشته اونجا موفق نبودم.

    بابک محترم ممنونم که نظزخوبتونو گفتید.

  18. 4 کاربر از پست مفید earth تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (جمعه 11 بهمن 92), faghat-KHODA (جمعه 11 بهمن 92), majid_k (جمعه 11 بهمن 92), بابک 1369 (جمعه 11 بهمن 92)

  19. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    من از هر ده باری که می خوام سرت غر بزنم، نه بارش خودم را کنترل می کنم و یه بار می نویسم.

    چون تاپیکهای مختلف داری، من این پست را در مورد هر سه تاپیک اخیرت که تقریبا فعاله می نویسم.


    • چرا اینقدر مضطرب و عجولی؟ خواستگار زنگ می زنه، شما در موردش تاپیک می زنی در حالی که سوال خاصی نداری. فقط نگرانی.
    • برادرت هنوز شرکت نزده، می گی به من گفته بیا پیش خودم، بچه ها می گن برو، می گی آخه شرکت نزده که !
    • چرا تو کارهای همه دخالت می کنی و خودت را مسئول زندگی و تعلیم و تربیت همه می دونی؟
    • به شما چه که برادرت سیگار می کشه یا موهاش را فشن می کنه یا دوست دختر داره یا نداره. آخه آدمی که خودش این همه گرفتاری وکار داره (مثل هر آدم بزرگسال دیگه ای، همه ما درگیریهای خودمون را داریم) که نمی تونه بره یک پسر جوون را که کس دیگه ای تربیت کرده و مسئول وضعیت امروزش هم کس دیگه ای هست، عوض کنه و از نو تربیت کنه!
    • ازدواج مجدد پدر و مادرت به شما چه؟ پدرت همیشه پدر تو هست، مادرت هم همیشه مادر تو هست. با هم باشند یا نباشند. به بقیه اش هم کار نداشته باش. به جای مادرت تصمیم نگیر. شاید دوست داشته باشه با همسر سابقش زندگی کنه. شاید همه اون غرغرها و سختی ها برای ایشون شیرین باشه و برای تو سخت. شاید دلش برای زندگیش با همسرسابقش تنگ شده، شاید از پیری و تنهایی آینده اش می ترسه و ........... هزار تا شاید دیگه. چیکار داری که برای دیگران تصمیم می گیری و اینقدر نگرانی و وقت و انرژی خودت را می ذاری سرکاری که بهت مربوط نیست؟ دعوا می کنند؟ در را ببند برو تو اتاقت. گوشهات را ببند. هزاران نفرش هستند که پدر مادرشون دعوا و بحث دارند و یه اتاق هم ندارند که برن توش صداش را نشنوند. در کنارش مشکلات مالی و... دارند. بذار پدرت برگرده و تو هم در حد خودت رابطه پدر و فرزندی داشته باش و کاری به رابطه زن و شوهری اون دو نفر نداشته باش.
    • داییت در کودکی تو را آزار جنسی داده، ازش بدت می آد، با دیدنش یا هر نوع ارتباط دیگه ای اون خاطره برات زنده می شه و اذیت می شی، ارتباطت را قطع کن. چرا اصلا می ذاری پول به حسابت بریزه؟ مگه محتاجی به اون پول؟ شما که هم از برادرت و هم از پدرت پول می گیری. شماره حسابت را عوض کن و اگر هم گفت بگو دیگه نیازی نداری و نمی خوای بهت پول بده.
    • برای ازدواج مامان بابات می ری مشاوره، برای درمان مشکلات خودت نمی ری؟ برو مشاوره و این فکر دایی را از ذهنت به کل پاک کن. برو این مشکل را حل کن.
    • کی بالاخره تصمیم می گیری که چه درسی بخونی و چیکار کنی؟ چرا اینقدر به خودت از این نظر فشار می آری؟ همه که نباید تحصیلات عالیه و تخصص بالا داشته باشند. چرا علاقه ات را پیدا نمی کنی و نمی ری دنبال اون؟ چرا تواناییهای خودت را در نظر نمی گیری و بار سنگین برمی داری تا مایوس بشی و این یاس ناامیدترت کنه و ضعیف تر و سست تر بشی؟
    • یکی دیگه هم بود که متاسفانه / شایدم خوشختانه از نظر شما، یادم رفت.



    یوسف گمگشته ی عزیز، اگر اینقدر رک و بی پرده گفتم، برای اینه که حس می کنم لازمه که حتما یه تکون اساسی به خودت و نگرشت و زندگیت بدی.
    خیلی خودت را آزار می دی. خیلی خودت را اذیت می کنی.
    اگر می خوای مومن باشی، باید از جسمت و روحت درست مراقبت کنی.
    هیچ خالقی دوست نداره، مخلوقش خراب بشه، بشکنه، سالم نباشه ... خدا ازت انتظار داره که مراقب یوسف گمگشته باشی.


    اگر می خواهید برای صلح جهانی کاری انجام دهید به خانه خود بروید و به خانواده تان عشق بورزید .
    مادر ترزا

  20. 11 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    abi.bikaran (جمعه 11 بهمن 92), ammin (سه شنبه 15 بهمن 92), baby (دوشنبه 21 بهمن 92), earth (جمعه 11 بهمن 92), faghat-KHODA (جمعه 11 بهمن 92), majid_k (جمعه 11 بهمن 92), toojih (جمعه 11 بهمن 92), فرشته اردیبهشت (شنبه 12 بهمن 92), کاغذ بی خط (پنجشنبه 17 بهمن 92), میشل (جمعه 11 بهمن 92), مدیرهمدردی (شنبه 12 بهمن 92)


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چه طور زندگی را عاشقانه کنم وعاشقانه نگه دارم ؟
    توسط سرگشته دوست در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: شنبه 26 مهر 93, 14:11
  2. وعده خدا یا نقصِِ برداشت ما؟
    توسط hamed-kr در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 08 شهریور 93, 10:10
  3. قو ل و قرارهاي من و همسرم و خلف وعده همسرم بعد از عقد
    توسط مريم بانو در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: چهارشنبه 04 اردیبهشت 92, 21:33
  4. خانواده ي شوهرم به وعده هاشون عمل نكردن ،چه كار كنم؟
    توسط عسلي در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: پنجشنبه 28 دی 91, 12:11
  5. موضوعای منتقل شده، به کجا منتقل شده؟!
    توسط میثاق در انجمن اعتقادی،‌اخلاقی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 23 مرداد 91, 13:02

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.