نوشته اصلی توسط
Amir A
ممنونم از راهنماییتون
صبا خانم کلا منو ناامید کردین از تغییر خودم. شاید هم حق با شماست. شاید من اصلا بلد نیستم چطوری با یه زن برخورد کنم و چطوری حرف بزنم که هرکاری میکنم فقط بدتر میشه. شاید من مناسب یه دختر با این درجه از احساسات نبودم. یا اصلا مناسب متاهل شدن نبودم. شاید بهتره که اصلا بعد عروسی به صورت کامل نقل مکان نکنم و فقط تو دید دیگران با هم زندگی کنیم کافیه این تنها راهیه که به نظرم میرسه فعلا. من هیچ وقت نمیخواستم اذیتش کنم اصلا اینطوری که شما سیاه و تاریک میبینین نبوده هیچ وقت. احتمالا درست میگین مشاوره کنترل خشم هم به درد من نمیخوره کار بیخودیه وقتی بازم باعث ناراحتیشم.
منم قصد نداشتم بیشتر از پنج شیش صفحه این تاپیکو ادامه بدم. ممنون از همگی.
دوست عزیز
شما که تو این شرایط اسف بار مملکت می تونید کار خصوصی راه بندازید و موفق باشید ؛ از پس این هم بر میاید. تازه این خیلی ساده تره.
سریع نگید نمیشه. حداقل نکته ای که می تونید ازین تاپیک بگیرید اینه که باز خورد رفتارهاتون برای خانم ها خیلی خوب نبوده و باید یه اصلاحاتی انجام بشه.
نه اینکه شما جدا زندگی کنید همسرتونم جدا!بین کار و خونه تفکیک قائل بشید.
از روانشناسی استفاده کنید؛ نتیجه ی سال ها زحمت و تلاشتون رو میتونید با یکسال تلاش دیگه به نتیجه ی بهتری برسونید و زندگی خوبی رو با همسرتون داشته باشید.
از ایشونم بخواید کمکتون کنند و همراهی تون کنند. صبور باشید و زمان بدید . کنترل خشم یا ... لازمش وقت گذاشتنه. بارها شکست میخورید ولی موفق میشید تازه بعد از اونم به این معنی نیست که دیگه هیچ وقت عصبانی نمیشید. خشم کاملا طبیعیه؛ هدف اینه که برای موقعیت های عادی عصبانی نشید.
من دیوانه چو زلف تو رها میکردم / هیچ لایقترم از حلقه زنجیر نبود
علاقه مندی ها (Bookmarks)