درود
سپاس از بانو صبا_2009 پیشنهادتون فوق العاده بود خوب خدا خیرت بده خودت که پیشنهاد دادی حداقل طریقه انجامش رو هم میگفتی دیگه
خوب مثلا چیز یکه به ذهنم میرسه
بهش بگو مثلا علی آقا بنظرت شناختمون از همدیگه کامل شده یا فکر میکنین هنوز سوالاتی مونده ازم بپرسین و ازم شناخت پیدا کنین؟
یا مثلا بهش بگو فکر نمیکنین بهتر باشه یه جلسه دیگه باهم بیرون صحبت کنیم شاید سوالایی باشه که نپرسیدیم؟
یا یه موارد دیگه که دوستان میگن در هر صورت به نتیجه دلخواهت که همون یه جلسه دیگه صحبت کردن نکشید یعنی این گلپسرمون که ماشالله اعتماد بنفسشم به سقف چسبیده پیش خودشم میگه جواب مثبته.میتونی مستقیم بهشون بگین که بهتره یه جلسه دیگه باهم حرف بزنیم ولی ترجیح میدم بخاطر یه سری مسائل که بعدا برتون توضیح میدم شما این درخواست رو مطرح کنین به خانوادم
البته یکم صبر کن شاید پیشنهادای بهتری داشتن دوستان
ویرایش : فرشته مهربان
جناب خاله قزی ، پیرو گوشزدها در خصوص دقت براینکه نوشتار شما از حالت لحن شفاهی و محاوره ای نویسی بیرون آید و دستور زبان فارسی را دقت فرمایید و باز هم تکرار موارداز سوی شما ، اشکالات این پست را به رنگ قرمز در آورده ام تا خوب خوب ببینید و از شما می خواهم شکل صحیح را در جمله بنویسید و طی پیام خصوصی ارسال کنید . یعنی کل جمله باید باز نویسی شود و این اشکالات در آن رفع شود
با تشکر
دوتعریف جدید و جالب ﮐﻪ خوب است به عمقش فکر کنیم:
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﮐﯿﻨﻪ؛ ﯾﻌﻨﯽ، ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺯﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﺘﻦ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ!
ﻫﯿﭻ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﯽ ﺭﺳﺪ،
ﻣﮕﺮ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﻭ ﺑﺎﺭ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻮﺩ:
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭ خویش
ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ
ﺍﺯ خویشتن ﺧﻮﯾش ،ﺗﺎ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻧﺶ ،
در زﺍﯾﺶ ﺩﻭﻡ، ﻫﻮﯾﺪﺍ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﺍﻭ ﺁﻏﺎﺯ ﮔﺮﺩﺩ !
علاقه مندی ها (Bookmarks)