به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 58
  1. #31
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 خرداد 96 [ 08:11]
    تاریخ عضویت
    1392-1-27
    نوشته ها
    221
    امتیاز
    4,855
    سطح
    44
    Points: 4,855, Level: 44
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    129

    تشکرشده 303 در 118 پست

    Rep Power
    34
    Array
    سلام عاطفه جان.رفتنت به دانشگاه مبارک باشه.من هم همدرد تو هستم .تا حالا با هیچ پسری دوست نبودم حالا عاشق شدم.از این حرفها بگذریم.
    شاید عشق با همه ی تلخیها وسختیهاش قشنگترین حس دنیا باشه. نمیتونم در این زمینه راهنماییت کنم چون هیچی بلد نیستم فقط میخوام بگم حست رو درک میکنم و اینکه میگی پسر خوبیه و تو هم دوسش داری رو از ته قلبم میفهمم امیدوارم موفق باشی

  2. کاربر روبرو از پست مفید setareh 1390 تشکرکرده است .

    nikafarid (چهارشنبه 02 مرداد 92)

  3. #32
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 مهر 92 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    431
    سطح
    8
    Points: 431, Level: 8
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    11

    تشکرشده 8 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط setareh 1390 نمایش پست ها
    سلام عاطفه جان.رفتنت به دانشگاه مبارک باشه.من هم همدرد تو هستم .تا حالا با هیچ پسری دوست نبودم حالا عاشق شدم.از این حرفها بگذریم.
    شاید عشق با همه ی تلخیها وسختیهاش قشنگترین حس دنیا باشه. نمیتونم در این زمینه راهنماییت کنم چون هیچی بلد نیستم فقط میخوام بگم حست رو درک میکنم و اینکه میگی پسر خوبیه و تو هم دوسش داری رو از ته قلبم میفهمم امیدوارم موفق باشی
    سلام ستاره جان
    مرسی بابت نظرت
    خوشحالم که میفهمی...
    ممنون دوستم شمام موفق باشی و به چیزایی که میخوای برسی...

  4. #33
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    عاطفه جان،

    جوابت توی عنوان تاپیکت هست. اگه دوستت داره، پس چرا اقدامی نمی کنه؟
    اگر دوستت داشت و نظر خاصی داشت، اقدام می کرد.

  5. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    asemani (شنبه 28 اردیبهشت 92), فرهنگ 27 (جمعه 27 اردیبهشت 92), هلیا66 (شنبه 28 اردیبهشت 92)

  6. #34
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 93 [ 21:26]
    تاریخ عضویت
    1391-7-26
    نوشته ها
    365
    امتیاز
    2,710
    سطح
    31
    Points: 2,710, Level: 31
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,715

    تشکرشده 2,343 در 504 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من کسیم که سه ساله عاشق هم دانشگاهیم هستم خانواده ام خبر دارن وضع مالی بدیم نداریم شکر خدا
    اما عاطفه خانم هیچ وقت به دختر مورد علاقم حرفی نزدم خیلی شب ها بخاطرش اشک ریختم اما فقط بخاطر خودش حرفی نزدم چون
    من هنوز درسم تموم نشده
    باید برم سر بازی
    باید کار پیدا کنم و همه اینها برای من یعنی حد اقل 6 سال زمان و برای پسر مورد علاقه شما یعنی8 سال زمان

    آیا می تونی 8 سال (اصلا 8 سال نه 5 سال) منتظرش بمونی؟

    شیدا خانم قصد نداشتم حرفی بزنم اما پست شما بی انصافیه
    شاید یکی, یکی رو دیوانه وار دوست داشته باشه اما بخاطر آماده نبودن امکانات جلو نیاد اونم فقط بخاطر عشقشه که نکنه سختی بکشه و تو این مدت شاید با کس دیگه ایی به آرامش برسه و در رفاه باشه

    (اینا فقط نظر های من بود)

    عاطفه خانم از من به شما نصیحت بچشب به درست
    ذهن خودتو درگیر این موضوع نکن
    شما هنوز یه ترم هم نیست که این پسر رو می شناسی اون وقت چطور می دونی چطور آدمیه؟

    من رفیقای 10-12 سالمو هنوز نشناختم شما تو یه ترم این پسر رو شناختی؟
    لج نکن با خودت هنوز اول راهی الان به امتحانات فقط فکر کن
    این پسر حالا حالا مهمون دانشگاه شماست (دختر که نیست یه وقت تابستون ازدواج کنه) پس عجول نباش

    و اگرم خودش آمد جلو شما بهش بگید رسمی اقدام کنه و خودسر کار نکنید

    از پسرای تالار عذر خواهی می کنم اما پسرای این دوره زمونه اصلا افکار درستی ندارن و تکلیفشون با خودشون رو شن نیست چه برسه بخوان سر حرفشون بمونن

  7. 7 کاربر از پست مفید صاعد تشکرکرده اند .

    asemani (شنبه 28 اردیبهشت 92), reihane_b (شنبه 28 اردیبهشت 92), sanjab (یکشنبه 05 خرداد 92), saraamini (دوشنبه 06 خرداد 92), هلیا66 (شنبه 28 اردیبهشت 92), آبان دخت (دوشنبه 06 خرداد 92), شیدا. (جمعه 27 اردیبهشت 92)

  8. #35
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط saber-g1 نمایش پست ها

    شیدا خانم قصد نداشتم حرفی بزنم اما پست شما بی انصافیه
    شاید یکی, یکی رو دیوانه وار دوست داشته باشه اما بخاطر آماده نبودن امکانات جلو نیاد اونم فقط بخاطر عشقشه که نکنه سختی بکشه و تو این مدت شاید با کس دیگه ایی به آرامش برسه و در رفاه باشه

    (اینا فقط نظر های من بود)

    عاطفه خانم از من به شما نصیحت بچشب به درست
    ذهن خودتو درگیر این موضوع نکن
    شما هنوز یه ترم هم نیست که این پسر رو می شناسی اون وقت چطور می دونی چطور آدمیه؟

    من رفیقای 10-12 سالمو هنوز نشناختم شما تو یه ترم این پسر رو شناختی؟
    لج نکن با خودت هنوز اول راهی الان به امتحانات فقط فکر کن
    این پسر حالا حالا مهمون دانشگاه شماست (دختر که نیست یه وقت تابستون ازدواج کنه) پس عجول نباش

    و اگرم خودش آمد جلو شما بهش بگید رسمی اقدام کنه و خودسر کار نکنید

    از پسرای تالار عذر خواهی می کنم اما پسرای این دوره زمونه اصلا افکار درستی ندارن و تکلیفشون با خودشون رو شن نیست چه برسه بخوان سر حرفشون بمونن
    آقا صابر،

    من با توچه به شرایط این خانم جواب دادم، نه شرایط شما.
    اگه ما همه بنویسیم که حتما دوست داره و عاشقته، چون پول نداره یا کار نداره یا سربازی نرفته نمی آد جلو،
    عاطفه هم ممکنه باورش بشه و راهی برای ارتباط با این آقا یا منتظر شدن براش پیدا کنه.

    بعد در ادامه می شه همون مطالبی که در ادامه پستت نوشتی. چطور می شه به این پسر اعتماد کرد و منتظرش موند.
    آیا درسته که عاطفه وارد رابطه نامطمئنی مثل این رابطه بشه و ....

    شما بر عکس بقیه حرف زدی، اما نتیجه گیریت را مثل بقیه دوستان انجام دادی ;)

  9. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    asemani (شنبه 28 اردیبهشت 92), reihane_b (شنبه 28 اردیبهشت 92), صاعد (شنبه 28 اردیبهشت 92)

  10. #36
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 مهر 92 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    431
    سطح
    8
    Points: 431, Level: 8
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    11

    تشکرشده 8 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط saber-g1 نمایش پست ها
    من کسیم که سه ساله عاشق هم دانشگاهیم هستم خانواده ام خبر دارن وضع مالی بدیم نداریم شکر خدا
    اما عاطفه خانم هیچ وقت به دختر مورد علاقم حرفی نزدم خیلی شب ها بخاطرش اشک ریختم اما فقط بخاطر خودش حرفی نزدم چون
    من هنوز درسم تموم نشده
    باید برم سر بازی
    باید کار پیدا کنم و همه اینها برای من یعنی حد اقل 6 سال زمان و برای پسر مورد علاقه شما یعنی8 سال زمان

    آیا می تونی 8 سال (اصلا 8 سال نه 5 سال) منتظرش بمونی؟

    شیدا خانم قصد نداشتم حرفی بزنم اما پست شما بی انصافیه
    شاید یکی, یکی رو دیوانه وار دوست داشته باشه اما بخاطر آماده نبودن امکانات جلو نیاد اونم فقط بخاطر عشقشه که نکنه سختی بکشه و تو این مدت شاید با کس دیگه ایی به آرامش برسه و در رفاه باشه

    (اینا فقط نظر های من بود)

    عاطفه خانم از من به شما نصیحت بچشب به درست
    ذهن خودتو درگیر این موضوع نکن
    شما هنوز یه ترم هم نیست که این پسر رو می شناسی اون وقت چطور می دونی چطور آدمیه؟

    من رفیقای 10-12 سالمو هنوز نشناختم شما تو یه ترم این پسر رو شناختی؟
    لج نکن با خودت هنوز اول راهی الان به امتحانات فقط فکر کن
    این پسر حالا حالا مهمون دانشگاه شماست (دختر که نیست یه وقت تابستون ازدواج کنه) پس عجول نباش

    و اگرم خودش آمد جلو شما بهش بگید رسمی اقدام کنه و خودسر کار نکنید

    از پسرای تالار عذر خواهی می کنم اما پسرای این دوره زمونه اصلا افکار درستی ندارن و تکلیفشون با خودشون رو شن نیست چه برسه بخوان سر حرفشون بمونن
    سلام آقا صابر ممنون از راهنماییت
    به نظر من کار درستی نمیکنین که نمیگین بهش اونم حق داره بدونه که دوسش دارین شاید اونم مثل من فک کنه اینجوری که اصن در حقش خوبی نمیکنین
    من ادعایی در شناخت ایشون ندارم آدم خودشو نمیشناسه چه برسه به یه نفر دیگه
    ولی در کل زندگیمون ماها آدمارو از روی ظاهر و رفتارای ظاهریشون میشناسیم هیچوقت که از باطنشون باخبر نیستیم!غیر از اینه؟
    خب وقتی یکیو میبینین مگه تا حدودی نمیتونین حدس بزنین چطور رفتارایی داره؟!منظورم این نیس که بگین فلان اخلاق بدو داره با تمام جزئیات...کلی میگم
    منم تا جایی که فهمیدم پسر خوبیه ...از روی اخلاق ظاهریش
    من حاضرم بیاد بگه 8سال صبر کن تا مثل شما عمل کنه اونم چی؟!به خاطر من؟!!! منکه الان وضعم اینه!
    راجبه پسرای این دورو زمونم باید بگم هرجور ادمی پیدا میشه و نمیشه اینطور کلی گف

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط شیدا. نمایش پست ها
    آقا صابر،

    من با توچه به شرایط این خانم جواب دادم، نه شرایط شما.
    اگه ما همه بنویسیم که حتما دوست داره و عاشقته، چون پول نداره یا کار نداره یا سربازی نرفته نمی آد جلو،
    عاطفه هم ممکنه باورش بشه و راهی برای ارتباط با این آقا یا منتظر شدن براش پیدا کنه.

    بعد در ادامه می شه همون مطالبی که در ادامه پستت نوشتی. چطور می شه به این پسر اعتماد کرد و منتظرش موند.
    آیا درسته که عاطفه وارد رابطه نامطمئنی مثل این رابطه بشه و ....

    شما بر عکس بقیه حرف زدی، اما نتیجه گیریت را مثل بقیه دوستان انجام دادی ;)
    سلام شیدا جان ممنون بابت نظرت
    راجبه پسته اولت که مثال بارزش آقا صابره...در کل دلایل مختلفی میتونه داشته باشه
    راجبه اینم که خب دوست من عقلم که سر جاشه!من که کار احمقانه ای انجام نمیدم
    هی من میگم همچین پسری نیس هی شما بگین غیرقابل اعتمادو از اینجور حرفا :))
    فعلاً که منتظرم ببینم چی میشه و وارد رابطه ی نامطمئنم نمیشم سعی میکنم آگاهانه تصمیم بگیرم
    ولی اینا دلیلی نمیشه که شما کلاً از بیخ بزنی داغون کنی
    بالاخره میفهمم که دوسم داره معلومه از رفتارش...

  11. کاربر روبرو از پست مفید atefeh تشکرکرده است .

    صاعد (شنبه 28 اردیبهشت 92)

  12. #37
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 فروردین 93 [ 21:26]
    تاریخ عضویت
    1391-7-26
    نوشته ها
    365
    امتیاز
    2,710
    سطح
    31
    Points: 2,710, Level: 31
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,715

    تشکرشده 2,343 در 504 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    فکر کنم منظورمو بد رسوندم

    می خواستم بگم برای ازدواج علاوه بر عشق یه سری پیش نیاز های دیگه هم هست
    مثل مشخص شدن وضعیت خدمت آقا پسر وضعیت مسکن وضعیت تحصیل وضعیت کار و درامد

    این آقا پسر اگر 20 سالش باشه و ترم دو یعنی حداقل سه سال فقط تا گرفتن لیسانس زمان نیاز داره و دو سال برای خدمت و اگر ارشد نخواد بخونه و یه کاری پبدا کنه و پس اندزی جمع کنه حدود 6 سال طول می کشه

    من می گم این آقا که اصلا اقدامی نکرده
    شما از الان می خوای ذهنتو به هیچ مشغول کنی کلی خیال پردازی کنی بعدشم غصه بخوری چرا جلو نمی یاد این حرفا من می گم نکن این کارو خواهرم

    به هر حال ما خودمون این راه رو رفتیم یه زمان به خودت میای که همه ذهنت شده این آقا و رویا پردازی هایی که کردی بعدم می خوای فراموش کنی نمی تونی کلی زجر می کشی تو این مدت ممکنه کلی خواستگار خوب رو رد کنی بخاطر یه خیال که اصلا ممکنه واقعی هم نباشه یعنی این پسر اصلا تو ذهنش ازدواج نباشه دنبال یه رفیق باشه همین
    من نظرم اینه شما کاملا سنگین رفتار کنید مثل گذشته دنبال این نباشید که پسر بتونه حرفشو بزنه (اگر بخواد حرف بزنه می زنه خیالت راحت)
    به زندگت برس
    همین حالا از توقف فکر استفاده کن و نذار بیشتر از این تو ذهنت جا باز کنه و اذیتت کنه
    دیگه ببخشید تو پست اولم بد منظورمو رسوندم

  13. 6 کاربر از پست مفید صاعد تشکرکرده اند .

    asemani (شنبه 28 اردیبهشت 92), nikafarid (چهارشنبه 02 مرداد 92), reihane_b (شنبه 28 اردیبهشت 92), shervin (پنجشنبه 03 مرداد 92), فرشته مهربان (دوشنبه 06 خرداد 92), آبان دخت (دوشنبه 06 خرداد 92)

  14. #38
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 مهر 92 [ 00:18]
    تاریخ عضویت
    1392-2-23
    نوشته ها
    34
    امتیاز
    431
    سطح
    8
    Points: 431, Level: 8
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    11

    تشکرشده 8 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط saber-g1 نمایش پست ها
    سلام
    فکر کنم منظورمو بد رسوندم

    می خواستم بگم برای ازدواج علاوه بر عشق یه سری پیش نیاز های دیگه هم هست
    مثل مشخص شدن وضعیت خدمت آقا پسر وضعیت مسکن وضعیت تحصیل وضعیت کار و درامد

    این آقا پسر اگر 20 سالش باشه و ترم دو یعنی حداقل سه سال فقط تا گرفتن لیسانس زمان نیاز داره و دو سال برای خدمت و اگر ارشد نخواد بخونه و یه کاری پبدا کنه و پس اندزی جمع کنه حدود 6 سال طول می کشه

    من می گم این آقا که اصلا اقدامی نکرده
    شما از الان می خوای ذهنتو به هیچ مشغول کنی کلی خیال پردازی کنی بعدشم غصه بخوری چرا جلو نمی یاد این حرفا من می گم نکن این کارو خواهرم

    به هر حال ما خودمون این راه رو رفتیم یه زمان به خودت میای که همه ذهنت شده این آقا و رویا پردازی هایی که کردی بعدم می خوای فراموش کنی نمی تونی کلی زجر می کشی تو این مدت ممکنه کلی خواستگار خوب رو رد کنی بخاطر یه خیال که اصلا ممکنه واقعی هم نباشه یعنی این پسر اصلا تو ذهنش ازدواج نباشه دنبال یه رفیق باشه همین
    من نظرم اینه شما کاملا سنگین رفتار کنید مثل گذشته دنبال این نباشید که پسر بتونه حرفشو بزنه (اگر بخواد حرف بزنه می زنه خیالت راحت)
    به زندگت برس
    همین حالا از توقف فکر استفاده کن و نذار بیشتر از این تو ذهنت جا باز کنه و اذیتت کنه
    دیگه ببخشید تو پست اولم بد منظورمو رسوندم
    تا حالاش هروخ ذهنم زیاد مشغولش میشه حواسمو پرت میکنم
    خیال پردازی نکردم چون عواقبشو میدونم ،باید با واقعیات زندگی کرد
    کاملاً معمولی برخورد میکنم گفتم قبلاً فک نمیکنم فهمیده باشه که بهش علاقه دارم
    راستش خودمم به همین نتیجه رسیدم که دیگه فکرشو نکنم میسپارم به زمان تا خودش حل بشه
    ولی اینا هیچی از علاقم نسبت به اونو کم نمیکنه فقط باعث میشه ذهنم یکم آرومتر بشه

  15. 3 کاربر از پست مفید atefeh تشکرکرده اند .

    medaso (یکشنبه 05 خرداد 92), reihane_b (شنبه 28 اردیبهشت 92), صاعد (شنبه 28 اردیبهشت 92)

  16. #39
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 19 دی 95 [ 15:53]
    تاریخ عضویت
    1390-5-23
    نوشته ها
    43
    امتیاز
    4,339
    سطح
    41
    Points: 4,339, Level: 41
    Level completed: 95%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteranTagger Second Class
    تشکرها
    12

    تشکرشده 48 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    ببینید عزیز من پسری بودم که دقیقا وضعیت شما رو داشتم و طرف مقابل من یه دختر بود که همکلاسیم شبیه شما بود.البته اون دختره از قیافش معلوم بود که اهل رابطه نبود.
    از همون ترم 1 نگاهای عجیبی به هم داشتیم و از اونجایی که من پسر شوخی بودم با همه جورد بودم و تا این که حالا با جزوه دادن و این مسخره بازی ها اواخر ترم دوم با هم دوست شدیم.البته باید بگم من پسری بودم که اصلا اهل اینا نبودم و از بد روزگار شاگرد اول دانشگاه بودم و دیگه خودتون بقیشو میدونید....

    ما ترم سوم و چهارم با هم بودیم و دیگه اینقدر این مسئله اوج گرفت که یه جورایی تو همه بچه ها پیچید بعد من یه بار رفتم و باهاش صحبت کردم که به حرف دیگران توجهی نکنه. و باور کنید از اون موقع به بعد فقط میرفتم جلوی کلاس مینشتم و حتی پیش بچه های دیگه هم نمی رفتم ارتباطم رو با همه قطع کردم و باور کنید که این 4 یا 5 ترمی که دانشگاه میخواست تموم بشه یعنی از ترم 4 تا ترم 8 مثل یه جهنم برام شده بود همش اون فکر میکرد که من دوسش دارم و متاسفانه این شوخی کردنه بچه ها باعث میشد که این مسئله دوباره باز سازی بشه وقتی که دانشگاه تموم شد حتی نتوستم باهاش حرف بزنم

    الان 2 سال گذشته و من اتفاقی یکی از دختر های همشهری اون رو دیده بودم گفت که الان بالای 10 تا خواستگار داره ولی به پدر و مادرش میگه من یکی رو دوست دارم وقتی این حرف رو شنیدم مطمئن بودم که منظورش من هستم الان هم یکسال است دارم بهونه جور میکنم که باهاش حرف بزنم ولی پیداش نمی کنم و مطمئنم اگه همین وضعیت ادامه پیدا بکنه همین انقدر خواستگار هم میرن و اون تنها میمونه و...

    ببین دختر عزیز ما در دنیای مادی هستیم و در مادیات به فکر معنویات هستیم وقتی شما میخوای بری دانشگاه درسته داره میری که دانش خودتون رو زیاد کنید ولی حتما باید پول کرایه تاکسی رو داشته باشی تا به دانشگاه برسی و یا لباس داشته باشی وگرنه لخت که نمیتونی بری دانشگاه
    منظورم اینه که تا از توان کسی برای اداره کردن زندگی اطمینان ندارید حتی وارد روابط هم نشید چون الان دخترا دیگه زرنگ تر از این حرفان...ومطمئن باشید پسر ها اینقدر تو زندگیشون بدبتختی دارن که ترم دوم اونم لیسانس به فکر ازدواج باشن..البته هستن ولی اینکه واقعا بخوان جدی بشن خیلی احمقن

  17. کاربر روبرو از پست مفید medaso تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (دوشنبه 06 خرداد 92)

  18. #40
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط medaso نمایش پست ها

    الان 2 سال گذشته و من اتفاقی یکی از دختر های همشهری اون رو دیده بودم گفت که الان بالای 10 تا خواستگار داره ولی به پدر و مادرش میگه من یکی رو دوست دارم وقتی این حرف رو شنیدم مطمئن بودم که منظورش من هستم الان هم یکسال است دارم بهونه جور میکنم که باهاش حرف بزنم ولی پیداش نمی کنم و مطمئنم اگه همین وضعیت ادامه پیدا بکنه همین انقدر خواستگار هم میرن و اون تنها میمونه و...
    اسم و فامیلیش را بگو من برات پیداش می کنم.

    منظورتون چیه که پیداش نمی کنم؟
    از همون دوستی که پیغام آورده بود می پرسیدی.
    اون مدت که باهاش دوست بودی مگه ایمیلش را نداشتی؟

    ای میل، فیس بوک و هزار تا راه دیگه هست که پیداش کنی.

    نمی خوام بگم برو پیداش کن. میخوام بگم درست نبود که با احساسات یکی بازی کنی و اینجوری منتظر بذاریش.


 
صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شوهرم دوسم داره اما خیلی باهام لج میکنه.
    توسط توانا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: شنبه 01 اسفند 94, 13:31
  2. شوهرم بعد از 12 سال زندگی میگه دوسم نداره
    توسط دوستان راهنمایی میخاهم در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 فروردین 94, 07:00
  3. خیانت: کمکم کنید از این هوسم خلاص شم
    توسط village در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 41
    آخرين نوشته: جمعه 20 فروردین 89, 14:14
  4. خداحافظ قالب سابق وسلام بر قالب جدید
    توسط ani در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 01 مهر 88, 16:47
  5. ** می بوسمت **
    توسط m.mouod در انجمن ادبیات و عرفان
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 31 تیر 88, 08:06

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:26 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.