مونا جان سلام
شما که اینهمه با همسرت مشکل داری و میگی ازدلت بیرونش کردی چه اهمیتی داره آزمایش بره یانه، مشکل بچه دار شدنتون حل بشه یانه؟ وقتی شما باهم کنار نیومدین چه اصراری هست بچه وارد این زندگی آشفته شما بشه؟
تشکرشده 92 در 35 پست
مونا جان سلام
شما که اینهمه با همسرت مشکل داری و میگی ازدلت بیرونش کردی چه اهمیتی داره آزمایش بره یانه، مشکل بچه دار شدنتون حل بشه یانه؟ وقتی شما باهم کنار نیومدین چه اصراری هست بچه وارد این زندگی آشفته شما بشه؟
*مونا* (یکشنبه 23 اردیبهشت 97), tavalode arezoo (جمعه 07 اردیبهشت 97), نیکیا (یکشنبه 23 اردیبهشت 97), آناهیتا۲۷ (چهارشنبه 05 اردیبهشت 97), زن ایرانی (یکشنبه 02 اردیبهشت 97)
تشکرشده 238 در 114 پست
مونا جان امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری.. درسته که نتیجه منفی آزمایش کاملا تایید میکنه تصمیمی که گرفتی رو ولی بهتره اگه قرار باشه با نتیجه مثبت آزمایش حاضر به زندگی باشی، خیلی اوضاع رو بدتر و فاصله بین تو و همسر و خانواده ش رو عمیق تر نکنی.. یعنی خانواده همسرت از قهر طولانی شما اطلاعی دارن؟ نخواستن کاری بکنن یا برای مراسم تشییع خودشون از شما نخواستن که شام بیایید؟
*مونا* (یکشنبه 23 اردیبهشت 97)
تشکرشده 113 در 56 پست
الان که داشتم نوشته هات رو میخوندم دقیقا شوهر خودم یادم افتاد. من دیگه تصمیم گرفتم تموم کنم، شما هم همین کار رو بکن. زندگی با یه آدم بی احساس که ارزش زنش رو نمیدونه هیچ فایده ای نداره. من الان دو ماهه از خونه زدم بیرون و دیگه تصمیمم طلاقه. البته اگه تاپیک های منو بخونی متوجه میشی که من اصلا راضی به طلاق نمیشدم تا وقتی که این دو ماهه خیلی از حقایق برام رو شد. مطمئن باش، این زندگیی که من و شما داریم زندگی نیست، این شوهرهایی که من و شما داریم شوهر نبست. به خدا مردم یه شوهرهایی دارن که آدم وقتی میبینه تازه میفهمه که چه کلاه گشادی رفته سرش. مردی که ناز زنشو نکشه شوهر نیست، شوهری که به زنش اعتماد بنفس نده شوهر نیست، شوهری که وقت قهر خانومش نمیره آشتی و بیشتر قهر میکنه و رفتن همسرش از خونه براش اهمیتی نداره شوهر نیست. بهت قول میدم این زندگی نابودت میکنه، بهت قول میدم رابطه نرمال زن و شوهری این نیست. از زندگیت بندازش بیرون. منم دارم همین کار میکنم،
تشکرشده 56 در 43 پست
مونا جان ،
به احتمال زیاد این دیگه آخرین پیغام و راهنمایی من هست. فعلا فقط فکرت رو آزمایش باشه . شاید مجبور باشه دوبار بده . ای پست آخریت هم نشون میده متاسفانه زیربنای فکرت بالغانه نیست. همچین نوشتی تحمل این زندگی برام سخته انگار چکار داره میکنه. به خدا برو ببین مردم با شوهرها چه مشکلاتی دارند. این داستان قهر و تو حال خوابیدن و هی قهر و آشتی و ....وقتی قهری میری تو حال ...کار زشت رو تو کردی ...نمیگم گریه میکنی اون باید بی تفاوت باشه ...... ولی شاید شدی چوپان دروغگو..... اینقدر قهر و آشتی کردی ....جریان لوث شده هم واسه تو و هم واسه اون.
*مونا* (یکشنبه 23 اردیبهشت 97)
تشکرشده 422 در 187 پست
زندگى من مدت زيادى رو اين چرخه بوده، نميشه گفت تقصير كيه!! جففتون باهم دارين خرابش ميكنين، يكى تو ميزنى يكى اون، پس گلايه نكن. نميدونم از كجا بايد شروع بشه، اما اين سيكل لج و لح بازى اگه تموم مشه ىضع همينه، لطف كن و يكى ديگه رو، يه بچه معصومو وارد اين قضيه نكن،
ميخواى باهاش حرف بزنى جففتون باهم از اول بسازين (، اگه فك ميكنى جواب ميده)، اينكارو كن. يه قدم تو يه قدم اون، انگار تازه باهم ازدواج كردين، اما ديگه ضعفاى همو ميدونين و دست روش نميذارين.
ميخواى يه مدت فقط تو هى خوبى كن، خوبى كن، خوبى كن، بى توقع، تا دوباره تو دلش جا باز كنى( اگه فك ميكنى جواب ميده).
اما اگه انقد ازش بيزارى( ك فك ميكنم ههمكون تو عصبانيت همين حس رو داريم، و شايد حس ت از رو خشم ه)، و نميتونى راه يك و دو رو برى، بدون نتيجه ازمايش ذره اى مهم نيس و تمومش كن.
اصلو ول كردى چسبيدى به فرع، چرا؟!
وقتى زندگى رو دنده همديگرو ازار دادنه، چخ فرقى داره ازمايش نتيجه ش چيه؟! يكم بزرگتر و عميق تر فك كن عزيز جان.
يا راهي خواهم يافت
يا راهي خواهم ساخت
*مونا* (یکشنبه 23 اردیبهشت 97)
تشکرشده 10 در 7 پست
ببخشید من تا حدودی موضوعو دنبال کردم نه کامل. میشه سن و تحصیلات شما و همسرتونو بدونم ؟ و اینکه چجوری ازدواج کردین و کجا اشنا شدین؟ زندگیتون از کی رو روال این دعواها افتاد؟ چقدر بعد از ازدواج؟
*مونا* (یکشنبه 23 اردیبهشت 97)
تشکرشده 267 در 138 پست
سلام دوستان ممنونم از اینکه همراهمین
سحر جان آزمایش اسپرموگرام همسرم منظورم هست
arahعزیز درست می فرمایید ما خیلی مشکل داریم و من می خواستم ببینم بیماریش حل میشه یا نه که اگه نمیشه من دلیل محکم تری داشته باشم. من الان 28 سالمه و باید هرچه سریع تر تصمیمم رو بگیرم.نمی تونم بیشتر از این عمرم رو بذارم.الان پنج سال و نیمه از زندگیه مشترکم می گذره.و همچنان مشکلاتم حل نشده و من تلاش کردم اما یک طرفه چه سودی داره.یا باید تمومش کنم یا بمونم و بچه دار بشم.اینجوری فرصتم رو برای بچه از دست میدم.
زن ایرانی عزیز ممنونم از راهنماییتون .بله شما درست می گین نباید رابطه من و خانواده همسرم اینجوری باشه اما من خیلی سعی در بهبود این رابطه داشتم و تا روابطمون خوب میشه همسرم با خودشیرینیاش خرابش می کنه.اصلا بلد نیست رابطمون رو مدیریت کنه و حتی گاهی خودش بدترش هم می کنه. مثلا میره به خانوادش می گه مونا پشت سرتون اینجوری گفته.خانواده همسرم در جریان این قهرمون بودن و اصلا کاری نکردن. اون شب هم اصلا مادرشوهرم زنگ نزد منو دعوت کنه و من از بستگان همسرم متوجه شدم.بعدش برای روز هفتم مادرشوهرم تماس گرفتن منو دعوت کنن برا هفتم اما من متوجه تماسشون نشدم و تا فهمیدم خودم تماس گرفتم اما جواب ندادن.فک کنم ایشونم متوجه نشده.مهم همون شب اول بود که نزدیکان بودن و منو حساب نکردن وگرنه برا هفتم که همه دعوتن.
Hanliعزیز ممنون که برام نوشتی.ان شاالله در زندگی خیر برات پیش بیاد و تصمیم درست رو بگیری.
رها و تنهای عزیز ممنونم که هستی.آزمایش داد همسرم و نتیجش خیلی راضی کننده نبود
Somebody20عزیز تشکر که برام می نویسی.
Mahshid1372عزیز تشکر از حضورتون
سن من 28 سن همسرم 33.من کارشناسی و ایشون ارشد دارن.ازدواج ما سنتی بود و معرفی شدیم .از دوران عقد ما با هم اختلاف داشتیم.
ممنونم از همه که بهم کمک می کنند خدا خودش بهتون خیر بده
دوستان همسرم رفتن آزمایش دادن و نتیجش کمی بهتر شده بود ولی خیلی رضایت بخش نبود.و روزای خیلی سختی برامون بود.همسرم خیلی به من توجه داره و همش سعی می کنه منو راضی و خوشحال نگه داره.تا فهمید آزمایشش خوب نیست بهم گفت نکنه بری طلاق .دکتر خودش گفت فعلا صبر کنیم و دوماه دیگه بریم آزمایش و پیشگیری داشته باشیم گفت اقدام کنید ریسکی هست و احتمال سقط هست.خیلی اذیتم کرده اما بهش خیلی رحمم میاد و براش جویا شدم و یه دکتر خوب در یک شهر دیگه رفتیم و دکتر گفت پیشگیری نکنید و یه سری داروی دیگه داد.
حالا خیلی خوشحال شده و اصرار داره به اقدام و منم خیلی می ترسم به خاطر حرف دکتر اول که گفت احتمال سقط هست.از طرفی هنوز مرددم و نمی تونم این محبتاش رو باور کنم.از اینکه بخوام با وجود این مشکل رهاش کنم خیلی حس بدی دارم.تا قبل آزمایش کمی دلم می خواست جواب بد باشه و براش دعا نمی کردم اما الان خیلی براش ناراحتم و براش دعا می کنم.
نمیدونم با وجود این مشکل بمونم یا نه؟خواهرم میگه من جات باشم به پای همسرم می مونم.
اما به من ثابت شده همسرم باهام روراست نیست و دروغگو و پنهونکاره.و چیزهای دیگه ای که نوشتم
نمیدونم باید چه کنم؟
تشکرشده 947 در 322 پست
نمیدونم چرا ولی همیشه نصیحتهای خواهرتون که تو تاپیکاتون مینویسین به شدت به دلم میشینه.
تشکرشده 27 در 17 پست
تجربه نشون داده زن و شوهرایی که از دوران عقد اختلاف دارن هیچ وقت رابطه شون درست و حسابی نخواهد شد و از ریشه باهم مشکل دارن .شما که فرزند نداری چرا بیخود پای یکی را میخوای به زندگیت باز کنی که بدبخت بشه.شاید مشیت خدا بوده از هم بچه دار نشین .بیخود دلت به حالش نسوزه .به قول دکتر هلاکویی هیچ رابطه خرابی به واسطه بچه خوب نمیشه.
بارن (سه شنبه 25 اردیبهشت 97)
تشکرشده 56 در 43 پست
مونا جان ،
متاسف شدم که نوشتی نتیجه آزمایش راضی کننده نبوده ، یاد داستان خودم افتادم با این فرق که شوهر من عمل کرده بود و متاسفانه میدونست در این زمینه مشکل داره ولی از من پنهان کرده بود .اگر مطمءنی که شوهرت قبلا نمی دونسته خیلی با من فرق میکنه . ولی نهایتا یکی هست . باید برید پیش متخصص و آزمایش رو بعد از مدتی با مصرف داروها تکرار کنید .
اگر خودت مشکلی نداری و کاملا سالمی حتما فرصت بده و یکسری داروهای تقویتی و هورمونی مصرف کنه شوهرت و آزمایش رو تکرار کن . توی قضیه بچه دار شدن بدترین حالت ممکن که برای زن و شوهرها پیش میاد اینه که مرد مشکل داشته باشه ولی عقیم کامل نباشه.اونوقت این شما هستی که باید بدنت رو بسپاری چندین بار زیر بار عمل و ممکنه نتیجه هم نگیری .اونوقت هم جونت رفته هم عمرت . بقیه حواشی رو کلا بزار کنار . این دکتر هلاکویی که همه ازش پیغمبر درست کردن ملاک قرار نده . من خودم سی دی هاشو گوش دادم ولی حرفاش ته دنیا نیست . یه بار تو یوتیوب کسی داشت از زندگی شخصی اش می پرسید میگفت ازدواج اولم چهار ماه طول کشید . دومی 18 سال . منم تمام زندگی مو مدیون پدر و مادر و دو تا پسر هام هستم . یعنی مادر بچه هاشو اندازه ارزن لایق یه تشکر ضمنی نمی دونست .انگار دو تا بچه رو خدا انداخته تو دامنش . اون که دکتر هلاکویی اینجوری یه زن رو ابزار آمال و زندگی خودش کرده وای به حال بقیه مردها . یعنی منظورم اینه که آخرش بچه با هزار زحمت تو بازم مال مرده . چه بخواهی چه نخواهی . اینجا ایرانه . طلاقم بگیری باز اون بیرون یه آدم سالمتر و بهتر تضمینی در انتظارت نیست . اول فوکوس کن رو آزمایش بقیه مسایل رو کلا بی خیال شو . بعد ببین چه میشه.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)