سلام سحر عزیزم،
خوب من همکارتم،از خودم میگم...
البته باید بگم من اون موقعه که حامله شدم هنوز دانشجو بودم و تقریباً آخراش... ولی شما الان تموم شدید و میخواید تخصص بگیرید...
من با دوستمون خانوم راه حل موافقم...من اونموقعا برنامهریزی اشتباهی کردم که باعث مشکلات زیادی واسم شد! گفتم حامله میشم وتو دوران حاملگی امتحانارو مبخونم و پاسنیکنم تا 4-5 ماهگیم هم همچی خوب بود، درسمو میخوندم،کیلومترها هر روز تا دانشگاه با قطار میرفتم به همیر و زندگیم میرسیدم،از دانشگاه می امدم اگه همسرم نبود غذا میزاشتم، اگرم همسرم خونه بود خونه پاک و پاکیزه،غذا آماده و منتظر من بود...ولی استرس زیادی که تو دانشگاه داشتم باعث مشکلاتی توحاملگیم شد که منو واسه 4 ماه روانهبیمارستان کرد و تمام برنامه هام خراب شد...امتحانامو با انکه اجازه نداشتم از تخت بیمارستان پاشم رفتم دادم ولی چه فایده فقط دوتا شو قبول شدم و مجبورا باید واسه ترم بعد باز امتحان میدادم و...بعد که بچه امد کلا سرم باهاش گرم شدو گفتم فعلا مرخقی ور میدارم نمیرم،حوصله نداشتم...دلم نمی امد دخترمو ترک کنم برم دانشگاه...تو خونه هم نمیشد با تازه نوزاد درس خوند...پس همه چیز به آینده موکول شد تا تموم کردم و تخصص گرفتمو...
ولی اگه شما الان یه برنامه ریزی خوب داشته باشی( انشالا بدون اتفاقهای بد و بدشانشی) اول بفکر تخصص و لاغری باشید و واسه خودتون زمان مشخص کنید که مثلا به خودم 6 ماه تا یک سال فرصت میدم و درسمو میخونم،البته بیشترش عملیه فکر میکنم اونجام..و بعد امتحاناتونو بدید و انشاالله قبول که شدید و البته وزنتون هم کم شد واسه بارداری اقدام کنید!!!
موفق باشی عزیزم
آرزو دارم،
فاصله نباشه بین تو و تمام احساس های خوبت
تو باشی و شادی باشه و یه دنیا سلامتی
و امضاء خداوند بزرگ پای
تمام آرزوهایت
علاقه مندی ها (Bookmarks)